English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
air commodore U سرتیپ موقت هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
air vice marshal U سرتیپ هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
suspension of arms U اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
brigadiers U سرتیپ
generals U سرتیپ
general U سرتیپ
brigadier general U سرتیپ
brigadier U سرتیپ
generals U سرتیپ سرکرده
rear admiral U سرتیپ دریایی
rear admirals U سرتیپ دریایی
general U سرتیپ سرکرده
brigadier general U تیمسار سرتیپ
hetman U سرتیپ انتخابی قزاق ها
protempore U موقت شاغل مقامی بطور موقت
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
holding anchorage U لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
interim U موقت
provisional U موقت
intrim U موقت
temporary U موقت
pontoons U پل موقت
pontoon U پل موقت
adhoc U موقت
pontoon bridge U پل موقت
pro tempore U موقت
makeshift U موقت
charge d'affaires of the embassy U کاردار موقت
modulus vivendi U قار موقت
debarkation hospital U بیمارستان موقت
stopgaps U چاره موقت
bretess U سنگر موقت
detention pending trial U حبس موقت
drop tank U تانک موقت
protem U موقتا موقت
stopgap U چاره موقت
cofferdam U بند موقت
blackouts U بیهوشی موقت
temporarily U بطور موقت
false work U حائل موقت
blackout U بیهوشی موقت
suspension U اخراج موقت
x site U انبار موقت
provisional scrip U تصدیق موقت
suspensions U اخراج موقت
tabernacle U پرستشگاه موقت
modus vivendi U توافق موقت
bretise U سنگر موقت
bretisee U سنگر موقت
brettys U سنگر موقت
bretesse U سنگر موقت
bretex U سنگر موقت
coffer dam U سد انحرافی موقت
ischemia U کم خونی موقت
temporary gauge U اشل موقت
temporary hardness U سختی موقت
temporary marriage U ازدواج موقت
buffer U حافظه موقت
temporary road U راه موقت
kluged U ترسیم موقت
bridging leon U اعتبار موقت
dazzling U کوری موقت
dazzled U کوری موقت
dazzles U کوری موقت
dazzle U کوری موقت
interim plan U برنامههای موقت
lean-tos U پناهگاه موقت
interim financing U پرداخت موقت
interim certificates U گواهی موقت
temporary duty U شغل موقت
temporalty U بطور موقت
temporary duty U ماموریت موقت
tentative U ازمایشی موقت
lean-to U پناهگاه موقت
provisional U به طور موقت
short time duty U کار موقت
bridging leon U وام موقت
temporal life U زندگی موقت
temporary storage U انباره موقت
armistice U صلح موقت
suspension of arms U اتش بس موقت
timbering U چوبست موقت
temporary storage U حافظه موقت
temporary structures U ساختمانهای موقت
temporary wife U زوجه موقت
temporary works U کارهای موقت
term insurance U بیمه موقت
the pro tem chief U رئیس موقت
armistices U صلح موقت
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
lapse U برگشت انحراف موقت
pontoon U پل موقت نظامی زدن
lapses U برگشت انحراف موقت
provisorily U بطور شرطی یا موقت
shadow memory U حافظه ثانوی موقت
cover note U بیمه نامه موقت
shells U برنامه خروج موقت
shelling U برنامه خروج موقت
pontoons U پل موقت نظامی زدن
rendezvous area U منطقه تجمع موقت
convening authority U فرماندار موقت نظامی
convening authority U مقام صلاحیتدار موقت
lapsing U برگشت انحراف موقت
scrip U گواهی نامه موقت
beach dump U انبار موقت ساحلی
alternate water terminal U بارانداز ابی موقت
shell U برنامه خروج موقت
provisionally U بطور موقت عجالتا"
provisional statement U صورت وضعیت موقت
covering note U بیمه نامه موقت
harder U خطای موقت در سیستم
hard U خطای موقت در سیستم
transient ischemia U کم خونی موضعی موقت
drug holiday U ترک موقت دارو
provisional order U دستور موقت اداری
acting sublieutenant U ناوبان دوم موقت
provisional assignee U مدیر تصفیه موقت
locumtenens U کفیل جانشین موقت
hardest U خطای موقت در سیستم
juryrig U برپا کردن موقت
pontonier U مامور پل موقت سازی
provisional scrip U تصدیق موقت سهام
kludge U سخت افزار موقت
interim injunction U حکم توقیف موقت
pontoneer U مامور پل موقت سازی
air position U موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
progress payments U پرداختهای موقت یا علی الحساب
registering U ذخیره موقت دستورات اجرایی
kludge U سیستم نرم افزار موقت
time charter U کرایه کردن موقت کشتی
tenancies U مدت اجاره مالکیت موقت
registers U ذخیره موقت دستورات اجرایی
tenancy U مدت اجاره مالکیت موقت
register U ذخیره موقت دستورات اجرایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com