Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
remove slag
U
سرباره را برداشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transcribes
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribing
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
dross slag
U
سرباره
slag ladle
U
کفچه سرباره
foamed slag
U
سرباره جوشان
cinder
U
زینتر سرباره
cinders
U
زینتر سرباره
basic slag
U
سرباره قلیایی
dump slag
U
سرباره دورریز
ground basic slag
U
سرباره توماس
sticky slag
U
سرباره چسبناک
silicate slag
U
سرباره سیلیکات
viscous slag
U
سرباره لزج
oxidizing slag
U
سرباره احیاء
slag
U
سرباره گرفتن
skim
U
سرباره گرفتن
refining slag
U
سرباره پالایش
removal of slag
U
برداشت سرباره
skims
U
سرباره گرفتن
skimmed
U
سرباره گرفتن
foamed blast furnace slag
U
سرباره کوره بلند
slag
U
شلاکه گرفتن سرباره
recucing slag
U
سرباره احیاء کننده
disintegrating slag
U
سرباره متلاشی شده
pumicestone slag
U
سرباره سنگ پایی
deoxidizing slag
U
سرباره یا شلاکه احیا شده
clinker
U
اجر بسیار محکم لعابدار سرباره
pick up
U
برداشتن
pickup
U
برداشتن
delete
U
برداشتن
removing
U
از جا برداشتن
ingether
U
برداشتن
ingather
U
برداشتن
takes
U
برداشتن
includes
U
در برداشتن
include
U
در برداشتن
moistening
U
نم برداشتن
flaw
U
مو برداشتن
flaws
U
مو برداشتن
deleted
U
برداشتن
deleting
U
برداشتن
countertrace
U
برداشتن از
deletes
U
برداشتن
glom
U
برداشتن
take
U
برداشتن
removing
U
برداشتن
sublate
U
برداشتن
take up
U
برداشتن
to mop up
U
برداشتن
to pick up
U
برداشتن
to pull off
U
برداشتن
to run away with
U
برداشتن
to take up
U
برداشتن
remove
U
از جا برداشتن
lift
U
برداشتن
removes
U
برداشتن
removes
U
از جا برداشتن
remove
U
برداشتن
lifts
U
برداشتن
lifting
U
برداشتن
lifted
U
برداشتن
flaws
U
ترک برداشتن
decodes
U
برداشتن رمز
to come at a bound
<idiom>
U
خیز برداشتن
To co away with . To remove. To eliminate .
U
ازمیان برداشتن
flaw
U
ترک برداشتن
decoded
U
برداشتن رمز
decode
U
برداشتن رمز
twists
U
تاب برداشتن
resign
U
دست برداشتن
desist
U
دست برداشتن
surmount
U
ازمیان برداشتن
cease
U
دست برداشتن
surmounting
U
ازمیان برداشتن
surmounts
U
ازمیان برداشتن
twist
U
تاب برداشتن
twisting
U
تاب برداشتن
transcribing
U
رونوشت برداشتن
heave
U
خیز برداشتن
unhood
U
سرپوش برداشتن از
picturize
U
فیلم برداشتن از
dequeue
U
برداشتن اقلام یک صف
to have one's p taken
U
عکس برداشتن
to fly to arms
U
سلاح برداشتن
emarginate
U
برداشتن حاشیه از
to d. the cloth
U
رومیزی را برداشتن
to carry arms
U
سلاح برداشتن
give up
U
دست برداشتن از
snap up
U
تند برداشتن
off take rudder
U
سکان برداشتن
ingether
U
خرمن برداشتن
demountable
U
قابل برداشتن
to receive a wound
U
زخم برداشتن
to break step
U
غلط پا برداشتن
feet
U
پاچنگال برداشتن
uncap
U
سر پوش برداشتن از
heaved
U
خیز برداشتن
surmounted
U
ازمیان برداشتن
uncap
U
کلاه از سر برداشتن
run away with
U
برداشتن و در رفتن
to take the photograph of
U
عکس برداشتن از
to take off
U
برداشتن بردن
to sweep away
U
ازمیان برداشتن
shuffle off
U
به عجله برداشتن
break step
U
غلط پا برداشتن
make a copy of
U
رونوشت برداشتن
removes
U
برداشتن مهر
machines
U
براده برداشتن
machined
U
براده برداشتن
machine
U
براده برداشتن
spoon
U
با قاشق برداشتن
elide
U
ازاخر برداشتن
elides
U
ازاخر برداشتن
eliding
U
ازاخر برداشتن
unveil
U
حجاب برداشتن
list
U
سیاهه برداشتن
step
U
قدم برداشتن
step
U
گام برداشتن
stepping
U
قدم برداشتن
unveils
U
حجاب برداشتن
unveiling
U
حجاب برداشتن
clearance
U
برداشتن مانع
removing
U
برداشتن مهر
spooned
U
با قاشق برداشتن
spooning
U
با قاشق برداشتن
spoons
U
با قاشق برداشتن
gait
U
گام برداشتن
remove
U
برداشتن مهر
warp
U
تاب برداشتن
warped
U
تاب برداشتن
warps
U
تاب برداشتن
maps
U
نقشه برداشتن از
map
U
نقشه برداشتن از
unveiled
U
حجاب برداشتن
stepping
U
گام برداشتن
elided
U
ازاخر برداشتن
crack
U
شکاف برداشتن
transcribe
U
رونوشت برداشتن
unmasks
U
نقاب برداشتن از
cracks
U
شکاف برداشتن
polls
U
نمونه برداشتن
poll
U
نمونه برداشتن
polled
U
نمونه برداشتن
transcribed
U
رونوشت برداشتن
unmask
U
نقاب برداشتن از
unmasked
U
نقاب برداشتن از
transcribes
U
رونوشت برداشتن
unmasking
U
نقاب برداشتن از
to run away with
U
برداشتن ودر رفتن
to sel a person a pup
U
کلاه کسیرا برداشتن
crack
U
شکاف برداشتن ترکیدن
disburden
U
بار از دوش برداشتن
to take notes of
U
یاد داشت برداشتن از
fracture
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
cracks
U
شکاف برداشتن ترکیدن
decontrol
U
دست از کنترل برداشتن
paced
U
شیوه گام برداشتن
ingather
U
انباشتن خرمن برداشتن
remove the seal from
U
مهر چیزی را برداشتن
racing of motor
U
دور برداشتن موتور
racing of generator
U
دور برداشتن مولد
fractured
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
fractures
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
fracturing
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
work in
U
مشکلات را از میان برداشتن
overcrop
U
زیاد حاصل برداشتن از
to get anything out of the way
U
کاری را ازمیان برداشتن
multiplicate
U
چندین نسخه برداشتن از
to have two strings to one bow
U
با یک دست دو هندوانه برداشتن
to lift one's hand
U
دست به سوگند برداشتن
to lift up one's hand
U
دست بدعا برداشتن
paces
U
شیوه گام برداشتن
pace
U
شیوه گام برداشتن
defused
U
فیوز بمب را برداشتن
defuses
U
فیوز بمب را برداشتن
defusing
U
فیوز بمب را برداشتن
curl
U
تاب برداشتن فردادن
curls
U
تاب برداشتن فردادن
curled
U
تاب برداشتن فردادن
withdraw
U
عقب کشیدن برداشتن
withdraws
U
عقب کشیدن برداشتن
To pluck ones eyebrows.
U
زیر ابرو برداشتن
defuse
U
فیوز بمب را برداشتن
yerk
U
هل دادن شکاف برداشتن
leave alone
<idiom>
U
دست از سر کسی برداشتن
to whisk away or off
U
تند بردن برداشتن
untread
U
بعقب گام برداشتن
vorlage
U
خیز برداشتن از ناحیه قوزک پا
pick up
<idiom>
U
برداشتن چیزی ازروی زمین
turbary
U
حق برداشتن خاک از زمین غیر
take off
U
برداشتن پرواز کردن هواپیما
split
U
ترک برداشتن تقسیم کردن
buckled
U
تاب برداشتن یک قسمت ازساختمان
buckles
U
تاب برداشتن یک قسمت ازساختمان
spread oneself too thin
<idiom>
U
با یک دست چند هندوانه برداشتن
to raise the v
U
توری یانقاب ازروی برداشتن
weeding
U
برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
weeded
U
برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com