English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (41 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
clip U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clipped U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clippings U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clips U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
ends U زمین حریف
away U زمین حریف
end U زمین حریف
downfield U زمین حریف
ended U زمین حریف
onside U پا به توپ در زمین حریف
cut down U زمین زدن حریف
loop U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
basket hanger U بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند
icing U ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
try U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
tries U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
side sweep and over under U گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
bring down U به زمین انداختن حریف انداختن شکار
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
head and arm U هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
vending machines U ماشین خود کاری که باانداختن پول در سوراخ ان جنس مورد لزوم از ان خارج میشود
vending machine U ماشین خود کاری که باانداختن پول در سوراخ ان جنس مورد لزوم از ان خارج میشود
clinched U بغل کردن حریف
dribbled U رد کردن توپ از حریف
clinch U بغل کردن حریف
clinches U بغل کردن حریف
marks U نشانه کردن حریف
clinching U بغل کردن حریف
mark U نشانه کردن حریف
dribble U رد کردن توپ از حریف
dribbling U رد کردن توپ از حریف
put the ball on the floor U رد کردن توپ از حریف
dribbles U رد کردن توپ از حریف
interference U سد کردن غیرمجاز راه حریف
squeezing U سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezes U سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezed U سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeeze U سد کردن مدافع حریف با دونفر
parries U دفع کردن حمله حریف
finger hold U خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
parried U دفع کردن حمله حریف
hooking U سد کردن غیرمجاز حریف باچوب
to overcrow one's rival U از پیروزی بر حریف شادی کردن
shoulder block U سد کردن حریف با ضربه شانه
parrying U دفع کردن حمله حریف
parry U دفع کردن حمله حریف
simple leg ride U شگک خراب کردن حریف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
kneeing U خطای سد کردن راه حریف بازانو
overplay U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
sweat out U بازحمت حریف را از میدان بدر کردن
overplayed U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
overplaying U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
hook check U سد کردن راه چوب حریف ازعقب
wraparound check U سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
near all U نزدیک کردن شانههای حریف به تشک
overplays U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
triple team U سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
hip check U سد کردن راه حریف با کمر وباسن
to backtrack <idiom> <verb> U نقض کردن [موضوعی در مقابل حریف]
to row back <idiom> <verb> U نقض کردن [موضوعی در مقابل حریف]
change of engagement U وادار کردن حریف به تغییرمسیر شمشیر
punt U توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
punts U توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
punted U توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
flea flicker U پاس اشفته برای گیج کردن حریف
jabbing U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jab U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jabbed U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
disengage U رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengaging U رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengages U رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
jabs U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
to turn the tables on any one U وسائل بهبودوضع خودرانسبت به وضع حریف فراهم کردن
speared U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spear U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
straight arm U حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
spears U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spearing U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
angle block U سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
ceding parry U کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
stunts U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
poke check U فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
stunt U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunting U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
high leg attack and shoulder control U زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
double leg pick up U زیر و عوض کردن دست و افت کامل حریف کشتی
protection U سد کردن راه حریف نسبت به مهاجمی که در شرف پاس دادن است
skate off U حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
clinches U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
touch football U نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
doubled U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
indian check U سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
doubled up U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
grounding U زمین کردن
ground U زمین کردن
paralyzing U زمین گیر کردن خنثی کردن
paralysing U زمین گیر کردن خنثی کردن
paralyzed U زمین گیر کردن خنثی کردن
paralyzes U زمین گیر کردن خنثی کردن
paralyse U زمین گیر کردن خنثی کردن
paralysed U زمین گیر کردن خنثی کردن
paralyses U زمین گیر کردن خنثی کردن
stacks U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
searchingly U کاوش کردن زمین
to till the soil U زمین را کشت کردن
to work the land U زمین را زراعت کردن
searchingly U مراقبت کردن از زمین
searches U کاوش کردن زمین
to dig out U گود کردن زمین
search U مراقبت کردن از زمین
search U کاوش کردن زمین
searched U مراقبت کردن از زمین
searched U کاوش کردن زمین
searches U مراقبت کردن از زمین
dig , in U گود کردن زمین
to cultivate land U زمین را کشت کردن
geodesy U مساحی کردن زمین
terrain spotting U تجسس کردن زمین
dibble U گود کردن زمین
protective earthing U زمین کردن حفافتی
peneplain U فرسوده کردن زمین
terrain spotting U دیدبانی کردن زمین
harrow U صاف کردن زمین
harrows U صاف کردن زمین
to clear land U زمین راصاف کردن
peneplane U فرسوده کردن زمین
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
harrows U باچنگک زمین را صاف کردن
grub U زمین کندن جستجو کردن
photo imagery U عکس برداری کردن از زمین
grubbed U زمین کندن جستجو کردن
neutral earth U زمین کردن نقطه صفر
harrow U باچنگک زمین را صاف کردن
grubs U زمین کندن جستجو کردن
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
geologize U ازنظر زمین شناسی بازرسی کردن
bedraggle U روی زمین کشیدن و چرک کردن
geologize U مطالعه علم زمین شناسی کردن
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
peg out U کوبیدن میخ چوبی در زمین پیاده کردن
reclaims U نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
soil improvement U بهتر کردن جنس زمین برای بارگذاری
reclaiming U نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaim U نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaimed U نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
hovering U پرواز کردن نزدیک زمین به طور ثابت
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
bow line U نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com