Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
A word spoken is an arrowlet fly.
<proverb>
U
سخنى که بر زبان آمده خدنگى است که رها گشته .
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
confused
U
گم گشته
encyclicals
U
بدست چند نفر گشته
encyclical
U
بدست چند نفر گشته
re entrant armature winding
U
سیم پیچ ارمیچر باز گشته
egg bound
U
صفت مرغی که تخم درتخم دانش گشته یاپیچ خورده است
disassembler
U
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
unstuck
U
ور آمده
I have prompted this .
U
این را من مایه آمده ام
updated edition
U
ویرایش به روز آمده
translator
U
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators
U
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language
U
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
U
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
U
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
U
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly
U
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
host language
U
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
U
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
She has had a windfall . She has come into some easy money .
U
پول مفت گیرش آمده
Burglars have broken in.
U
دزد ها
[با زور]
آمده بودند تو.
snobol
U
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
target
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
U
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
to head back
U
برگشتن
[از جایی که دراصل آمده اند]
to send home
U
به خانه
[از جایی که آمده اند]
برگرداندن
to turn back
U
برگشتن
[به جایی که از آنجا آمده اند]
to turn around
U
برگشتن
[به جایی که از آنجا آمده اند]
Except what is mentioned in paragraph 3.
U
باستثنای آنچه درپاراگراف 3 آمده است
I have been down that path.
U
مزه اش را چشیده ام ( بسرم آمده است )
The rental agreement has exprired.
U
تاریخ قرارداد اجاره سر آمده است
He is very primitive and uncuth .
U
مثل اینکه از پشت کوه آمده
dormer
U
[پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
eyebrow window
U
[پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
cowl-dormer
U
[پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
author language
U
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
professional slang
U
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
He is speechless (inarticulate).
U
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal
U
زبان ساده شده زبان اسمبلی
mealymouthed
U
ادم چرب زبان شیرین زبان
Afro-
پیشنود به معنی آمریکایی که خانواده او از آفریقا آمده باشند.
The damage can't have been caused accidentally.
U
آسیب نمی تواند به طور تصادفی پیش آمده باشد.
nomogram
U
سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
nomograph
U
سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
glib
U
چرب زبان زبان دار
language
U
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreting
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic
U
زبان تازی زبان عربی
languages
U
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreted
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
scottish gaelic
U
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler
U
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
inferences
U
بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
inference
U
بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
averaging
U
عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد
average
U
عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد
averages
U
عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد
averaged
U
عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد
emerging traffic
U
جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
As mentioned below.
مذکور درزیر
[آنچه درزیر آمده است]
flavonal dyes
U
فلاون
[مجموعه ای از رنگینه های زرد که از گیاهان مختلفی همچون زردچوبه، میمون و اسپرک بدست آمده و ریشه آنها از ترکیب کیتون می باشد.]
quatrefoil
U
چهار وجهی
[این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
spinning wheel
U
چرخ ریسندگی
[این وسیله از یک چرخ چوبی شکل بزرگ و چند قطعه چوب بوجود آمده و توسط دست یا پا به حرکت در می آید.]
asynchronous
U
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
lool
U
لول
[تارهای نامتقارن]
[این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
Easy come,Easy go .
<proverb>
U
سهل آمده ,سهل مى رود .
ply yarn
U
نخ چندلا
[در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
apl
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue
U
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
Afshar design
U
طرح افشاری
[ابعاد فرش مربع شکل بوده و بیشتر در فارس و کرمان با زمینه کف ساده صورتی و نارنجی بوجود آمده و لچک و ترنج و قندیل بکار رفته در طرح با استفاده از خطوط هندسی بافته می شوند]
Loo sanpra
U
[منطقه ای در چین که در آن یک فرش کوچک در ابعاد یک متر در یک متر با رنگ های قرمز، زرد، سیاه و آبی به دست آمده است و عمری بین هزار و هفتصد پانزده تا دو هزار و دویست و نود سال دارد.]
prophet's green
U
رنگ سبز نبی
[این رنگ از ترکیب رنگ نیل یا همان رنگ آبی با رنگینه های زرد بدست آمده از گیاهان بوجود می آید و آنرا به رنگ اولین پرچم اسلام و یا گنبد حضرت خاتم الانبیا نسبت می دهند.]
napping waste
U
ضایعات عمل خارزنی
[این ضایعات در فرش های دستی بعد از پرداخت و یا در هنگام مقراض کاری بوجود آمده و در فرش های ماشینی پس از خار زدن سطح فرش بوسیله ماشین حاصل می شود.]
loop pile
U
پرزهای حلقوی
[این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
language lab
U
زبان
report progarm generator
U
زبان ار- پی- جی
glossa
U
زبان
two tongued
U
زبان
tongues
U
زبان
abuser
U
بد زبان
abusers
U
بد زبان
rpg language
U
زبان ار پی جی
tongue
U
زبان
c++
U
زبان ++C
tongue
[language]
U
زبان
as one man
U
با یک زبان
apt language
U
زبان ای پی تی
apl language
U
زبان ای پی ال
tongueless
U
بی زبان
grss language
U
زبان جی پی اس اس
hound's tongue
U
سگ زبان
languages
U
زبان ها
language
U
زبان
languages
U
زبان
language
U
زبان
tamil
U
زبان تمیل
assyrian
U
زبان اشوری
mnemonic language
U
زبان یادمان
symbolic language
U
زبان نمادی
avestan
U
زبان اوستایی
panjabi
U
زبان پنجابی
musical language
U
زبان موسیقی
papillae of the tongue
U
ثالیل زبان
metalanguage
U
فوق زبان
aramaean
U
زبان باستانی
assembly language
U
زبان اسمبلی
assembly language
U
زبان همگذاری
mountebankery
U
زبان بازی
target language
U
زبان مقصود
target language
U
زبان هدف
technical language
U
زبان فنی
monoglot
U
یک زبان دان
monnolingual
U
فقط به یک زبان
artificial language
U
زبان مصنوعی
armenian
U
زبان ارمنی
aramaic
U
زبان ارامی
aryan
U
زبان اریایی
sweet spoken
U
شیرین زبان
mant
U
زبان گرفتگی
parliamentary language
U
زبان مودبانه
charlatanism
U
زبان بازی
pascal language
U
زبان پاسکال
charlatanry
U
زبان بازی
machine language
U
زبان ماشین
philologer
U
زبان شناس
cobol
U
زبان کوبول
basic language
U
زبان بیسیک
on the tongues of men
U
سر زبان مردم
maternal language
U
زبان مادری
parliamentary language
U
زبان مجلسی
baluchi
U
زبان بلوچی
standard language
U
زبان متعارف
bengali
U
زبان بنگاله
source language
U
زبان اصلی
brickbat
U
زخم زبان
source language
U
زبان منبع
sophist
U
زبان باز
mechanical language
U
زبان ماشینی
snobol language
U
زبان اسنوبول
philology
U
زبان شناسی
universal language
U
زبان فراگیر
open hearted
U
دل و زبان یکی
original language
U
زبان اصلی
object language
U
زبان مقصد
jargon
U
زبان حرفهای
object language
U
زبان مقصود
jargon
U
زبان فنی
Chinese
U
زبان چینی
neophasia
U
زبان من دراوردی
neophasia
U
زبان اسکیزوفرنیایی
idiom
U
زبان ویژه
uvula
U
زبان کوچک
vulgate
U
زبان عامیانه
tartars
U
زبان تاتاری
zibet
U
زبان هندی
zend
U
زبان زند
written language
U
زبان نوشتاری
Celtic
U
زبان سلتی
welsher
U
زبان ولز
British
U
زبان انگلیسی
official language
U
زبان رسمی
welcher
U
زبان ولز
objective language
U
زبان مقصود
welch
U
زبان ولز
Dutch
U
زبان هلندی
tartar
U
زبان تاتاری
idioms
U
زبان ویژه
nemine contradicen te
U
بایک زبان
sign language
U
زبان علامات
ambiguous language
U
زبان مبهم
an abusive bellow
U
شخص بد زبان
an busive bellow
U
شخص بد زبان
native language
U
زبان طبیعی
aphasia
U
زبان پریشی
native language
U
زبان اختصاصی
the turkish language
U
زبان ترکی
native language
U
زبان بومی
mute language
U
زبان بیزبانی
mute language
U
زبان حال
the persian language
U
زبان فارسی
technical language
U
زبان تخصصی
algorithmic language
U
زبان الگوریتمی
algol 0
U
زبان الگول 06
tongue tie
U
لکنت زبان
sign language
U
زبان اشاره
sign languages
U
زبان علامات
sign languages
U
زبان اشاره
accadian
U
زبان اکد
tonguelike
U
زبان مانند
acrimoniousness
U
زخم زبان
natural language
U
زبان طبیعی
tongue tied
U
زبان بسته
Afghan
زبان افغانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com