Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (33 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
strain age harden
U
سخت کردن کرنشی زمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
strain age hardening
U
سخت گردانی کرنشی زمانی
strain harden
U
سخت کردن کرنشی
strain hadening
U
سخت گردانی کرنشی
slice
U
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices
U
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
uptime
U
پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
ppm
U
Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
assembly
U
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
baud rate
U
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
baud
U
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
synchronization
U
هم زمانی
whilom
U
یک زمانی
time sense
U
حس زمانی
timeline
U
خط زمانی
on
<prep.>
U
در
[زمانی]
monomial
U
یک زمانی
simultaneeity
U
هم زمانی
eternity
U
بی زمانی
eternities
U
بی زمانی
onetime
U
یک زمانی
time limits
U
حد زمانی
sometime
U
یک زمانی
temporal
U
زمانی
time limit
U
حد زمانی
contemporaneousness
U
هم زمانی
synchrony
U
هم زمانی
When I came in
U
زمانی که من تو آمدم
lapsing
U
فاصله زمانی
time lags
U
فاصله زمانی
timetable
U
برنامه زمانی
timetabled
U
برنامه زمانی
time fire
U
تیر زمانی
time estimation
U
براورد زمانی
timetables
U
برنامه زمانی
temporal sign
U
علامت زمانی
timetabling
U
برنامه زمانی
interval
U
فاصله زمانی
clock paradox
U
پارادکس زمانی
lapse
U
فاصله زمانی
time flutter
U
اختلال زمانی
lapses
U
فاصله زمانی
time jitter
U
اختلال زمانی
temporal maze
U
ماز زمانی
lag
U
تاخیر زمانی
time fuse
U
ماسوره زمانی
lagged
U
تاخیر زمانی
schedules
U
برنامه زمانی
continuous time
U
با پیوستگی زمانی
schedule
U
برنامه زمانی
time priority
U
تقدم زمانی
time base
U
مبدا زمانی
time bar
U
محدودیت زمانی
spatiotemporal
U
فضایی و زمانی
time constant
U
ثابت زمانی
time error
U
خطای زمانی
time division multiplexing
U
تسهیم زمانی
time division multiplex
U
تسهیم زمانی
time disorientation
U
گم گشتگی زمانی
time dilation
U
پارادوکس زمانی
throughput time
U
اشتراک زمانی
timeline
U
تسلسل زمانی
time path
U
مسیر زمانی
in a short time
U
در اندک زمانی
time schedule
U
برنامه زمانی
no longer
U
نه دیگر
[زمانی]
vintage model
U
الگوی زمانی
mechanical time fuze
U
ماسوره زمانی
time score
U
نمره زمانی
time series
U
سریهای زمانی
time slice
U
برش زمانی
unit of time
U
واحد زمانی
time quantum
U
ذره زمانی
no longer
U
نه بیشتر
[زمانی]
time pressure
U
فشار زمانی
time preference
U
ترجیح زمانی
time preference
U
رجحان زمانی
time frames
U
چارچوب زمانی
time frame
U
چارچوب زمانی
pressure of time
U
فشار زمانی
temporal
U
جسمانی زمانی
time preference
U
ارجحیت زمانی
time limit
U
محدوده زمانی
time limit
U
محدودیت زمانی
time limits
U
محدوده زمانی
time limits
U
محدودیت زمانی
time priority
U
اولویت زمانی
time
U
زمانی موقعی
time scale
U
مقیاس زمانی
lags
U
تاخیر زمانی
timetrend
U
روند زمانی
time interval
U
فاصله زمانی
time horizon
U
افق زمانی
times
U
زمانی موقعی
discrete time
U
با گسستگی زمانی
time lag
U
فاصله زمانی
yore
U
در زمانی بسیاردور
flashback
U
وقفه زمانی
flashbacks
U
وقفه زمانی
time lags
U
تاخیر زمانی
time yield limit
U
حد تسلیم زمانی
time lag
U
تاخیر زمانی
time table
U
جدول زمانی
scheduled
U
برنامه زمانی
time sharing
U
اشتراک زمانی
time scales
U
مقیاس زمانی
time yield
U
تسلیم زمانی
timed
U
زمانی موقعی
timer switch
U
کلید زمانی
time study
U
بررسی زمانی
chronologic
U
دارای ربط زمانی
capacitive time constant
U
ثابت زمانی فرفیت
time series data
U
امار سریهای زمانی
time slicing
U
برش زمانی زدن
time slicing
U
تقسیم بندی زمانی
aging
U
سخت گردانی زمانی
asynchronous time division multiplexing
U
تسهیم زمانی ناهمگام
time sampling
U
نمونه گیری زمانی
time division multiplexing
U
انتقال چندتایی زمانی
timing
U
برنامه ریزی زمانی
cotidal
U
دارای هم زمانی در طغیان اب
time series analysis
U
تحلیل سریهای زمانی
distributed lag
U
توزیع فاصله زمانی
cross sectional data
U
داده ها در یک مقطع زمانی
synchronizes
U
انطباق زمانی داشتن
time average symmetry
U
تقارن میانگین زمانی
time fire
U
تیراندازی با گلوله زمانی
synchronize
U
انطباق زمانی داشتن
vintage model
U
الگوی مقطع زمانی
age hardening
U
سخت گردانی زمانی
low time constant
U
ثابت زمانی کوچک
inductive time constant
U
ثابت زمانی القا
magnetic time relay
U
رله زمانی مغناطیسی
synchronises
U
انطباق زمانی داشتن
synchronised
U
انطباق زمانی داشتن
high burst
U
تیر زمانی بالا
rate of time preference
U
نرخ برتری زمانی
chronological
U
ترتیب زمانی وقوع
chronological
U
دارای ربط زمانی
since he was in petticoats
U
از زمانی که بچه بود
monsoons
U
باد وباران زمانی
monsoon
U
باد وباران زمانی
time lags
U
فاصله زمانی مرده
synchronising
U
انطباق زمانی داشتن
serve time
<idiom>
U
زمانی رادرزندان بودن
input time constant
U
ثابت زمانی اولیه
tdm
U
تسهیم زمانی ultiplexing
o technique
U
تحلیل عوامل زمانی
time lag
U
فاصله زمانی مرده
time out of minds
U
زمانی که کسی یاد ندارد
social rate of time preference
U
نرخ ترجیح زمانی اجتماعی
decision lag
U
تاخیر زمانی در تصمیم گیری
time out
U
معتبر نبودن پس از یک دوره زمانی
time constant of an exponential quantity
U
ثابت زمانی یک کمیت نمایی
final
U
رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
finals
U
رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
greatuncle
U
زمانی برابر 00852 سال
time utility
U
بهره گیری از شرایط زمانی
time table
U
جدول زمانی ورود و عزیمت
phase
U
دوره زمانی اجرای برنامه
phased
U
دوره زمانی اجرای برنامه
phases
U
دوره زمانی اجرای برنامه
chronograph
U
الت سنجش فواصل زمانی
age hardening susceptibility
U
تقبل سخت گردانی زمانی
lap chart
U
جدول زمانی برای هر دور
airburst ranging
U
تنظیم تیر زمانی بالا
marginal rate of time preference
U
نرخ نهائی ترجیح زمانی
valve duration
U
مدت زمانی که سوپاپ بازمیماند
synchronous time division multiplexing
U
تسهیم زمانی همگام یاهمزمان
outages
U
مدت زمانی که سیستم کار نمیکند
cripples
U
پرتاب توپ زمانی که حساب 0-3 یا 1-3 است
time lags
U
زمان تلف شده سکته زمانی
crippled
U
پرتاب توپ زمانی که حساب 0-3 یا 1-3 است
transient
U
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
He was quite a fellow in his day.
U
زمانی برای خودش آدمی بود
time preference theory of interest
U
نظریه بهره بر مبنای رجحان زمانی
variable time fuse
U
ماسوره زمانی متغیر VTF:abb
time
U
خیر زمانی مشخصی ایجاد کند
mechanical time fuze
U
ماسوره زمانی خودکار یا زمان مکانیکی
duration
U
مدت زمانی که چیزی سالم می ماند
timed
U
خیر زمانی مشخصی ایجاد کند
outage
U
مدت زمانی که سیستم کار نمیکند
time lag
U
زمان تلف شده سکته زمانی
times
U
خیر زمانی مشخصی ایجاد کند
cripple
U
پرتاب توپ زمانی که حساب 0-3 یا 1-3 است
crippling
U
پرتاب توپ زمانی که حساب 0-3 یا 1-3 است
lease
U
استفاده از قطعه در زمانی و پرداخت قیمت
air hardening
U
سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
phase
U
مدت زمانی که برنامه کامپایل میشود
peak
U
زمانی که چیزی بیشترین حد استفاده را دارد
leases
U
استفاده از قطعه در زمانی و پرداخت قیمت
run duration
U
مدت زمانی که برنامه اجرا میشود
available
U
دوره زمانی ای که در آن سیستم استفاده میشود
phased
U
مدت زمانی که برنامه کامپایل میشود
productive
U
مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
phases
U
مدت زمانی که برنامه کامپایل میشود
transients
U
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
peaking
U
زمانی که چیزی بیشترین حد استفاده را دارد
peaks
U
زمانی که چیزی بیشترین حد استفاده را دارد
transient
U
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
clock
U
دوره زمانی بین دو باس ساعت متناوب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com