English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tick U سخت ترین مرحله
ticked U سخت ترین مرحله
ticks U سخت ترین مرحله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phased array U ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
ended U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
nethermost U پایین ترین زیر ترین
carry U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
creeps U مرحله به مرحله جلو رفتن
creep U مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection U سیستم پرتاب مرحله به مرحله
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase U مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
combat resolution U تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
leapfrog U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
court rug U فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
inflight phase U مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
combat phase U مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
phased attack U تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
backmost U پس ترین
backmost U عقب ترین
undermost U پایین ترین
bottommost U پایین ترین
undermost U زیر ترین
topmost U اعلی ترین
driest U خشک ترین
furthest U پیشرفته ترین
most significant U پراهمیت ترین
aftmost U عقب ترین
drier U : خشک ترین
rightmost U راست ترین
proto U مهم ترین
lowest U پایین ترین
arrant U بدنام ترین
downmost U پایین ترین
nethermost U پست ترین
least significant U کم اهمیت ترین
lattermost U پست ترین
hindmost U عقب ترین
more like;most like U شبیه ترین
midmost U میان ترین
most important <adj.> U مهم ترین
middlemost U میان ترین
lattermost U عقب ترین
foremost U پیش ترین
meritorious U شایسته ترین
best U عظیم ترین
leftmost U سمت چپ ترین
rearmost U عقب ترین
eldest U مسن ترین
westernmost U غربی ترین
lower most U پایین ترین
lowermost U پایین ترین
first and foremost <adv.> U پیش ترین
lsb U کم اهمیت ترین بیت
tenth rate U از پایین ترین جنس
full-back U عقب ترین بازی کن
full-backs U عقب ترین بازی کن
tenth rate U پایین ترین درجه
top flight U اعلی ترین مرتبه
eastermost U شرقی ترین نقطه
easternmost U شرقی ترین نقطه
least significant digit U کم اهمیت ترین رقم
best U شایسته ترین پیشترین
least significant bit U کم اهمیت ترین بیت
innermost U داخلی ترین دراعماق
most significant bit U با ارزش ترین بیت
most significant digit U با اهمیت ترین رقم
neap tide U پائین ترین جزر و مد
most significant bit U با اهمیت ترین بیت
bottom price U پائین ترین قیمت
neap U خفیف ترین جزر و مد
heartstring U عمیق ترین احساسات دل
aftermost U عقب ترین واپسین
next U نزدیک ترین پس ازان
royal road U اسان ترین راه
most significant digit U با ارزش ترین رقم
main battle tank U قوی ترین تانک رزمی
lower high water U پایین ترین پیشرفت اب دریا
Put your warmest clothes on . U گرم ترین لباسهایت را تن کرد
sternmost U عقب ترین قسمت کشتی
exosphere U خارجی ترین لایه اتمسفر
fullback U جای عقب ترین بازی کن
curtal step U پایین ترین پله پلگان
curtail step U پایین ترین پله پلگان
culminant U درمرتفع ترین موضع کامل
combat resolution U پایین ترین رده رزمی
troposphere U پایین ترین بخش اتمسفر
primitive data type U ساده ترین شکل داده
thermosphere U خارجی ترین لایه اتمسفر
upmost U عالی ترین بالاترین درجه
admirals U عالی ترین افسرنیروی دریایی
admiral U عالی ترین افسرنیروی دریایی
lasted U پایین ترین درجه یا مقام
last U پایین ترین درجه یا مقام
lasts U پایین ترین درجه یا مقام
subcutis U عمیق ترین قسمت زیر پوست
last but not least <idiom> U آخرین موقعیت وپر اهمیت ترین
least common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
least upper bound [lub, LUB] U کوچک ترین کران بالا [ریاضی]
lowest common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
bottom U با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
This is the easisrt way. U این آسان ترین راه است
master tooth U پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
supremum U کوچک ترین کران بالا [ریاضی]
least developed countries U پائین ترین کشورهای در حال توسعه
skirting armor U ضخیم ترین قسمت زره تانک
bottoms U با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
belly U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
master pick U پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
least common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
lower low water U پایین ترین پست رفت اب دریا
bellies U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
lowest common multiple [LCM] U کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
next of kin U نزدیک ترین خویشاوندان منسوب بلافصل
heart strings U عمیق ترین احساسات دل رشته هایاریسمانهای دل
smallest common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
process U مرحله
phased attack U تک مرحله به مرحله
grade U مرحله
creeping attack U تک مرحله به مرحله
grades U مرحله
stroking U مرحله
step U مرحله
strokes U مرحله
processes U مرحله
stroke U مرحله
stepping U مرحله
stroked U مرحله
instar U مرحله
scenes U مرحله
phased U مرحله
phases U مرحله
stages U مرحله
scene U مرحله
phase U مرحله
rung U مرحله
stage U مرحله
msb U با اهمیت ترین بیت Bit Significant ost
greatest common divisor U بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک [ریاضی]
msd U با اهمیت ترین رقم Digit Significant ost
best-seller U پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
best-sellers U پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
white wool U [مرغوب ترین نوع پشم از لحاظ رنگ]
aftermost U نزدیکترین دگل عقب کشتی پست ترین
highest common factor [HCF] U بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک [ریاضی]
knight bachelor U پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
water collecting sump U پایین ترین نقطه در یک سیستم که در ان اب جمع میشود
rock bottom U کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
endodermis U داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
This is the oldest Persian script in existence. U این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
rock-bottom U کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
greatest common divisor [gcd] U بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک [ریاضی]
greatest common factor [GCF] U بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک [ریاضی]
best seller U پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
fetch phase U مرحله واکشی
developmental stage U مرحله تکوینی
fission process U مرحله انشقاق
execute phase U مرحله اجرا
exhaust stroke U مرحله اگزوز
genital phase U مرحله تناسلی
nth U در مرحله چند
exhaust stroke U مرحله تخلیه
speed level U مرحله سرعت
larval stage U مرحله کرمی
periods U نوبت مرحله
period U نوبت مرحله
job step U مرحله برنامه
initiation sequence U مرحله اغازی
inextremis U در اخرین مرحله
intake stroke U مرحله مکش
induction stroke U مرحله مکش
induction stroke U مرحله تنفس
in the first instance U در مرحله اول
speed stage U مرحله سرعت
in the egg U در مرحله نخستین
imprimis U در مرحله نخست
modulator U مرحله تحمیل گر
intake stroke U مرحله تنفس
macro stage U مرحله کلان
latency U مرحله پنهانی
driver U مرحله تحریک
process U مرحله جریان
processes U مرحله جریان
staping U مرحله بندی
solidifying process U مرحله انجماد
stepping U مرحله رتبه
stepping U مرحله پایه
step U مرحله رتبه
recovery phase U مرحله رونق
anal stage U مرحله مقعدی
assault phase U مرحله هجوم
termination phase U مرحله پایانی
termination stage U مرحله پایانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com