Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stylolite
U
ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stele
U
ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
stela
U
ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
herma
U
ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
en delit
U
میل ستون سنگی
obelisk
U
ستون هرمی شکل سنگی
aguilla
U
[ستون هرمی شکل سنگی]
obelisks
U
ستون هرمی شکل سنگی
l like like
U
بازبا باز کند همجنس با همجنس پرواز
stakes
U
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
staked
U
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stake
U
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
lithoprint
U
با چاپ سنگی چاپ کردن عکس از روی چاپ سنگی برداشتن
moving pivot
U
نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
pilaster
U
هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
Composite Order
U
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
pilaster
U
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
blocked
U
[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
baluster
U
ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
eustyle
U
[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
there is many a slip between the cup and the lip
<proverb>
U
از این ستون به آن ستون فرج است
rudder post
U
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
columna rostrata
U
[ستون های توسکانی با پایه ستون]
cognate
U
همجنس
congeneric
U
همجنس
isophilic
U
همجنس دوست
sapphism
U
همجنس خواهی
homosexuality
U
همجنس گرایی
assimilative
U
همجنس کننده
gays
U
همجنس خواه
homosexuality
U
همجنس خواهی
biotype
U
ژنوتیپ همجنس
uranism
U
همجنس خواهی
inversion
U
همجنس خواهی
gayest
U
همجنس خواه
gay
U
همجنس خواه
gayer
U
همجنس خواه
butch
U
همجنس باز
inversions
U
همجنس خواهی
consubstantiate
U
همجنس کردن
homogeneously
U
بطور همجنس
homoerotism
U
همجنس خواهی
homosexual
U
همجنس باز
homosexual
U
همجنس خواه
homosexuals
U
همجنس باز
homogen
U
جزء همجنس
homosexual
U
همجنس گرا
homosexuals
U
همجنس خواه
homosexuals
U
همجنس گرا
urning
U
در همجنس خواهی مردان
latent homosexuality
U
همجنس خواهی نهفته
sapphism
U
همجنس خواهی زنان
of a piece with each other
U
ازسر هم همجنس یکدیگر
overt homosexuality
U
همجنس خواهی اشکار
tribade
U
همجنس خواه فاعلی
tribadism
U
همجنس خواهی فاعلی
cell
U
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cells
U
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cliff
صخره
rocked
U
صخره
rocks
U
صخره
roach
U
صخره
scarp
U
صخره
roaches
U
صخره
cliffs
U
صخره
rupicolous
U
صخره زی
rupicoline
U
صخره زی
rock
U
صخره
broken rock
U
صخره
cannibals
U
جانوری که همجنس خود را میخورد
homogen
U
گروه چند چیز همجنس
faute de mieux
U
همجنس خواهی ناشی ازمحرومیت
cannibal
U
جانوری که همجنس خود را میخورد
physalis
U
عروسک پس پرده و گلهای همجنس ان
sighting bar
U
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
from pillar to post
U
از این ستون بان ستون
band of shaft
U
[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
tabulated
U
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
angle-leaf
U
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulates
U
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate
U
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
reefs
U
صخره دریایی
reef
U
صخره زیرابی
reefs
U
صخره زیرابی
reef
U
صخره دریایی
lithology
U
صخره شناسی
tor
U
صخره بلند
tasite
U
صخره اتشفشانی
saxicolous
U
سنگ زی صخره زی
saxicoline
U
سنگ زی صخره زی
precipices
U
صخره پرتگاه
cliff
U
صخره عمودی
cliffs
U
صخره عمودی
precipice
U
صخره پرتگاه
scarp
U
صخره زیرابی
rock
U
سنگ خاره صخره
rock
U
تخته سنگ یا صخره
rock work
U
خاره یا صخره مصنوعی
rocks
U
سنگ خاره صخره
rockbound
U
احاطه شده با صخره
vertical cliffs
U
صخره های عمودی
rocked
U
تخته سنگ یا صخره
rocked
U
سنگ خاره صخره
slickenside
U
سطح صیقلی صخره
rocks
U
تخته سنگ یا صخره
holophytic
U
تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
bank
U
صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
rimrock
U
لبه بر امده صخره مزبور
talus
U
توده سنگریزه در پای صخره
banks
U
صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
pace setter
U
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters
U
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter
U
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost
U
نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
barrier reef
U
صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
gabbro
U
نوعی صخره از دسته سنگهای محترقه و اتشفشانی
rimrock
U
صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
cadre strength column
U
ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
trail formation
U
ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
pillows
U
صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
pillow
U
صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
piled
U
ستون ستون لنگرگاه
pile
U
ستون ستون لنگرگاه
line haul
U
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
land plaster
U
صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
lithic
U
سنگی
clapper bridge
U
پل سنگی
stoney
U
سنگی
barrier reef
U
سد اب سنگی
lithoid
U
سنگی
petrean
U
سنگی
petrolsal
U
سنگی
petrous
U
سنگی
monolithic
U
تک سنگی
equiponderance
U
هم سنگی
rock fill dam
U
سد سنگی
stony
U
سنگی
bubble cap plate column
U
ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
socle
U
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
acentrous
U
فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
stone work
U
کار سنگی
layer of rock
U
طبقه سنگی
gabion
U
تور سنگی
paleolithic
U
دیرینه سنگی
eolith
U
اسکله سنگی
autography
U
چاپ سنگی
stone lining
U
روکش سنگی
stone lining
U
پوشش سنگی
lithography
U
چاپ سنگی
lithographic print
U
چاپ سنگی
lithographs
U
چاپ سنگی
rock salt
U
نمک سنگی
cordon
U
ازاره سنگی
rock wash
U
پوشش سنگی
mesolithic
U
میانه سنگی
stonework
U
ساختمان سنگی
Stone Age
U
پارینه سنگی
cordons
U
ازاره سنگی
bracket
U
کژ پشت سنگی
concretion
U
سنگی شدن
paleolithic
U
پارینه سنگی
polyantography
U
چاپ سنگی
Lantern-cross
U
صلیب سنگی
layer of rock
U
لایه سنگی
lithograph
U
چاپ سنگی
preens
U
بخود بالیدن
assumes
U
بخود گرفتن
assume
U
بخود گرفتن
assumed
U
بخود بسته
to remember oneself
U
بخود امدن
playact
U
بخود بستن
sham
U
بخود بستن
preening
U
بخود بالیدن
narcissism
U
عشق بخود
preened
U
بخود بالیدن
pretend
U
بخود بستن
he was restored to reason
U
بخود امد
introspect
U
بخود برگشتن
aplomb
U
اطمینان بخود
feign
U
بخود بستن
to suck in
U
بخود کشیدن
preen
U
بخود بالیدن
self help
U
کمک بخود
dissemble
U
بخود بستن
substantive
U
متکی بخود
self-help
U
کمک بخود
self respect
U
احترام بخود
spohnge
U
بخود کشیدن
bethink
U
بخود امدن
self dependent
U
متکی بخود
self importance
U
دادن بخود
by it self
U
خود بخود
spontaneous
U
خود بخود
self dramatization
U
بخود بندی
assumable
U
بخود گرفتنی
self exaltation
U
بخود بالیدن
to imbrue in blood
U
بخود اغشتن
to imbrue with blood
U
بخود اغشتن
self trust
U
اعتماد بخود
self relative
U
نسبت بخود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com