Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mitigative
U
سبک سازنده تخفیف دهنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
extenuative
U
تخفیف دهنده
extenuating
U
تخفیف دهنده
alleviator
U
تخفیف دهنده
remissive
U
تخفیف دهنده
slasher
U
تخفیف فاحش دهنده
remittent
U
تخفیف یابنده موقتا تسکین دهنده
paregoric
U
تخفیف دهنده درد تنتور مسکن
cost plus contracts
U
به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
pertubative
U
اشفته سازنده مضطرب سازنده
trimmer
U
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
catalyst
U
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibitor
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibitors
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibiter
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
conglutinative
U
التیام دهنده جوش دهنده
bailor
U
امانت دهنده کفیل دهنده
bailer
U
امانت دهنده کفیل دهنده
extender
U
توسعه دهنده ادامه دهنده
catalysts
U
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
compositor
U
سازنده
builders
U
سازنده
fomative
U
سازنده
makers
U
سازنده
components
U
سازنده
component
U
سازنده
instrumentalist
U
سازنده
maker
U
سازنده
fabricator
U
سازنده
wright
U
سازنده
manufacturer
U
سازنده
instrumentalists
U
سازنده
builder
U
سازنده
manufacturers
U
سازنده
producer
U
سازنده
producers
U
سازنده
fabricant
U
سازنده
compositors
U
سازنده
constituent
U
سازنده
constituents
U
سازنده
concoctor
U
سازنده
constructive
U
سازنده
constructor
U
سازنده
renovator
U
باز نو سازنده
purificative
U
پا سازنده تطهیری
procreation
U
سازنده زایش
lubricant
U
روان سازنده
manufacturer's agent
U
نماینده سازنده
fabricator
U
سازنده وسایل
lubricants
U
روان سازنده
builders
U
موسس سازنده
presentive
U
مجسم سازنده
procreator
U
موجد سازنده
builder
U
موسس سازنده
refrigerative
U
خنک سازنده
refrigrative
U
خنک سازنده
lubricated
U
روان سازنده
lubricates
U
روان سازنده
qualifier
U
ملایم سازنده
lubricate
U
روان سازنده
lubricating
U
روان سازنده
qualifiers
U
ملایم سازنده
separative
U
جدا سازنده
composer
U
سازنده مصنف
composers
U
سازنده مصنف
supersessive
U
لغو سازنده
suppressive
U
موقوف سازنده
irradiative
U
روشن سازنده
suppressor
U
موقوف سازنده
incorporator
U
یکی سازنده
interceptive
U
جدا سازنده
subjugator
U
مطیع سازنده
spoiler
U
فاسد سازنده
qualificatory
U
محدود سازنده
melodist
U
سازنده ملودی
film developer
U
سازنده فیلم
manufacturers' agent
U
نماینده سازنده
manifestative
U
اشکار سازنده
vitiator
U
تباه سازنده
lutist
U
سازنده عود
sonneteer
U
سازنده غزل
inveigler
U
گمراه سازنده
ingredient
U
عنصر سازنده
dissipative
U
پراکنده سازنده
distractive
U
پریشان سازنده
assuror
U
مطمئن سازنده
components
U
جزء سازنده
component
U
جزء سازنده
enslaver
U
بنده سازنده
elucidatory
U
روشن سازنده
dispossessor
U
بی بهره سازنده
restrictive
U
محدود سازنده
factor
U
سازنده فاکتور
coordinative
U
متناسب سازنده
ingredients
U
عنصر سازنده
deific
U
خدا سازنده
alterative
U
دگرگون سازنده
depletive
U
تهی سازنده
computer manufacturer
U
سازنده کامپیوتر
assurer
U
مطمئن سازنده
factors
U
سازنده فاکتور
producer advertising
U
تبلیغ توسط سازنده
diallist
U
سازنده ساعت افتابی
toyer
U
سازنده اسباب بازی
elucidative
U
تفسیری روشن سازنده
loathful
U
دافع بیرغبت سازنده
reflective
U
بازتابنده منعکس سازنده
ceramist
U
سازنده فروف سفالین
procurer
U
فراهم سازنده جاکش
manufacturer's software
U
نرم افزار سازنده
mitigatory
U
سبک سازنده مخفف
ceramicist
U
سازنده فروف سفالین
original equipment manufacturer
U
سازنده تجهیزات اصلی
metrist
U
سازنده نظم وشعر
paper stainer
U
سازنده کاغذهای دیواری
compositions
U
نسبت اجزای سازنده
indican
U
ماده سازنده نیل
boiler maker
U
سازنده دیگ بخار
purificatory
U
پاک سازنده تطهیری
composition
U
نسبت اجزاء سازنده
composition
U
نسبت اجزای سازنده
compositions
U
نسبت اجزاء سازنده
manufacturers
U
تولید کننده سازنده
manufacturer
U
تولید کننده سازنده
reflectional
U
بازتابنده منعکس سازنده
wright
U
کارگر سازنده نجار
boilermaker
U
سازنده دیگ بخار
formative
U
ترکیب کننده سازنده
ideologue
U
سازنده ایده ئولوژی
producers
U
عمل اورنده سازنده باراورنده
illusive
U
گمراه کننده مشتبه سازنده
pastoralist
U
سازنده شعرهای روستایی چوپان
honeywell
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
wet cooper
U
سازنده چلیک برای مایعات
spoilsman
U
تباه کننده فاسد سازنده
humiliating
U
پست سازنده خفیف کننده
illusory
U
گمراه کننده مشتبه سازنده
assimilator
U
تحلیل برنده همانند سازنده
carver
U
قلم سنگ تراشی سازنده
pictorial
U
تصویر نما مجسم سازنده
unisys
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
perversive
U
گمراه کننده منحرف سازنده
self discharging
U
ازاد سازنده نفس خود
data general corporation
U
سازنده سیستمهای مینی کامپیوتر
producer
U
عمل اورنده سازنده باراورنده
detonating
U
محترق شونده منفجر سازنده
humiliatingly
U
پست سازنده خفیف کننده
slake
U
تخفیف
commissions
U
تخفیف
slaked
U
تخفیف
slakes
U
تخفیف
concession
U
تخفیف
commission
U
تخفیف
reductions
U
تخفیف
reduction
U
تخفیف
commissioning
U
تخفیف
allayment
U
تخفیف
assuagement
U
تخفیف
attenuation
U
تخفیف
relaxation
U
تخفیف
discounts
U
تخفیف
discounting
U
تخفیف
mitigation
U
تخفیف
refraction
U
تخفیف
alleviation
U
تخفیف
volume discount
U
تخفیف
abatement
U
تخفیف
clemency
U
تخفیف
discounted
U
تخفیف
damping
U
تخفیف
rebate
U
تخفیف
rebates
U
تخفیف
discount
U
تخفیف
motorola
U
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
dry cooper
U
سازنده چلیک برای خشکه بار
control data corporation
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
digital equipment corporation
U
سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
Dec
U
یک سازنده بزرگ سیستمهای مینی کامپیوتر
flag waver
U
مضطرب سازنده تولیدکننده هیجان عمومی
borland international
U
یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
commuting
U
تخفیف دادن
incommutability
U
تخفیف ناپذیری
slashes
U
تخفیف زیاددادن
give a reduction
U
تخفیف دادن
immitigable
U
تخفیف ناپذیر
bank discount
U
تخفیف بانکی
bate
U
تخفیف دادن
remission
U
گذشت تخفیف
incommutable
U
تخفیف ناپذیر
trade discount
U
تخفیف صنفی
cash discount
U
تخفیف نقدی
slashed
U
تخفیف زیاددادن
assuage
U
تخفیف دادن
assuaged
U
تخفیف دادن
assuages
U
تخفیف دادن
assuaging
U
تخفیف دادن
abate
U
تخفیف دادن
abated
U
تخفیف دادن
abates
U
تخفیف دادن
abating
U
تخفیف دادن
trade discount
U
تخفیف تجاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com