English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stylist U سبکی
stylists U سبکی
flippancy U سبکی
lightness U سبکی
frivolity U سبکی
featheriness U سبکی
frivolouseness U سبکی
legerity U سبکی
lightsomeness U سبکی
portability U سبکی
potability U سبکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
frivolously U به سبکی
lightly U به سبکی
contumely U خفت سبکی
shitu ryu U سبکی در کاراته
a strange [an odd] way U سبکی عجیب
flippantly U ازروی سبکی
corkiness U سبکی خشکی
to play the giddy goat U سبکی کردن
We had a light fall of snow. U برف سبکی بارید
buoyancy U سبکی شادابی روح
Free Tudor U [سبکی که به شکل ستوندار سبک تئودور و الیزابت است.]
What she wears speaks volumes about her. U به سبکی که او [زن] لباس می پوشد خیلی واضح بیان می کند چه جور آدمی است.
ether U مایع سبکی که ازتقطیر الکل و جوهرگوگردبدست میایدو برای بیهوش کردن اشخاص بکارمی رود
dunnage U کاه وپوشال ومواد سبکی که لای فروف ومال التجاره می گذارند تا از اسیب مصون بماند
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com