Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
virescence
U
سبزی غیرعادی دربرگهای گل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
anomaly
U
غیرعادی
enormities
U
غیرعادی
enormity
U
غیرعادی
way out
U
غیرعادی
anomalies
U
غیرعادی
extraordinary
U
غیرعادی
way-out
U
غیرعادی
unaccustomed
U
غیرعادی
touched
U
غیرعادی
utters
U
غیرعادی
uttered
U
غیرعادی
utter
U
غیرعادی
irregular
U
غیرعادی
unusual
U
غیرعادی
funny car
U
اتومبیل غیرعادی
offbeat
<idiom>
U
غیرعادی غیرمرسوم
museum piece
U
قدیمی غیرعادی
weirdos
U
آدم غیرعادی
weirdo
U
آدم غیرعادی
abnormal scour
آب شستگی غیرعادی
abnonmally
U
بطور غیرعادی
aborted
U
خاتمه غیرعادی
aborting
U
خاتمه غیرعادی
aborts
U
خاتمه غیرعادی
abend
U
پایان غیرعادی
abort
U
خاتمه غیرعادی
line surge
U
جریان سریع و غیرعادی خط
virescence
U
سبزی
green stuff
U
سبزی
greenness
U
سبزی
greenth
U
سبزی
veg
U
سبزی
legume
U
سبزی
viridity
U
سبزی
green meat
U
سبزی
greenstuff
U
سبزی
vegetable
U
سبزی
green jaundice
U
سبزی
greenless
U
بی سبزی
greenery
U
سبزی
vegetably
U
سبزی وار
vegetably
U
بشکل سبزی
verdancy
U
حالت سبزی
wrack
U
اشغال سبزی
obsequious
U
سبزی پاک کن
greengrocers
U
سبزی فروش
viridescence
U
میل به سبزی
pot herb
U
سبزی پختنی
fawner
U
سبزی پاک کن
greengrocer
U
سبزی فروش
coster
U
سبزی فروش
vegetable soup
U
سوپ سبزی
green vegetable
U
سبزی خوراکی
greengrocery
U
سبزی فروشی
What vegetables do you have?
U
چه سبزی هایی دارید؟
verdure
U
تازگی سبزیجات سبزی
maket garden
U
باغ سبزی کاری
buble and squeak
U
قیمه با سبزی یا کلم
pickler
U
پیازترشی سبزی ترشی
vegetable diet
U
خوراک سبزی دار
fawning
U
دم لابه سبزی پاک کنی
costermonger
U
سبزی فروش دوره گرد
minestrone
U
سوپ غلیظ سبزی ولوبیاوماکارونی
fawningly
U
ازروی سبزی پاک کنی
garden stuff
U
حاصل باغ :سبزی ومیوه
olla
U
یکجور اش سبزی دار دراسپانی
kill off
U
سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
the greenish hue of blue
U
حالتی از رنگ ابی که به سبزی بزند
borsch
U
نوعی ابگوشت سبزی دار روسی
borscht
U
نوعی ابگوشت سبزی دار روسی
Cooked vegetables digest easily.
U
سبزی پخته زود هضم است.
olericulture
U
سبزی فروشی فراوردن و نگاهداری سبزیجات
flatteringly
U
متملقانه ازروی سبزی پاک کنی
action oriented management report
U
گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
gallows bird
U
کسی که سرش بوی قرمه سبزی میدهد
green bice
U
رنگ سبزی که از لاجوردوزرنیخ زرد درست شده باشد
gonidium
U
یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
pearlies
U
جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com