English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Other means of transport U سایر وسایل نقلیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
channeled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
automotive U مربوط به وسایل نقلیه خودرو
traffic U رفت و امد وسایل نقلیه
trafficked U رفت و امد وسایل نقلیه
trafficking U رفت و امد وسایل نقلیه
traffics U رفت و امد وسایل نقلیه
automotive U تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
amaxophobia U هراس ازمسافرت با وسایل نقلیه
tractive force U نیروی کشش وسایل نقلیه موتوری
dozer [colloquial] [bulldozer] U بولدوزر [ساخت و ساختمان] [وسایل نقلیه]
caterpillar bulldozer U بولدوزر [ساخت و ساختمان] [وسایل نقلیه]
earthmover [bulldozer] U بولدوزر [ساخت و ساختمان] [وسایل نقلیه]
motor traffic U رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
FMS U ربات و سایر وسایل خودکار در تولید
tachograph U سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
black box U سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
speedograph U سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
fare dodger U کسی که بدون بلیط سوار وسایل نقلیه می شود
flexible U استفاده از ماشین CNC , ربات یا سایر وسایل خودکار در تولید
inbound traffic U مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
buffer U مدار که سیستم را از آسیب ورودی سایر مدارها یا وسایل جانبی حفظ میکند
chooser U امکانی در سیستم عامل Apple Macintosh که در آن کابر میتواند نوع چاپگر ها شبکه و سایر وسایل جانبی متصل را انتخاب کند
graphics U ترمینال مخصوص با نمایش گرافیکی با resoleetion بالا و صفحه گرافیکی و سایر وسایل ورودی
embarks U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarking U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embark U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarked U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
motor vehicle industry U صنعت وسایل نقلیه موتوری صنعت اتومبیل
clamper U مداری که سطح سیگنال را از نوک اسکن کردن یا سایر وسایل ورودی به بیشترین حد محدود میکند زودتر از وقتی که به یک مقدار عددی تبدیل شود
Energy Star U استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
mechanic U تعمیرکار وسایل نقلیه تعمیرکار اتومبیل
piggyback trafic U حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
piggy back traffic U حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
multi bus system U معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
tracked vehicle U وسیله نقلیه بکسل کننده وسیله نقلیه یدک کش
transhipment U انتقال محموله از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
transhipment U انتقال کالا از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
cpu U سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
recover U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovers U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
mounting U وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
excess property U وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
map U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios U توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
computation of replacement factors U محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
dispersal lays U محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
cryptoancillary equipment U وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic issue items U وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
other <adj.> U سایر
conveyance U وسیله نقلیه
conveyances U وسیله نقلیه
transport U وسیله نقلیه
means of transport U وسائط نقلیه
transporting U وسیله نقلیه
vehicles U وسیله نقلیه
steed U وسیله نقلیه
steeds U وسیله نقلیه
transports U وسیله نقلیه
transport car U وسیله نقلیه
vehicle U وسیله نقلیه
transported U وسیله نقلیه
conveying appliance U وسیله نقلیه
other people U سایر مردم
power plant U محرکه وسیله نقلیه
power plants U محرکه وسیله نقلیه
articulated vehicle U وسیله نقلیه مفصلی
right of way U حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
rights of way U حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
motor vehicle U وسیله نقلیه موتوری
six by six U وسیله نقلیه شش چرخه
space vehicle U وسیله نقلیه فضایی
conveyances U وسیله نقلیه ابلاغ
traction battery U باطری وسیله نقلیه
traction motor U موتور وسیله نقلیه
conveyance U وسیله نقلیه ابلاغ
utility car U وسیله نقلیه عمومی
utility vehicle U وسیله نقلیه عمومی
vehicle chain U زنجیر وسیله نقلیه
amphibian vehicle U وسیله نقلیه برای خشکی و اب
bare boat charter U اجاره دربست وسیله نقلیه
bale cubic capacity U تناژ وسیله نقلیه از نظرحجمی
utility vehicle U وسیله نقلیه عام المنفعه
shuttled U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
to catch the connection U وسیله نقلیه رابط را گرفتن
crawl drive U محرک وسیله نقلیه خزنده
crawl type vehicle U وسیله نقلیه نوع خزنده
dead storage U انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
to alight from a vehicle U پیاده شدن از وسیله نقلیه ای
deadweight tonnage U حداکثر تناژ وسیله نقلیه
motorcar U وسیله نقلیه موتوری اتومبیل
trafficked U عبو ومرور وسائط نقلیه
shuttle U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
pay load U فرفیت مفید وسیله نقلیه
traffic U عبو ومرور وسائط نقلیه
traffics U عبو ومرور وسائط نقلیه
slot charter U اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
shuttles U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
refrigerator vehicle U وسیله نقلیه یخچال دار
traffick U عبو ومرور وسائط نقلیه
trafficking U عبو ومرور وسائط نقلیه
meeting U تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
meetings U تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
head U توپی کامل و سایر متعلقات
leader U درباره سایر رکوردهای فایل
ceteris paribus U ثابت بودن سایر شرایط
leaders U درباره سایر رکوردهای فایل
hijacks U دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
hijacked U دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
hijack U دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
high jack U دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
high beam U نقطه درخشان ونورانی جلووسایل نقلیه
intermodal transport U حمل با چند نوع وسیله نقلیه
stoplight U چراغ علامت توقف وسائط نقلیه
multi purpose vehicle U وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
on board computer U کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
traffic signal U علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
transshipment U انتقال به کشتی یا وسیله نقلیه دیگری
intermodal transport U حمل با چند نوغ وسیله نقلیه
stoplights U چراغ علامت توقف وسائط نقلیه
kits U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
pure U پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
purer U پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
purest U پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
highlights U جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
negative diheral U تمایل بال یا سایر ایرفویلهابطرف پایین
fills U رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
naves U سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
highlighted U جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
highlight U جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
inert U که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
exhaustable resources U زغال سنگ و سایر مواد کانی
nave U سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
fill U رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
check-points U محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
trasship U بکشتی یا وسیله نقلیه دیگری انتقال دادن
road test U ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
free on board U بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
trailerite U ساکن اتاقهای متحرک بوسیله وسائط نقلیه
checkpoint U محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
checkpoints U محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
to set out for England U به سوی انگلیس رهسپار شدن [با وسیله نقلیه]
departmental LAN U چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
priority U شینالی به کامپیوتر که از سایر کارها پیش می گیرد
root U بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
priorities U شینالی به کامپیوتر که از سایر کارها پیش می گیرد
breakers U وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
babble U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbled U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
breaker U وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
babbles U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
He is the best physician as physicians go. U نسبت به سایر پزشکان از همه بهتر است
roots U بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
c U استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
holding company U شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
book message U نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
trailer camp U محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
time charter U اجاره کردن وسیله نقلیه برای مدت معین
travois U ارابه یا وسیله نقلیه قدیمی سرخ پوستان امریکا
dilly U وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
casing U جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
casings U جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
e mail U سیستم ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران شبکه
electronic U سیستم ارسال پیام و دریافت آن از سایر کاربران شبکه
office of the future U ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
opening hours ساعاتی که بانک، کتابخانه و سایر مراکز باز می شود.
trailer court U محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trailer park U محل استقرار ترایلربا اتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
pan germanism U نظریه مبتنی بر برتری نژاد اریایی ژرمنی بر سایر نژادها
interrogatory U مجموعه سوالاتی که از شهودیا سایر اطراف دعوی در یک دادگاه میشود
identity matrix U ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
motor pool U گروهی از وسائط نقلیه برای مقاصد نظامی یا حمل ونقل بنوبت
interrupt U سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
chips U خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
chip U خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
interrupting U سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
forms U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
pound U محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com