English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 45 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the inhabitants of tehran U ساکنان یا اهالی تهران زیستوران تهران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
residents of tehran U سکنه تهران اهالی تهران
the inhabitants of tehran U سکنه تهران
residents of tehran U ساکنین تهران
Tehran U شهر تهران
on the skirts of tehran U د رحومه تهران
the water supply of tehran U تهیه اب تهران
w.no of tehran U بخش 2 تهران
From Thehran to Shiraz. U از تهران به شیراز
domiciled in tehran U ساکن تهران
domiciled in tehran U مقیم تهران
Tehran- paris and return ( vice –versa) . U تهران ـ پاریس وبالعکس
the road to tehran U راه یا جاده تهران
In busy (crowded) streets of Tehran . U درخیابانهای شلوغ تهران
proceed at once to tehran U بی درنگ به تهران رهسپارشوید
Foreign residents in tehran. U خارجیان مقیم تهران
to live outside Tehran U بیرون از تهران زندگی کردن
I know Tehran like the back of my hand . U تهران رامثل کف دستم می شناسم
to live outside Tehran U در حومه تهران زندگی کردن
the rose of tehran U زیباترین زن یادختردرتهران ملکه وجاهت تهران
the strangers in tehran U بیگانگان یاخارجی هایی که در تهران هستند
Which is the best way to Tehran ? U بهترین راه به تهران کدام است ؟
After his discharge from the army, he came to Tehran . پس از اینکه از خدمت ارتش مرخص شد آمد تهران.
I know Tehran like the palm of my hand. U تمام سوراخ سنبه های تهران رابلدم
irredentism U نهضت استرداد منظور جنبشی است که هدف ان پیوستن قسمتی از اراضی مجاور یک کشورکه اهالی ان به زبان اهالی کشور منشاء نهضت صحبت می کنند به این مملکت باشد
inhabitants U ساکنان
Aztec architecture U معماری آزتکی [مربوط به ساکنان جزیره تکسکوکو]
townspeople U اهالی شهر
townsflk U اهالی شهر
roughhouse U بازیهای خرکی و پر سر وصدا بین ساکنان یک اطاق بازی خرکی و پر سر وصداکردن
kakistocracy U حکومت به دست بدترین اهالی
moorish U وابسته به اهالی شمال افریقا
jayhawker U لقب اهالی استان کانزاس دراتازونی
plebiscitary U وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه
new england U نام شش ایالت در شمال خاوراتازونی در امتداداقیانوس اهالی انراگویند
municipium U شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
myrmidon U یکی از اهالی جنگجوی thessalyکه در جنگ troyپادشاه خودرا پیروی کردند
yodeled U صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodeling U صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodelling U صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodelled U صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodel U صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodels U صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
home rule U حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
Gohar carpet U فرش گوهر [این فرش که توسط بافنده ای به همین نام از اهالی ارمنستان وسیه بافته شده از فرش های شاخص و کلیدی این منطقه محسوب شده و طرح آنرا مربوط به قره باغ می دانند.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com