Perdic | سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	nave U	سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
	naves U	سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	colosseum U	سالن بزرگ
	altar-rail U	[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
	tazza U	سنگاب بزرگ کلیسا
	comdex U	نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand
	exonarthex U	[هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
	prebendary U	دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
	elder U	ارشد کلیسا شیخ کلیسا
	room-sized rug U	فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
	formula U	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
	formulae U	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
	formulas U	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
	My grandparents are six feet under. <idiom> U	پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
	megalomania U	مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
	amphitheater U	سالن
	coliseum U	سالن
	big game U	صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
	fossil U	آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
	macropterous U	دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
	museum piece U	آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
	lobbied U	سالن انتظار
	salons U	سالن زیبایی
	living rooms U	سالن نشیمن
	beauty salon U	سالن زیبایی
	mess U	سالن غذاخوری
	arrival hall U	سالن ورود
	lobbies U	سالن انتظار
	basilicas U	سالن درازومستطیل
	lobby U	سالن انتظار
	messes U	سالن غذاخوری
	arrival hall U	سالن ورود
	gallery U	سرسرا سالن
	galleries U	سرسرا سالن
	music hall U	سالن موسیقی
	lyceum U	سالن بحث
	salon U	سالن زیبایی
	gyms U	سالن ژیمناستیک
	drawing room U	سالن پذیرایی
	showrooms U	سالن نمایشگاه
	ballroom U	سالن رقص
	mass hall U	سالن غذاخوری
	music halls U	سالن موسیقی
	drawing rooms U	سالن پذیرایی
	concourse U	سالن اصلی
	mass hall U	سالن نهارخوری
	living room U	سالن نشیمن
	showroom U	سالن نمایشگاه
	basilica U	سالن درازومستطیل
	ballrooms U	سالن رقص
	gym U	سالن ژیمناستیک
	saloons U	سالن زیبایی رستوران
	indoor soccer U	فوتبال داخل سالن
	astrodome U	سالن رسد خانه
	court tennis U	تنیس داخل سالن
	departure hall U	سالن ترک کردن
	saloon U	سالن زیبایی رستوران
	dramshop U	سالن مشروب فروشی
	amusement arcade U	سالن بازیهای الکترونیکی
	beauty shop U	سالن ارایش وزیبایی
	refectory U	سالن ناهار خوری
	dojang U	سالن تمرین تکواندو
	saloon car U	واگن سالن دار
	wardroom U	سالن بیماران بیمارستان
	refectories U	سالن ناهار خوری
	lobbied U	سالن هتل و مهمانخانه
	lyceum U	سالن سخنرانی عمومی
	lobbies U	سالن هتل و مهمانخانه
	parlor car U	سالن استراحت قطار
	lobby U	سالن هتل و مهمانخانه
	officer's mess U	سالن غذاخوری افسران
	The hall has three exits. U	سالن دارای سه خروجی است.
	basilicas U	کلیساهایی که سالن دراز دارند
	basilica U	کلیساهایی که سالن دراز دارند
	valhalla U	سالن پذیرایی خدای اودین
	parlormaid U	کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
	Is there a beauty salon in the hotel? U	آیا سالن زیبایی در هتل هست؟
	lounge car U	قطار دارای سالن استراحت وتفریح
	mess hall U	سالن غذا خوری سرباز خانه
	lounger U	کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
	so large U	چندان بزرگ بقدری بزرگ
	grandparent U	پدر بزرگ یا مادر بزرگ
	grandparents U	پدر بزرگ یا مادر بزرگ
	grandam U	مادر بزرگ ننه بزرگ
	pullman car U	واگن سالن دار که جای خواب نیز دارد
	plateform U	بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
	cray U	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
	gatecrashers U	کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
	gatecrasher U	کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
	other <adj.> U	سایر
	kirk U	کلیسا
	churchgoer U	کلیسا رو
	church U	کلیسا
	churchgoers U	کلیسا رو
	stair towers turrets U	کلیسا
	bethel U	کلیسا
	churches U	کلیسا
	other people U	سایر مردم
	tympanon U	جبهه کلیسا
	undercroft U	اتاق کلیسا
	sextons U	خادم کلیسا
	blind storey U	تریبون کلیسا
	tympan U	جبهه کلیسا
	facing the church U	روبروی کلیسا
	ambulacrum U	صحن کلیسا
	god's acre U	محوطه کلیسا
	camarin U	معبد در کلیسا
	transept U	بازویی کلیسا
	chancel U	محراب کلیسا
	sexton U	خادم کلیسا
	naves U	رواق کلیسا
	chapelry U	حوزه کلیسا
	nave U	رواق کلیسا
	churchly U	مربوط به کلیسا
	transepts U	جناح کلیسا
	transepts U	بازویی کلیسا
	transept U	جناح کلیسا
	tympanum U	جبهه کلیسا
	crowd U	سرداب کلیسا
	kirkman U	عضو کلیسا
	churchmen U	نگهبان کلیسا
	ecclesiastical U	منسوب به کلیسا
	churchyards U	حیاط کلیسا
	congregations U	حضاردر کلیسا
	double church U	کلیسا دو طبقه
	Ecclesilogy U	کلیسا شناسی
	congregation U	حضاردر کلیسا
	presbyter U	شیخ کلیسا
	crypt U	سرداب کلیسا
	crypts U	سرداب کلیسا
	churchyard U	حیاط کلیسا
	churchyard U	حصار کلیسا
	steeples U	برج کلیسا
	steeples U	مناره کلیسا
	crowde U	سرداب کلیسا
	nave portal U	مدخل کلیسا
	steeple U	مناره کلیسا
	steeple U	برج کلیسا
	ostiary U	دربان کلیسا
	territoriality U	کلیسا سالاری
	territorialism U	کلیسا سالاری
	churchman U	نگهبان کلیسا
	croud U	سرداب کلیسا
	croude U	سرداب کلیسا
	kirk U	به کلیسا رفتن
	churchyards U	حصار کلیسا
	lay reader U	قاری کلیسا
	Other means of transport U	سایر وسایل نقلیه
	campanile U	برج کلیسا منار
	pastorium U	مقر شبان کلیسا
	belfry U	برج ناقوس کلیسا
	Dean U	رئیس کلیسا یادانشکده
	almonry U	صدقه خانه کلیسا
	belfries U	برج ناقوس کلیسا
	narthex U	هشتی ورودی کلیسا
	crossing tower U	برج تقاطع در کلیسا
	pastorate U	مقام شبانی کلیسا
	shepherdess U	شبان کلیسا که زن باشد
	narthex U	ایوان غربی کلیسا
	the church e. U	سازمان قانونی کلیسا
	cross-aisle U	[گوشواره عرضی کلیسا]
	helm U	[تاج مخروطی کلیسا]
	altar-table U	میز مقدس در کلیسا
	Deans U	رئیس کلیسا یادانشکده
	parament U	تزئینات اویختنی کلیسا
	parvis U	حیاط یا دیوارجلو کلیسا
	banning U	اعلان ازدواج در کلیسا
	shepherdesses U	شبان کلیسا که زن باشد
	lay clerk U	سرود خوان کلیسا
	ban U	اعلان ازدواج در کلیسا
	chancel-arch U	قوسی شبستان کلیسا
	bans U	اعلان ازدواج در کلیسا
	spire U	تاجک مخروطی کلیسا
	spires U	تاجک مخروطی کلیسا
	epi U	[مناره مخروطی کلیسا]
	church warden U	متصدی دارایی کلیسا
	cathedra U	[صندلی اسقف در کلیسا]
	esonarthex U	[هشتی ورودی کلیسا]
	presbyter U	کشیش سرپرست کلیسا
	ante-church U	پیش ناو کلیسا
	chancelor U	جداره مشبک [کلیسا]
	aumbry U	[تورفتگی در دیوار کلیسا]
	campanile U	محل ناقوس کلیسا
	chancel-rail U	دیواره مشبک [کلیسا]
	back-aisle U	راهرو پشت کلیسا
	chanter U	سرود خوان کلیسا
	chancel-rail U	نرده مشبک [کلیسا]
	leaders U	درباره سایر رکوردهای فایل
	ceteris paribus U	ثابت بودن سایر شرایط
	head U	توپی کامل و سایر متعلقات
	leader U	درباره سایر رکوردهای فایل
	disestablishing U	کلیسا را از ازادی محروم کردن
	choir loft U	جای مخصوص خواندن کلیسا
	disestablished U	کلیسا را از ازادی محروم کردن
	hagioscope U	[گشادگی اریب در دیوار کلیسا]
	Gospel side U	[قسمت شمالی محراب یا کلیسا]
	feretory U	[صندوق آثار مقدس کلیسا]
	churchgoers U	کسی که مرتب به کلیسا میرود
	epistle side U	[محراب در گوشه جنوبی کلیسا]
	churchgoer U	کسی که مرتب به کلیسا میرود
	deambulatory U	[راهرو یا گردشی در صدر کلیسا]
	impropriator U	تفریط کننده دارایی کلیسا