English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
drawing room U سالن پذیرایی
drawing rooms U سالن پذیرایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
parlormaid U کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
valhalla U سالن پذیرایی خدای اودین
Other Matches
reception U پذیرایی
receptions U پذیرایی
entertainments U پذیرایی
entertainment U پذیرایی
lodged U پذیرایی کردن
lodge U پذیرایی کردن
lodges U پذیرایی کردن
receptor U پذیرایی کننده
drawing rooms U اطاق پذیرایی
drawing room U اطاق پذیرایی
entertains U پذیرایی کردن
entertained U پذیرایی کردن
entertain U پذیرایی کردن
parlors U اطاق پذیرایی
parlour U اطاق پذیرایی
parlours U اطاق پذیرایی
open house U پذیرایی از مهمان
receptors U پذیرایی کننده
accessible آماده پذیرایی
reception rooms U اتاق پذیرایی
reception room U اتاق پذیرایی
receive U پذیرایی کردن از
parlor U اطاق پذیرایی
palor U اطاق پذیرایی
levee U مجلس پذیرایی
receives U پذیرایی کردن از
entertainment U تفریحات پذیرایی کردن
to serve oneself U از خود پذیرایی کردن
red carpet U علامت پذیرایی مخصوص
wait on (someone) hand and foot <idiom> U به هر نحوی پذیرایی کردن
roll out the red carpet <idiom> U حسابی پذیرایی کردن
at someone's beck and call <idiom> U همیشه آماده پذیرایی
to keep open house U ازهرکس پذیرایی کردن
presence chamber U اطاق بار یا پذیرایی
at home U پذیرایی در ساعت معین
entertainments U تفریحات پذیرایی کردن
amusements U فریب خوردگی پذیرایی
accessibility U امادگی برای پذیرایی
amusement U فریب خوردگی پذیرایی
amphitheater U سالن
coliseum U سالن
do the honors <idiom> U مثل یک مهماندا پذیرایی کردن
one's d. U روز پذیرایی شخص درهفته
welcoming U خوشامد گفتن پذیرایی کردن
welcomes U خوشامد گفتن پذیرایی کردن
welcomed U خوشامد گفتن پذیرایی کردن
welcome U خوشامد گفتن پذیرایی کردن
reception U قدرت پذیرش پذیرایی کردن
receptions U قدرت پذیرش پذیرایی کردن
hospitalization U پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
basilicas U سالن درازومستطیل
lobbies U سالن انتظار
lobby U سالن انتظار
arrival hall U سالن ورود
galleries U سرسرا سالن
lyceum U سالن بحث
mass hall U سالن نهارخوری
mass hall U سالن غذاخوری
gallery U سرسرا سالن
mess U سالن غذاخوری
messes U سالن غذاخوری
salon U سالن زیبایی
basilica U سالن درازومستطیل
arrival hall U سالن ورود
concourse U سالن اصلی
showrooms U سالن نمایشگاه
gym U سالن ژیمناستیک
ballrooms U سالن رقص
music halls U سالن موسیقی
music hall U سالن موسیقی
ballroom U سالن رقص
beauty salon U سالن زیبایی
salons U سالن زیبایی
lobbied U سالن انتظار
living room U سالن نشیمن
colosseum U سالن بزرگ
gyms U سالن ژیمناستیک
living rooms U سالن نشیمن
showroom U سالن نمایشگاه
board and lodging U خوابگاه با پذیرایی غذا [در مهمانسرا یا هتل]
amusement arcade U سالن بازیهای الکترونیکی
lyceum U سالن سخنرانی عمومی
departure hall U سالن ترک کردن
lobby U سالن هتل و مهمانخانه
lobbies U سالن هتل و مهمانخانه
lobbied U سالن هتل و مهمانخانه
refectory U سالن ناهار خوری
refectories U سالن ناهار خوری
saloon U سالن زیبایی رستوران
saloons U سالن زیبایی رستوران
parlor car U سالن استراحت قطار
indoor soccer U فوتبال داخل سالن
saloon car U واگن سالن دار
wardroom U سالن بیماران بیمارستان
dramshop U سالن مشروب فروشی
officer's mess U سالن غذاخوری افسران
dojang U سالن تمرین تکواندو
court tennis U تنیس داخل سالن
astrodome U سالن رسد خانه
beauty shop U سالن ارایش وزیبایی
The hall has three exits. U سالن دارای سه خروجی است.
basilicas U کلیساهایی که سالن دراز دارند
basilica U کلیساهایی که سالن دراز دارند
lounge car U قطار دارای سالن استراحت وتفریح
naves U سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
Is there a beauty salon in the hotel? U آیا سالن زیبایی در هتل هست؟
nave U سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
mess hall U سالن غذا خوری سرباز خانه
lounger U کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
pullman car U واگن سالن دار که جای خواب نیز دارد
plateform U بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
gatecrashers U کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
gatecrasher U کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
lounged U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounge U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounges U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
dining facility U ساختمان ناهارخوری قسمت ناهارخوری سالن نهارخوری
lounging U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
Open-plan <adj.> U سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
room-sized rug U فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com