English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mess U سالن غذاخوری
messes U سالن غذاخوری
mass hall U سالن غذاخوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
officer's mess U سالن غذاخوری افسران
Other Matches
consolidated dining facility U تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
eating U غذاخوری
meal time U هنگام غذاخوری
mess gear U وسایل غذاخوری
mess kit U وسایل غذاخوری
monophagy U یک نوع غذاخوری
place setting U وسایل میز غذاخوری
messes U غذاخوری باشگاه ناو
mess U غذاخوری باشگاه ناو
place settings U وسایل میز غذاخوری
mess kit U فرف عایق غذاخوری
mess steward U رئیس رسد غذاخوری سراشپز
repasts U غذا خوردن وقت غذاخوری
repast U غذا خوردن وقت غذاخوری
coliseum U سالن
amphitheater U سالن
music hall U سالن موسیقی
showroom U سالن نمایشگاه
ballroom U سالن رقص
showrooms U سالن نمایشگاه
colosseum U سالن بزرگ
arrival hall U سالن ورود
arrival hall U سالن ورود
mass hall U سالن نهارخوری
lyceum U سالن بحث
beauty salon U سالن زیبایی
concourse U سالن اصلی
music halls U سالن موسیقی
drawing rooms U سالن پذیرایی
drawing room U سالن پذیرایی
salons U سالن زیبایی
basilica U سالن درازومستطیل
basilicas U سالن درازومستطیل
lobbied U سالن انتظار
lobby U سالن انتظار
ballrooms U سالن رقص
lobbies U سالن انتظار
gym U سالن ژیمناستیک
gyms U سالن ژیمناستیک
living rooms U سالن نشیمن
salon U سالن زیبایی
living room U سالن نشیمن
gallery U سرسرا سالن
galleries U سرسرا سالن
saloon car U واگن سالن دار
wardroom U سالن بیماران بیمارستان
amusement arcade U سالن بازیهای الکترونیکی
refectories U سالن ناهار خوری
refectory U سالن ناهار خوری
departure hall U سالن ترک کردن
lobby U سالن هتل و مهمانخانه
lobbied U سالن هتل و مهمانخانه
parlor car U سالن استراحت قطار
saloons U سالن زیبایی رستوران
saloon U سالن زیبایی رستوران
astrodome U سالن رسد خانه
beauty shop U سالن ارایش وزیبایی
court tennis U تنیس داخل سالن
dojang U سالن تمرین تکواندو
dramshop U سالن مشروب فروشی
indoor soccer U فوتبال داخل سالن
lyceum U سالن سخنرانی عمومی
lobbies U سالن هتل و مهمانخانه
basilicas U کلیساهایی که سالن دراز دارند
The hall has three exits. U سالن دارای سه خروجی است.
basilica U کلیساهایی که سالن دراز دارند
valhalla U سالن پذیرایی خدای اودین
parlormaid U کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
Is there a beauty salon in the hotel? U آیا سالن زیبایی در هتل هست؟
mess hall U سالن غذا خوری سرباز خانه
nave U سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
naves U سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
lounge car U قطار دارای سالن استراحت وتفریح
lounger U کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
plateform U بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
pullman car U واگن سالن دار که جای خواب نیز دارد
gatecrashers U کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
gatecrasher U کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
lounging U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
dining facility U ساختمان ناهارخوری قسمت ناهارخوری سالن نهارخوری
lounge U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounges U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounged U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
Open-plan <adj.> U سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
room-sized rug U فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com