Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
commander's call
U
ساعات در اختیار فرماندهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
commander's call
U
در اختیار فرماندهی
supreme commander
U
فرماندهی عالی ارتش فرماندهی کل قوا فرماندهی کل
reference position
U
محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
assume
U
در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
command axis
U
محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
assumes
U
در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
resume command
U
به دست گرفتن فرماندهی شروع فرماندهی
second in command
U
معاون فرماندهی جانشین فرماندهی
islands
U
پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
island
U
پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
direct command
U
فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
weapons free
U
جنگ افزار اتش به اختیار فرمان اتش به اختیار درپدافند هوایی
dead hours
U
ساعات خاموشی در شب ساعات خاموشی شبانه
specified command
U
فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
thoughtful hours
U
ساعات تفکر
waking hours
U
ساعات بیداری
office hours
U
ساعات اداری
off hours
U
ساعات بیکاری
duration of sunshine
U
ساعات افتابی
prime time
U
ساعات پر بیننده
office hours
U
ساعات کار
prime time
U
ساعات پر شنونده
dead hours
U
ساعات خاموشی در شب
prime time
U
ساعات اوج
visiting hours
ساعات ملاقات
curfew period
U
ساعات خاموشی
silent hours
U
ساعات خواب
hours of labor
U
ساعات کار
thoughtful hours
U
ساعات فکر
overtime
U
ساعات اضافی
off hours
U
ساعات فراغت
workweek
U
ساعات کارهفته
schooltime
U
ساعات درس مدرسه
the small hours
U
ساعات بعد از نیمه شب
timetabled
U
جدول ساعات کار
timetable
U
جدول ساعات کار
horoscopes
U
جدول ساعات روز
horoscope
U
جدول ساعات روز
impatient hours
U
ساعات نا شکیبایی یا بی صبری
small hours
ساعات عبادت صبحگاهی
quantity of leisure
U
مقدار ساعات بیکاری
timetabling
U
جدول ساعات کار
vacant hours
U
ساعات بیکاری یا فراغت
timetables
U
جدول ساعات کار
out of
[outside]
office hours
U
خارج از ساعات اداری
hours of worship
ساعات پرستش یا نماز
happy hour
<idiom>
U
ساعات تفریح وخوشی
man-hour
U
جمع تعداد ساعات کار
canonical hours
ساعات رسمی نماز یا عقد
time sheet
U
ورقه ثبت ساعات کار
man-hours
U
جمع تعداد ساعات کار
curfew period
U
ساعات منع عبور و مرور
horary
U
مربوط به ساعات دعایاکتاب دعا
time book
U
دفتر ثبت ساعات کار
daylight saving time
U
افزودن یک ساعت بر ساعات روز
timetable
U
صورت اوقات برنامه ساعات کار
timetabling
U
صورت اوقات برنامه ساعات کار
timetabled
U
صورت اوقات برنامه ساعات کار
timetables
U
صورت اوقات برنامه ساعات کار
leisure hours
U
ساعات فراغت یا بیکاری هنگام فرصت
split shift
U
تقسیم ساعات کار بدو یا چندقسمت
keep regular hours
U
ساعات خواب و بیداری منظم داشتن
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
time chart
U
جدول تطبیق ساعات نصف النهارات مختلف
full timer
U
بچهای که درهمه ساعات اموزشگاه دراموزشگاه میما
commands
U
فرماندهی
commanded
U
فرماندهی
command
U
فرماندهی
strategies
U
فن فرماندهی
strategy
U
فن فرماندهی
conning tower
U
پل فرماندهی
bridged
U
پل فرماندهی
centre castle
U
پل فرماندهی
bridges
U
پل فرماندهی
executive branch
U
فرماندهی
commandership
U
فرماندهی
wheelhouse
U
پل فرماندهی
bridge
U
پل فرماندهی
wheelhouses
U
پل فرماندهی
leadership
U
فرماندهی
commandantship
U
فرماندهی
pilot house
U
پل فرماندهی
command
U
سرکردگی فرماندهی
air command
U
فرماندهی هوایی
commanded
U
سرکردگی فرماندهی
logistical command
U
فرماندهی لجستیکی
command post
U
پاسگاه فرماندهی
commands
U
سرکردگی فرماندهی
master's certificate
U
گواهینامه فرماندهی
area command
U
فرماندهی منطقه
tactical command ship
U
ناو فرماندهی
headquarters
U
مرکز فرماندهی
high command
U
فرماندهی عالی
command posts
U
پاسگاه فرماندهی
command posts
U
پست فرماندهی
command post
U
پست فرماندهی
flagships
U
ناو فرماندهی
flagship
U
ناو فرماندهی
lead a unit
U
فرماندهی کردن
support command
U
فرماندهی پشتیبانی
bridged
U
پل فرماندهی کشتی
bridges
U
پل فرماندهی کشتی
administrative command
U
فرماندهی اداری
joint command
U
فرماندهی مشترک
bridge
U
پل فرماندهی کشتی
headquarters
U
قرارگاه فرماندهی
tactical command
U
فرماندهی تاکتیکی
supreme
U
فرماندهی عالی
enclosed bridge
U
پل فرماندهی سر پوشیده
command and control
U
کنترل و فرماندهی
command group
U
گروه فرماندهی
command channels
U
ردههای فرماندهی
emergency conning position
U
پل فرماندهی اضطراری
commander's estimate
U
براورد فرماندهی
oldman
U
مقام فرماندهی
continuity of command
U
مداومت فرماندهی
combined command
U
فرماندهی مرکب
commodity command
U
فرماندهی اماد
scheme of command
U
طرح فرماندهی
command report
U
گزارش فرماندهی
head quarters
U
مرکز فرماندهی
base command
U
فرماندهی پایگاه
flag ship
U
ناو سر فرماندهی
commandery
U
محل فرماندهی
command mode
U
حالت فرماندهی
unified command
U
فرماندهی متحد
command net
U
شبکه فرماندهی
command language
U
زبان فرماندهی
commandery
U
مقام فرماندهی
command liaison
U
افسر رابط فرماندهی
command post exercise
U
تمرین پاسگاه فرماندهی
commander in chief
U
فرمانده کل قوا سر فرماندهی
division support command
U
فرماندهی پشتیبانی لشگر
alternate command authority
U
مقام جانشین فرماندهی
air strategical command
U
فرماندهی استراتژیکی هوایی
chain of command
U
سلسله مراتب فرماندهی
air defense command
U
فرماندهی پدافند هوایی
establishing authority
U
فرماندهی نیروهای اب خاکی
air command
U
فرماندهی نیروی هوایی
aiming circle
U
زاویه یاب فرماندهی
advance command post
U
پاسگاه فرماندهی جلو
area support command
U
فرماندهی پشتیبانی منطقه
kommandatura
U
مرکز فرماندهی نظامی
forward command post
U
پست فرماندهی جلو
cupola
U
برجک فرماندهی تانک
guided
U
کشتی فرماندهی عملیات
guides
U
کشتی فرماندهی عملیات
operational command
U
فرماندهی از نظر عملیاتی
type command
U
فرماندهی ناو گروه
island
U
پل فرماندهی ناو هواپیمابر
islands
U
پل فرماندهی ناو هواپیمابر
guide
U
کشتی فرماندهی عملیات
unified
U
یکپارچه فرماندهی متحد
cupolas
U
برجک فرماندهی تانک
army material command
U
فرماندهی اماد نیروی زمینی
sealift command
U
فرماندهی حمل و نقل دریایی
deputy chief of naval operation
U
جانشین فرماندهی نیروی دریایی
combat commander's insignia
U
علامت فرماندهی بر یکان رزمی
amphibious command ship
U
ناو فرماندهی عملیات اب خاکی
agc
U
ناو فرماندهی نیروی اب خاکی
flag officer
U
افسر پرچمدار تیمسار فرماندهی ناو
army airdefense command post
U
پاسگاه فرماندهی پدافندهوایی نیروی زمینی
command and general staff college
U
دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
general staff college
U
دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
mandating
U
اختیار
unconscious
U
بی اختیار
credential
U
اختیار
control
U
اختیار
controlling
U
اختیار
controls
U
اختیار
mandate
U
اختیار
mandated
U
اختیار
mandates
U
اختیار
incoercible
U
بی اختیار
authority
U
اختیار
freedom of the will
U
اختیار
warranting
U
اختیار
clearance
U
اختیار
tests
U
اختیار
tested
U
اختیار
test
U
اختیار
attribution
U
اختیار
spontaneous
U
بی اختیار
unconsciously
U
بی اختیار
free will
U
اختیار
spontaneous generation
U
بی اختیار
involuntary
U
بی اختیار
authorization
U
اختیار
at the d. of
U
به اختیار
liberties
U
اختیار
liberty
U
اختیار
involuntarily
U
بی اختیار
warrant
U
اختیار
warranted
U
اختیار
warrants
U
اختیار
authorisations
U
اختیار
will
U
اختیار
willed
U
اختیار
wills
U
اختیار
voluntariness
U
اختیار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com