English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
infrastructure U سازمان زیر سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sub domain U سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
central treaty organization U سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
secret police U سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
ibi U Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
central treaty organization U پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
economic and social council U شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
international labour organization U سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
structuring U سازمان سازمان دادن
structures U سازمان سازمان دادن
structure U سازمان سازمان دادن
apparatus [machinery] U سازمان [سازمان اداری ]
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
organizations U سازمان
organization U سازمان
structure U سازمان
activity U سازمان
machinery U سازمان
activities U سازمان
organism U سازمان
organisms U سازمان
inst U سازمان
department U سازمان
departments U سازمان
structures U سازمان
institution U سازمان
systems U سازمان
system U سازمان
structuring U سازمان
organisations U سازمان
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
physique U سازمان بدن
clandestine U سازمان پنهانی
organized U سازمان یافته
system U مجموعه سازمان
organize U سازمان دادن
file organization U سازمان پرونده
systems U مجموعه سازمان
counterintelligence U سازمان ضد جاسوسی
physiques U سازمان بدن
planning organization U سازمان برنامه
organising U سازمان دادن
task organization U سازمان رزمی
board of inspection and survey U سازمان بازرسی
table of organization U جدول سازمان
tailor U سازمان دادن
file organization U سازمان فایل
tailors U سازمان دادن
organises U سازمان دادن
labor organization U سازمان کارگری
nonprofit organization U سازمان غیرانتفاعی
organizes U سازمان دادن
unit structure U سازمان یکان
data organization U سازمان داده ها
economic organization U سازمان اقتصادی
visual organization U سازمان دیداری
charity organization U سازمان خیریه
organization U سازمان بندی
labor service U سازمان کار
sensory organization U سازمان حسی
social organization U سازمان اجتماعی
organisations U سازمان بندی
reorganization U تجدید سازمان
organizing U سازمان دادن
organizational U مربوط به سازمان
force structure U سازمان یکانها
United Nations U سازمان ملل
organization chart U لوحه سازمان
foundation U سازمان خیریه
organizations U سازمان بندی
composition U ارایش یکان سازمان
United Nations U سازمان ملل متحد
organises U بازار سازمان یافته
coast defence U سازمان پدافنداز ساحل
u.n. U سازمان ملل متحد
direction U سازمان دهی یامدیریت
chief programmer U سازمان برنامه نویسی
compositions U ارایش یکان سازمان
cento U سازمان پیمان مرکزی
type table U نوع جدول سازمان
united nations organization U سازمان ملل متحد
economic reorganization U تجدید سازمان اقتصادی
world health organization U سازمان بهداشت جهانی
organized U سازمان داده شده
nonprofit organization U سازمان غیر انتفاعی
association for women in computing U سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
task organization U سازمان برای رزم
reorganize U دوباره سازمان دادن
reorganising U تجدید سازمان کردن
reorganising U دوباره سازمان دادن
organizes U بازار سازمان یافته
stablishment U قسمت نظامی سازمان
reorganises U دوباره سازمان دادن
reorganised U تجدید سازمان کردن
reorganised U دوباره سازمان دادن
social security organization U سازمان تامین اجتماعی
order of battle U سازمان نیروهایا یکان
tribalism U سازمان وتشکیلات قبیلهای
Organization of American States U سازمان دول امریکایی
organizing U بازار سازمان یافته
organized market U بازار سازمان یافته
reorganize U تجدید سازمان کردن
advance organizer U پیش سازمان دهنده
table of organization and equipment (toe U جدول سازمان و تجهیزات
reorganizing U تجدید سازمان کردن
reorganizing U دوباره سازمان دادن
reorganizes U تجدید سازمان کردن
reorganizes U دوباره سازمان دادن
reorganized U تجدید سازمان کردن
cadre U اعضای یک سازمان نظامی
cadres U اعضای یک سازمان نظامی
organising U بازار سازمان یافته
reorganized U دوباره سازمان دادن
direct U مدیریت یا سازمان دهی
directed U مدیریت یا سازمان دهی
directs U مدیریت یا سازمان دهی
organize U بازار سازمان یافته
the church e. U سازمان قانونی کلیسا
food and agricultural organization U سازمان خواروبار وکشاورزی
front office U سیاستمداران وگردانندگان یک سازمان
Civil Aviation Organization U سازمان هواپیمایی کشور
restructure U تجدید سازمان کردن
restructured U تجدید سازمان کردن
restructures U تجدید سازمان کردن
reorganises U تجدید سازمان کردن
reform U اصلاحات تجدید سازمان
reforms U اصلاحات تجدید سازمان
hiring hall U اژانس یا سازمان کاریابی
geological survey U سازمان زمین شناسی
reorganization U تجدید سازمان کردن
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
OPEC U سازمان کشورهای صادرکننده نفت
organization of petroleum exporting cont U سازمان کشورهای صادرکننده نفت
APEC U سازمان مرکز همکاریهای اقتصادی
distributions U سازمان دادن پراکندگی تیر
international refugee organization U سازمان بین المللی اوارگان
organization of central american states U سازمان دول امریکای مرکزی
army management structure U سازمان مدیریت نیروی زمینی
north atlantic treaty organization (nato U سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
consumer organization U سازمان حمایت از مصرف کنندگان
international standards organization U سازمان استانداردهای بین المللی
mafias U سازمان سری دولت ستیز
mafia U سازمان سری و قانون شکن
gosplan U سازمان برنامه ریزی شوروی
accountable supply distribution activity U سازمان نگهداری سوابق امادی
organization for economic co opration U سازمان توسعه و همکاری اقتصادی
organization for european economic coopr U سازمان همکاری اقتصادی اروپا
sequential file organization U سازمان دهی ترتیبی فایل
coefficient of relative efficiency organ U ضریب نسبی کارایی سازمان
mafias U سازمان سری و قانون شکن
distribution U سازمان دادن پراکندگی تیر
e c s c (european coal & steel commissio U سازمان متشکل ازنمایندگان بلژیک
gestapo U گشتاپو سازمان پلیس مخفی
OAS U مخفف سازمان کشورهای امریکایی
reorder point U نقطه تجدید سازمان یا تجدیدگسترش
mafia U سازمان سری دولت ستیز
federative U مبنی بر سازمان کشورهای متحد
ku klux klan U سازمان سری ضدسیاهپوستان امریکا
integrated revision U بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
international peace force U نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
competroller U سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
general assmbly of the united nations U مجمع عمومی سازمان ملل متحد
to shake up [a company] <idiom> U سازمان [شرکتی را ] اساسا تغییر دادن
security council U شورای امنیت سازمان ملل متحد
eia U Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
interactive U سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
iso U Organization InternationalStandards سازمان بین المللی استانداردها
formation U برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
NATO U مخفف ناتو سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
forming up U تجمع و سازمان دادن یکان جمع شدن
preprocess U اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده
C.I.A U مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
peace force U نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
reshuffling U تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffles U تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
task organization U سازمان دادان برای رزم برش رزمی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com