English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Where is the post office? U پستخانه کجاست؟
post office U محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی
post office U اداره مرکزی پست
post office U پستخانه
post office order U چک یا حواله پستی
army post office U شعبه پستی نیروی زمینی
army post office U پستخانه نیروی زمینی
Home Office [British E] U دفتر وزارت داخله
Home Office [British E] U دفتر وزارت کشور
to post a letter [British English] U نامه ای را با پست فرستادن
forces U تحمیل کردن
forces U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forces U پاس بی هدف
forces U مجبورکردن
forces U نافذ
forces U بی عصمت کردن
forces U قدرت
forces U مجبور کردن کسی به انجام کاری
forces U شروع به عمل یا کار
forces U زور
forces U نیرو
forces U بازور جلو رفتن تحمیل
forces U مجبور کردن
forces U وادار کردن
forces U نیروی نظامی
forces U قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار
forces U فشار دادن
forces U یکان قسمت نظامی
forces U بیرون کردن
forces U راندن
forces U جبر
forces U عنف
forces U نفوذ
forces U قوا
forces U عده
forces U شدت عمل
forces U بردار نیرو
forces U خشونت نشان دادن
forces U درهم شکستن قفل یا چفت را شکستن
forces U مسلح کردن
forces U مجبورکردن بزورگرفتن
forces U بزور بازکردن
forces U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces U کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forces of production U نیروهای تولید
irregular forces U نیروهای نامنطم
combined forces U نیروهای مرکب
combat forces U نیروهای رزمی
irregular forces U نیروهای چریکی
land forces U قوای بری
land forces U نیروی زمینی
landing forces U نیروها پیاده شونده به ساحل
landing forces U قوای اب خاکی
landing forces U نیروهای پیاده شونده
lateral forces U نیروهای عرضی
component forces U نیروهای مولفه
marine forces U تفنگداران دریایی
component forces U نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
package forces U نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
four forces of nature U چهار نیروی بنیادی طبیعت
friendly forces U نیروهای خودی
garrison forces U نیروهای پادگانی
garrison forces U قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
ground forces U نیروی زمینی
enemy forces U نیروهای دشمن
ground forces U نیروهای زمینی
distribution of forces U واگذاری نیروها
distribution of forces U تقسیم نیروها
differential forces U نیروهای دیفرانسیلی
conventional forces U نیروهای رزمی معمولی
contingencey forces U نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
composition of forces U ترکیب نیروها
marine forces U نیروی تفنگدار
market forces U نیروهای بازار
air forces U نیروی هوایی
opposing forces U نیروهای متخاصم
opposing forces U نیروهای درگیر نبرد
polygon of forces U بس گوشه نیروها
expeditionary forces U نیروی اعزامی
expeditionary forces U نیروی توسعه طلب و سرکوبگر
expeditionary forces U قشون استعماری
polygon of forces U کثیرالاضلاع نیروها
political forces U نیروهای سیاسی
people forces U نیروی چریکی دفاع از خود در شهرو دهات
people forces U نیروی پایداری
parallelogram of forces U متوازی الاضلاع نیروها
orange forces U علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
nuclear forces U نیروهای هستهای
blue forces U نیروهای ابی
blue forces U نیروهای خودی
market forces U عوامل موثردر بازار
nato forces U نیروهای پیمان ناتو
barrier forces U نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
auxiliary forces U نیروی کمکی
auxiliary forces U قوای کمکی
naval forces U نیروهای دریایی
naval forces U نیروی دریایی
assigned forces U نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
army forces U نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
army forces U نیروهای زمینی
assigned forces U نیروهای زیر امر
orientation forces U نیروهای دو قطبی- دو قطبی
police forces U دادگاه پلیس
armed forces U مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
fundamental forces U اندرکنش های بنیادی [فیزیک]
armed forces U نیروهای مسلح
fundamental forces U نیروهای بنیادی [فیزیک]
triangle of forces U سه گوشه نیروها
triangle of forces U مثلث نیروها
special forces U نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
task forces U نیروی اجرای عملیات
special forces U نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
transient forces U نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
system of forces U دستگاه نیروها
police forces U نیروی پلیس
police forces U نیروی انتظامی
regional forces U نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
task forces U گروه کار
task forces U تاسک فورس
resolution of forces U تجزیه نیروها
restraining forces U نیروهای مهار کننده
screening forces U نیروهای پاسیور
seato forces U نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
peace keeping forces U نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
balance collective forces U نیروهای کلی متعادل
sum of all external forces U حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
amphibious striking forces U نیروهای ضربتی اب خاکی
armed forces courier U پیک نیروهای مسلح
armed forces courier U پیک ارتشی
armed forces police U دژبان نیروهای مسلح
van der waals forces U نیروهای وان در والس
attack carrier striking forces U نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces . U درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
office U اطاق دفتر
office U اطاق
office U وفیفه
office U کامپیوتر کوچک
office U مناسب برای استفاده در شرکت
office U استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
in office U در دفتر
office U اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
Near our office . U نزدیک اداره ما
little office U نماز مخصوص حضرت مریم
office U شغل عمومی
to i. anyone with an office U به کسی منصب دادن
to r. any one in an office U کسی رادوباره به منصبی گماشتن
office U شغل
office U مقام
office U مسئولیت احرازمقام
office U کار وفیفه
office U خدمت
office U محل کار اداره
office U محل کار
office U اداره
office U اشتغال
office U منصب
office U دفتر
office U دفتر کار
head office U دفتر مرکزی
main office U مرکز اصلی
holy office U جامعه راهبان ومومنین
office bearer U بعدا پرسیده شود
india office U وزارت هند
lawyer's office U دفتر وکالت
lawyer's office U دارالوکاله
head office U اداره مرکزی
governor's office U فرمانداری
labour office U اداره کارگزینی
Where is the booking office? U باجه رزرو بلیت کجاست؟
finance office U اداره دارایی
Where is the ticket office? U باجه بلیت فروشی کجاست؟
information office U دفتر اطلاعات
front office U سیاستمداران وگردانندگان یک سازمان
good office U مساعی جمیله
ticket office U باجه فروش بلیت
india office U اداره امورهندوستان
inquiry office U اداره خبر گیری
government office U اداره دولتی
investiture with an office U برگماری بکار
investiture with an office U اعطای منصب
office chair U صندلی اداری
office chair U مبل اداری
intelligence office U دفتر راهنمایی
intermediate office U مرکز میانی
out of [outside] office hours U خارج از ساعات اداری
land office U اداره املاک وثبت اراضی
the relevant office U اداره مسیول
inquiry office U دفتر اطلاعات
job office U دفتر کارگاه
jack in office U رسیده است
jack in office U ادم باد درسرکه تازه بمقام
office grapevine U سخن چینی [در دفتری یا شرکتی]
intelligence office U دفتر اطلاعات
booking office U باجه رزرو بلیت
record office U اداره بایگانی کل
ticket office U باجه
to solicit an office U درخواست ازیک شرکت
police office U پاسگاه پلیس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com