Perdic | ساختگی غیر واقعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	false U	ساختگی غیر واقعی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cambridge equation U	نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
	pigou effect U	اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
	absolute altimeter U	ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
	architecture proper U	معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
	The real problem is not whether machines think but whether men do. U	مشکل واقعی این نیست که آیا ماشین ها فکر می کنند یا خیر مشکل واقعی این است که آیا انسان فکر می کند یا خیر.
	made up U	ساختگی
	made-up U	ساختگی
	artificial U	ساختگی
	phoneys U	ساختگی
	factitious U	ساختگی
	fictitious U	ساختگی
	make-believe U	ساختگی
	dummy U	ساختگی
	mocks U	ساختگی
	mocking U	ساختگی
	mocked U	ساختگی
	mock U	ساختگی
	imitations U	ساختگی
	imitation U	ساختگی
	whopper U	ساختگی
	whoppers U	ساختگی
	synthetic U	ساختگی
	dummies U	ساختگی
	pinchbeck U	زر ساختگی
	spurious U	ساختگی
	make believe U	ساختگی
	sham U	ساختگی
	phonies U	ساختگی
	counterfeits U	ساختگی
	counterfeiting U	ساختگی
	counterfeited U	ساختگی
	counterfeit U	ساختگی
	colourable U	ساختگی
	shams U	ساختگی
	ersatz U	ساختگی
	colorable U	ساختگی
	forged U	ساختگی
	affected U	ساختگی
	phoney U	ساختگی
	bogus U	ساختگی
	fictional U	ساختگی
	dummies U	ادم ساختگی
	dummy U	مصنوعی ساختگی
	fabricated language U	زبان ساختگی
	dummies U	ادمک ساختگی
	quacked U	دروغی ساختگی
	quack U	دروغی ساختگی
	dummy U	ادمک ساختگی
	wig U	گیس ساختگی
	dummies U	مصنوعی ساختگی
	dummy U	ادم ساختگی
	wigs U	گیس ساختگی
	make-up U	داستان ساختگی
	quacks U	دروغی ساختگی
	quacking U	دروغی ساختگی
	peg-legs U	پای ساختگی
	dummy variable U	متغیر ساختگی
	dummy stimuli U	محرکهای ساختگی
	dummy module U	برنامه ساختگی
	dummy module U	رویه ساختگی
	dummy instruction U	دستورالعمل ساختگی
	dummy argument U	نشانوند ساختگی
	demureness U	ازرم ساختگی
	contrived scarcity U	کمیابی ساختگی
	compose sequence U	دخشه ساختگی
	factitious disorder U	اختلال ساختگی
	factitiousness U	ساختگی بودن
	fleuret U	گل ساختگی کوچک
	artificial intelligence U	هوش ساختگی
	factitious U	ساختگی مصنوعی
	peg-leg U	پای ساختگی
	fictive U	ساختگی افسانهای
	fictitiousness U	ساختگی بودن
	fagot vote U	رای ساختگی
	made U	مصنوع ساختگی
	faggot vote U	رای ساختگی
	compose sequence U	ترتیب ساختگی
	namby U	ساختگی و بی مغز
	false U	ساختگی نادرست
	synthetic rubber U	لاستیک ساختگی
	pseudoproblem U	مساله ساختگی
	artificially U	بطور مصنوعی یا ساختگی
	curcumin U	رنگ نارنجی ساختگی
	demurely U	با ازرم باوقاروشرم ساختگی
	sham marriage U	عروسی ساختگی یا دروغی
	phony U	حقه باز ساختگی
	venetian pearl U	مروارید ساختگی توپر
	fly book U	قوطی مگس ساختگی
	secundine artem U	بطور ساختگی یا مصنوعی
	ruise U	شایعات داستان ساختگی
	dummy argument U	ارگومان یا نشانوند ساختگی
	mim U	باوقار ساختگی کمرو
	artificiality U	مصنوعی یا ساختگی بودن
	padding U	کلمات یارکوردهای ساختگی
	pretendedly U	بطور ساختگی یا بخود بسته
	non-events U	رویداد ملامت انگیز یا ساختگی
	computed price U	قیمت ساختگی معادل administeredprice
	non-event U	رویداد ملامت انگیز یا ساختگی
	make up U	ساختمان یاحالت داستان ساختگی
	apocryphal U	دارای اعتبار مشکوک ساختگی
	artifici tooth U	دندان مصنوعی یا ساختگی یاعملی یا دستی
	pseuds U	پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
	pseud U	پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
	pseudo U	پیشوند بمعنی " کاذب " و "ساختگی " و " دروغ "
	to put on frills U	سیمای ساختگی بخود دادن بادکردن
	kill devil U	طعمه ساختگی که دراب چرخ میخورد
	bionic U	وابسته به کار گذاشتن اعضای ساختگی در بدن
	price as natural ice U	یخ ساختگی بهمان بهای یخ طبیعی فروخته میشد
	thermosetting plastics U	پلیمرهای ساختگی که در اثرگرما بصورت شیمیایی وبازگشت ناپذیر تغییر میکند
	actual U	واقعی
	lifelike U	واقعی
	positive U	واقعی
	right U	واقعی
	concrete U	: واقعی
	actuals U	واقعی
	true life U	واقعی
	ex post U	واقعی
	ex post saving U	واقعی
	veracious U	واقعی
	veritable U	واقعی
	objective U	واقعی
	objectives U	واقعی
	factual U	واقعی
	veridical U	واقعی
	McCoy U	واقعی
	virtual U	واقعی
	real U	واقعی
	essential U	واقعی
	righting U	واقعی
	essentials U	واقعی
	unfeigned U	واقعی
	card-carrying U	واقعی
	factually U	واقعی
	righted U	واقعی
	very U	واقعی
	literal U	واقعی
	thermoplastics U	پلیمرهای ساختگی که میتوان انها را به دفعات نرم کرده وبه شکل دیگری دراورد
	jisen U	مبارزه واقعی
	real value U	ارزش واقعی
	true power U	توان واقعی
	airy-fairy U	غیر واقعی
	objective data U	دادههای واقعی
	true form U	فرم واقعی
	objective value U	ارزش واقعی
	never-never U	غیر واقعی
	true complement U	مکمل واقعی
	out of pocket expenses U	هزینه واقعی
	unreal U	غیر واقعی
	true complement U	متمم واقعی
	real score U	نمره واقعی
	real sector U	بخش واقعی
	real capital U	سرمایه واقعی
	true vertical U	قائم واقعی
	real address	آدرس واقعی
	historical costs U	هزینه واقعی
	never-never land U	غیر واقعی
	incidental expenses U	هزینههای واقعی
	real anxiety U	اضطراب واقعی
	real wage U	مزد واقعی
	real costs U	هزینههای واقعی
	real earnings U	درامدهای واقعی
	real memory U	حافظه واقعی
	real storage U	انباره واقعی
	true slump U	نشست واقعی
	real numbers U	اعداد واقعی
	real mode U	حالت واقعی
	real income U	درامد واقعی
	real fluid U	سیال واقعی
	real assets U	دارائیهای واقعی
	make something happen U	واقعی کردن
	execute U	واقعی کردن
	make a reality U	واقعی کردن
	matter-of-fact U	بطور واقعی
	matter of fact U	بطور واقعی
	put into practice U	واقعی کردن
	put into effect U	واقعی کردن
	bring into being U	واقعی کردن
	carry out U	واقعی کردن
	down to earth U	حقیقی واقعی
	unrealistic U	غیر واقعی
	fulfill [American] U	واقعی کردن
	nominal U	غیر واقعی
	very U	واقعی فعلی
	accomplish U	واقعی کردن
	bring inbeing U	واقعی کردن
	insubstantial U	غیر واقعی
	down-to-earth U	حقیقی واقعی
	actualise [British] U	واقعی کردن
	realizes U	واقعی کردن
	realized U	واقعی کردن
	realize U	واقعی کردن
	realising U	واقعی کردن
	realises U	واقعی کردن
	realised U	واقعی کردن
	put inpractice U	واقعی کردن
	carry into effect U	واقعی کردن
	realizing U	واقعی کردن
	put ineffect U	واقعی کردن
	real U	واقعی موجود
	true U	واقعی حقیقی