Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
man made
U
ساخته دست انسان
man-made
U
ساخته دست انسان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cost plus contracts
U
قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
anthrop
U
پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo
U
پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
artificial intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id
U
مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography
U
علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
feelings indigenous to man
U
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
production
U
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
productions
U
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
modular construction
U
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
wrought
U
ساخته
framed
U
ساخته
self formed
U
خود ساخته
makable
U
ساخته شدنی
self constituted
U
خود ساخته
made
U
ساخته شده
prefab
U
پیش ساخته
prefabs
U
پیش ساخته
simulated
U
شبیه ساخته
manufactured head
U
سر ساخته شده
bamboos
U
ساخته شده از نی
bamboo
U
ساخته شده از نی
pucka
U
ساخته شده
pukka
U
ساخته شده
precast
U
پیش ساخته
paved ford
U
گدار ساخته
immature
U
نیم ساخته
self made
U
خود ساخته
self-made
U
خود ساخته
soi disant
U
خود ساخته
officinal
U
ساخته واماده
ruled surface
U
سطح خط ساخته
prefabricate
U
پیش ساخته
prefabricated
U
پیش ساخته
irowork
U
اهن ساخته
artificalism
U
ساخته پنداری
haniwork
U
دست ساخته
fecit
U
ساخته است
it is made
U
ساخته میشود
i do not have it in me
U
از من ساخته نیست
hand made
U
ساخته دست
high wrought
U
با استادی ساخته شده
unregenerate
U
دوباره ساخته نشده
india rubbers
U
ساخته شده از لاستیک
india rubber
U
ساخته شده از لاستیک
unregenerated
U
دوباره ساخته نشده
built up beam
U
تیر ساخته شده
pre cast concrete
U
بتن پیش ساخته
blueprints
U
نقشه پیش ساخته
blueprint
U
نقشه پیش ساخته
semi finished goods
U
کالاهای نیمه ساخته
finished goods
U
کالاهای ساخته شده
stanchion
U
ستون پیش ساخته
synthetic tar
U
قطران باز ساخته
teacher made test
U
ازمون معلم ساخته
heparin
U
که در کبد ساخته میشود
cellulosic
U
ساخته شده از سلول
pre fabricated
U
پیش ساخته شده
tubular
U
ساخته شده ازلوله
it is made
U
ساخته شده است
intermediate product
U
محصول نیم ساخته
fabrication
U
کالاهای ساخته شده
build up beam
U
تیر ساخته شده
marmoreal
U
ساخته شده از مرمر
marmorean
U
ساخته شده از مرمر
modular design
U
مدل پیش ساخته
zipgun
U
طپانچه دست ساخته
wolframic
U
ساخته شده ازتنگستن
human being
U
انسان
mans
U
انسان
homo
U
انسان
man
U
انسان
in human shape
U
انسان
loard of creation
U
انسان
homosapiens
U
انسان
mortal
U
انسان
mortals
U
انسان
human beings
U
انسان
boxes are made of wood
U
جعبه ها از چوب ساخته میشوند
piragua
U
ساخته شده ازتنه درخت
gimmal
U
ساخته شده از حلقههای تودرتو
half timber
U
ساخته شده از الوار کوتاه
finish stock
U
موجودی کالای ساخته شده
sculpturesque
U
ساخته شده بشکل مجسمه
sapphirine
U
ساخته شده ازیاقوت کبود
fictile
U
فرف سفالی ساخته شده از گل
modular design
U
مدل ساختمانی پیش ساخته
slatted
U
ساخته شده از تکههای باریک
broadloom
U
ساخته شده درکارگاه وسیع
wickerwork
U
ساخته شده از ترکه سبدسازی
reed
U
قصب ساخته شده ازنی
on site concrete
U
بتن ساخته شده در کارگاه
ice crete
U
بتون یک پارچه یا پیش ساخته
pinwale
U
ساخته شده ازالیاف باریک
rebuilds
U
چیز دوباره ساخته شده
rebuild
U
چیز دوباره ساخته شده
plate girder
U
تیر ساخته شده از تسمه
icehouse
U
خانه وساختمان ساخته شده از یخ
herbal
U
ساخته شده از علف وگیاه
wooden
U
از چوب ساخته شده خشن
whole wheat
U
ساخته شده از گندم ساییده
Who has composed this tune?
U
این آهنگ راکی ساخته ؟
alligators
U
ساخته شده ازپوست تمساح
home-made
<adj.>
U
در خانه ساخته
[تهیه]
شده
spar bridge
U
پل ساخته شده ازگرده چوب
alligator
U
ساخته شده ازپوست تمساح
infrahuman
U
مادون انسان
anthropocentrism
U
انسان محوری
infrahuman
U
پایین تر از انسان
kindlity
U
انسان وار
anthropophobia
U
انسان هراسی
anthropology
U
انسان شناسی
atomy
U
اسکلت انسان
godman
U
انسان خداوار
humansit
U
انسان دوست
human movement
U
حرکت انسان
homosapiens
U
نوع انسان
palm
U
کف دست انسان
palms
U
کف دست انسان
anthropologist
U
انسان شناس
bods
U
بدن انسان
bod
U
بدن انسان
humanly
U
مثل انسان
humanist
U
انسان گرا
rump
U
کفل انسان
marginal man
U
انسان حاشیهای
rumps
U
کفل انسان
dewlap
U
غبغب انسان
manward
U
بطرف انسان
misanthropy
U
انسان بیزاری
anthropomorphism
U
انسان انگاری
The human body
U
بدن انسان
misanthropes
U
انسان گریز
misanthrope
U
انسان گریز
heidelberg man
U
انسان هایدلبرگ
hominid
U
جنس انسان
human nature
U
طبیعت انسان
superhuman
U
برتر از انسان
economic man
U
انسان اقتصادی
the outward man
U
انسان فاهر
eudemonology
U
گفتاردرسعادت انسان
humankind
U
نوع انسان
anthropoid
U
شبه انسان
voice
U
صدای انسان
anthropoid
U
انسان نما
dewlaps
U
غبغب انسان
anthropoids
U
شبه انسان
anthropoids
U
انسان نما
humanitarian
U
انسان گرایانه
anthropomorphic
U
شبیه انسان
egalitarian
U
طرفدارتساوی انسان
subhuman
U
مادون انسان
homo economicus
U
انسان اقتصادی
voices
U
صدای انسان
primitive
U
انسان اولیه
homo faber
U
انسان ابزارساز
brisket
U
سینه انسان
homo politicus
U
انسان اجتماعی
voicing
U
صدای انسان
pithecanthrope
U
انسان میمونی
mankind
U
نوع انسان
humanoid
U
شبیه انسان
humanoids
U
شبیه انسان
cannibalism
U
ادمخواری انسان
gyle
U
مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
hand made brick
U
اجر ساخته شده با قالب دستی
Ethiopian architecture
U
معماری حبشی
[معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
collapsible form work
U
قالب قطعات پیش ساخته بتونی
originals
U
آنچه اول استفاده یا ساخته شود
original
U
آنچه اول استفاده یا ساخته شود
He is cut out for it ( this job ).
U
برای اینکار ساخته شده است
Is there anything I can do to help?
U
آیا کاری از دست من ساخته است ؟
waxen
U
ساخته شده از موم مومی شکل
orthogonal
U
ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
trabeation
U
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
alpaca
U
پارچهء ساخته شده ازپشم الپاکا
one address computer
U
دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
paisley
U
ساخته شده از پشم نرم کشمیری
trabeated
U
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
site concrete
U
بتنی که در پای کار ساخته شود
twice laid
U
ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
on chip
U
مدار ساخته شده روی یک قطعه
oaken
U
ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
specification
U
یات مشخصات ساخته نشده باشد
productive
U
مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
homosapiens
U
نام علمی انسان
hu man
U
وابسته ب ه انسان بشری
physical anthropology
U
انسان شناسی جسمانی
buff
U
جلا پوست انسان
buffs
U
جلا پوست انسان
ape
U
میمون انسان نما
voicing
U
صدای سخنرانی انسان
anthropometry
U
انسان سنجی جسمانی
voices
U
صدای سخنرانی انسان
aped
U
میمون انسان نما
apes
U
میمون انسان نما
humanism
U
مکتب اصالت انسان
aping
U
میمون انسان نما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com