Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
low loss construction
U
ساختمان کم تلفات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
building system
U
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
U
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building
U
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency
U
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
building enterprise
U
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
coach-house
U
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
enterprise network
U
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
victim
U
تلفات
casualties
U
تلفات
mortality
U
تلفات
losses
U
تلفات
loss
U
تلفات
total loss
U
تلفات کل
fatalities
U
تلفات
victims
U
تلفات
casualty
U
تلفات
fatality
U
تلفات
rotonda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure
U
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
foundation soil
U
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
double shell constraction
U
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotundas
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature
U
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotunda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
low loss coil
U
بوبین با تلفات کم
casualty
U
تلفات و ضایعات
loss
U
تلفات ضایعات
mass casualties
U
تلفات زیاد
mortality factor
U
ضریب تلفات
casualties
U
تلفات و ضایعات
low loss cable
U
کابل با تلفات کم
the losses of the army
U
تلفات ارتش
treble our casualties
U
سه برابر تلفات ما
battle casualty
U
تلفات جنگی
total losses
U
کل تلفات ابی
suffers
U
تلفات دیدن
suffered
U
تلفات دیدن
corona losses
U
تلفات کورونا
suffer
U
تلفات دیدن
lethal area
U
منطقه تلفات
casualty radius
U
شعاع تلفات
magnetic hystersis loss
U
تلفات هیسترزیس
insulation power factor
U
زاویه ی تلفات
kill factor
U
ضریب تلفات
tip loss
U
تلفات نوک
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
U
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
casualty radius
U
شعاع تولید تلفات
loss appraisal
U
قبول تلفات در جنگ
loss replacement
U
جایگزینی تلفات و ضایعات
low loss ceramics
U
سرامیک با تلفات دی الکتریکی کم
interphase transformer loss
U
تلفات پیچک صنعتی
eddy current losses
U
تلفات جریان گردابی
no load loss
U
تلف یا تلفات بی باری
vulnerability
U
در معرض تلفات بودن
kill probability
U
احتمال واردکردن تلفات
mass casualties
U
تلفات و ضایعات شدید
low loss capacitor
U
خازن با تلفات دی الکتریک کم
absorption losses
U
تلفات ناشی از جذب
loss
U
تلفات جنگی ضایعات رزمی
tolling
U
تعداد تلفات جنگی ضایعه
toll
U
تعداد تلفات جنگی ضایعه
tolls
U
تعداد تلفات جنگی ضایعه
the army lost heavily
U
ارتش تلفات سنگین داد
inflict casualty
U
تلفات وارد کردن بدشمن
gear friction losses
U
تلفات اصطکاکی جعبه دنده
casualty agent
U
عامل ایجاد تلفات و ضایعات
to take toll of any one
U
تلفات زیادبرکسی وارد اوردن
escaped water
U
تلفات اب هنگام بهره برداری
kill
U
تلفات منفجر کردن از بین بردن
kills
U
تلفات منفجر کردن از بین بردن
inflicts
U
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
inflicted
U
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
inflict
U
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
inflicting
U
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
dielectric loss factor meter
U
دستگاه اندازه گیری ضریب تلفات
allowance for anticipated
U
سهمیه مجاز تلفات پیش بینی شده اماد
decimated
U
از هرده نفر یکی را کشتن تلفات زیاد وارد کردن
decimating
U
از هرده نفر یکی را کشتن تلفات زیاد وارد کردن
decimates
U
از هرده نفر یکی را کشتن تلفات زیاد وارد کردن
decimate
U
از هرده نفر یکی را کشتن تلفات زیاد وارد کردن
Vistory was dearly bought .
U
پیروزی بقیمت گرانی بدست آمد ( تلفات جانی فراوان )
spray attack
U
پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
casualty attack
U
تک غافلگیری که به منظورتولید تلفات انجام میشود تک غافلگیری ش م ر
casualty board
U
تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات
construction batalion
U
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
modular construction
U
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
kill area
U
منطقه خطر منطقه تلفات
loss angle
U
زاویه تلف زاویه تلفات
type
U
ساختمان
substructure
U
پی ساختمان
structureless
U
بی ساختمان
typed
U
ساختمان
types
U
ساختمان
structures
U
ساختمان
stances
U
ساختمان
stance
U
ساختمان
substructures
U
پی ساختمان
building line
U
بر ساختمان
carbody
U
ساختمان
structure of an animal
U
ساختمان
frame
U
ساختمان
homoplastic
U
هم ساختمان
making
U
ساختمان
built-up
U
پر از ساختمان
built up
U
پر از ساختمان
structure
U
ساختمان
foundation
U
پی ساختمان
construction
U
ساختمان
mechanisms
U
ساختمان
mechanism
U
ساختمان
erections
U
ساختمان
structuring
U
ساختمان
erection
U
ساختمان
building
U
ساختمان
constructions
U
ساختمان
hydraulic construction
U
ساختمان ابی
inhouse work
U
توکار ساختمان
imperfect structural
U
ساختمان ناتمام
intermediate structure
U
ساختمان داخلی
industrial building
U
ساختمان صنعتی
integral construction
U
ساختمان یکپارچه
length overall
U
طول ساختمان
entrance door
U
در جلویی
[ساختمان]
local building inspector
U
پلیس ساختمان
laminated structure
U
ساختمان لایهای
laminated construction
U
ساختمان ورقهای
laminated structure
U
ساختمان متورق
crane construction
U
ساختمان جرثقیل
cost of construction
U
هزینه ساختمان
cost of construction
U
بهای ساختمان
contractors pump
U
پمپ ساختمان
contracting industry
U
صنعت ساختمان
constructiveness
U
قوه ساختمان
constructional feature
U
طرح ساختمان
entrance
U
در جلویی
[ساختمان]
entry door
U
در جلویی
[ساختمان]
front door
[of house]
U
در جلویی
[ساختمان]
constructional dimension
U
ابعاد ساختمان
constructional dimension
U
بعد ساختمان
data structure
U
ساختمان داده ها
dentition
U
ساختمان دندانها
house building
U
ساختمان مسکونی
home building
U
ساختمان مسکونی
high rise block
U
ساختمان بلند
height overall
U
ارتفاع ساختمان
height of building
U
بلندی ساختمان
gross area
U
پهنه ساختمان
zonation
U
ساختمان غشایی
foundation soil
U
پی ریزی ساختمان
exhibition building
U
ساختمان نمایشگاه
component part
U
جزء ساختمان
annexe
U
ساختمان فرعی
fleuron
U
[آراستن ساختمان با گل]
front
U
نمای ساختمان
tectonics
U
ساختمان شناسی
system's design
U
ساختمان سیستم
structuralize
U
ساختمان کردن
structuralization
U
ایجاد ساختمان
fabric
U
ساختار ساختمان
tower building
U
ساختمان برجی
trisyly
U
ساختمان سه ستونی
chapter-house
U
ساختمان جلسات
cone
U
ساختمان مخروطی
plant construction
U
ساختمان کارخانه
apartment house
U
ساختمان آپارتمانی
high-rise
U
ساختمان بلند
City Hall
U
ساختمان شهرداری
building line
U
خط کناری ساختمان
under construction
U
دردست ساختمان
turn out
U
ساختمان اب پخش
steel framed structured
U
ساختمان فولادی
steel construction
U
ساختمان فولادی
primary structure
U
ساختمان اولیه
primary structure
U
ساختمان اصلی
construction
U
تعبیر ساختمان
overall width
U
عرض ساختمان
on the stocks
U
در دست ساختمان
office building
U
ساختمان اداری
main building
U
ساختمان اصلی
propylaeum
U
در بزرگ ساختمان
soil structure
U
ساختمان خاک
situation of a building
U
موقعیت ساختمان
site engineering
U
مدیر ساختمان
sandwitch construction
U
ساختمان لایهای
pygidium
U
ساختمان دم و کفل
shell
U
بدنه ساختمان
building component
U
اجزای ساختمان
headroom
U
ارتفاع ساختمان
steeples
U
ساختمان بلند
front
U
نمای ساختمان
fronting
U
نمای ساختمان
structurally
U
وابسته به ساختمان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com