English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
arsenal U ساختمان تجهیزات نظامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
foreign excess U تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
militarism U روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
judge advocate U دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facings U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
manoeuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command U فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
maneuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminals U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file U صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
adopted types U انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
phantom order U قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government U حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel U چانل نظامی مجرای نظامی
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
military impedimenta U شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
army terminals U باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
equipment U تجهیزات
fixture U تجهیزات
transfer equipment U تجهیزات
parrot U تجهیزات ای اف اف
materiel U تجهیزات
rigs U تجهیزات
rigged U تجهیزات
rig U تجهیزات
appliance U تجهیزات
appliances U تجهیزات
parroting U تجهیزات ای اف اف
parroted U تجهیزات ای اف اف
device U تجهیزات
accouterment U تجهیزات
accouterments U تجهیزات
acoutrement U تجهیزات
devices U تجهیزات
equipments U تجهیزات
instrumentation U تجهیزات
parrots U تجهیزات ای اف اف
cryptoequipment U تجهیزات رمز
equipment logbook U دفتر تجهیزات
output equipment U تجهیزات خروجی
individual aquipment U تجهیزات انفرادی
critical materials U تجهیزات مهم
peripheral equipment U تجهیزات جنبی
protective equipment U تجهیزات حفافتی
electric equipment U تجهیزات الکتریکی
extra equipment U تجهیزات اضافی
outfit U تجهیزات حفاری
capital equipments U تجهیزات سرمایهای
radar equipment U تجهیزات رادار
garage equipment U تجهیزات گاراژ
illuminating device U تجهیزات روشنایی
accessory equipment U تجهیزات یدکی
technical equipment U تجهیزات فنی
mechanical equipment U تجهیزات مکانیکی
telephone equipment U تجهیزات تلفن
mobilization U تجهیزات قوا
machine equipment U تجهیزات ماشین
plant U تجهیزات کارگاه
plants U تجهیزات کارگاه
turning attachment U تجهیزات تراشکاری
ventilating equipment U تجهیزات تهویه
switching device U تجهیزات سوئیچینگ
ancillary equipment U تجهیزات جانبی
war material U تجهیزات جنگی
ancillary equipment U تجهیزات اضافی
auxiliary equipment U تجهیزات جانبی
standby equipment U تجهیزات جانشینی
handling equipment U تجهیزات بار
auxiliary equipment U تجهیزات کمکی
assembly fixture U تجهیزات مونتاژ
outfits U تجهیزات حفاری
ancillary equipment U تجهیزات پیرامونی
data communications equipment U تجهیزات ارتباطات داده ها
defense articles U اماد و تجهیزات دفاعی
nitriting equipment U تجهیزات ازت دهی
shuttled U بردن افرادو تجهیزات
shuttle U بردن افرادو تجهیزات
x ray equipment U تجهیزات اشعه رونتگن
shuttles U بردن افرادو تجهیزات
original equipment manufacturer U سازنده تجهیزات اصلی
data terminal equipment U تجهیزات ترمینال داده
oil reclamation equipment U تجهیزات احیا روغن
paint spraying equipment U تجهیزات رنگ پاشی
basic end item U تجهیزات ووسایل اولیه
cam turning attachment U تجهیزات تراش بادامک
producer durable equipment U تجهیزات با دوام تولیدی
precision measuring equipment U تجهیزات سنجش دقیق
plant records U امار تجهیزات کارگاه
panoply U تجهیزات و ارایش کامل
peripheral equipment operator U متصدی تجهیزات جانبی
table of organization and equipment (toe U جدول سازمان و تجهیزات
pattern milling attachment U تجهیزات فرز مدل
core blowing equipment U تجهیزات دمیدن هسته
die sinking attachment U تجهیزات فرز حدیده
emergency brake equipment U تجهیزات ترمز اضطراری
magazine feeding attachment U تجهیزات تغذیه مخزن
honing equipment U تجهیزات سنگ زنی
mold making equipment U تجهیزات قالب سازی
mobile lubricating equipment U تجهیزات روغنکاری متحرک
accoutre U با تجهیزات اماده نمودن
grinding attachment U تجهیزات سنگ سمباده
equipment logbook U دفترچه خدمتی تجهیزات
induction melting equipment U تجهیزات ذوب القائی
measuring device U تجهیزات اندازه گیری
ingot conveying device U تجهیزات انتقال شمش
forming attachment U تجهیزات تراش پروفیل
back drilling attachment U تجهیزات سوراخ کردن از پشت
well-appointed U دارای تجهیزات یا اثاثیهی خوب
cam grinding attachment U تجهیزات سنگ زنی قوسی
assets U ابزار تجهیزات مایملک و دارایی
component end item U قطعات و اقلام تجهیزات عمده
honeywell U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
stack U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
dead storage U انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
stacked U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
deadlined equipment U لوازم و تجهیزات از کار افتاده
stacks U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
unisys U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hand salute U سلام نظامی دادن سلام نظامی
martial law U مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
court martial U محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
friendly interface U ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
integrated revision U بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
control data corporation U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
motorola U سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
cutter grinding attachment U تجهیزات سنگ زنی قلم تراش
equipment U تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
tweaking U تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
showdown U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
tweaks U تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
aircraft role equipment U تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
tweak U تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
equipment bay U محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
tweaked U تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
showdowns U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
trigraph U حروف رمز سه گانه مربوط به کد فنی تجهیزات انفرادی
radio sheck U یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
footprints U شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
footprint U شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
downtime U پریودی که تجهیزات موردنظردراثر نقص فنی از فعالیت بازمانده است
so U علامتی برای معین کردن قابلیتهای فقط فرستادنی تجهیزات
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
power house building U ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
decus U Society Users EqupmentComputer Digital انجمن استفاده کنندگان تجهیزات کامپیوتری
pcm U تلفیق رمزضربان Compatible Plug شرکت تولید تجهیزات کامپیوتری anufacturerodulation
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
fallout U خرابی مولفههای الکترونیکی که به هنگام کنترل کیفی یک قطعه جدید از تجهیزات به وقوع می پیوندد
bundling U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundles U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundle U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
accumulated depreciation U کل مقدار پولی که شرکت یا سازمان می تواند از ارزش ماشین یا تجهیزات به دلیل مستهلک شدن کسر کند
collimate U تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
claimant agency U شعبه کارپردازی شعبه تعیین امادو تجهیزات عمومی ارتش
serviceability criteria U وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
martial U نظامی
warlike U نظامی
soldier U نظامی
military U نظامی
mil U نظامی
serviced U نظامی
fort U دژ نظامی
service U نظامی
soldiers U نظامی
martin U نظامی
two way telephone equipment U تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
ceremony U مراسم نظامی
paramilitaries U شبه نظامی
militarily U از لحاظ نظامی
ceremonies U مراسم نظامی
paramilitary U شبه نظامی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com