Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
anatomies
U
ساختمان استخوان بندی
anatomy
U
ساختمان استخوان بندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
skeleton
U
استخوان بندی ساختمان
skeletons
U
استخوان بندی ساختمان
carcase
U
استخوان بندی اسکلت ساختمان
structural joints
U
درزهای استخوان بندی ساختمان
nerve bundle
U
دسته ای از رشته عصبی
[ساختمان استخوان بندی ]
nerve fascicle
U
دسته ای از رشته عصبی
[ساختمان استخوان بندی ]
cingulum
U
دسته ای از رشته عصبی در مغز
[ساختمان استخوان بندی ]
cingulum bundle
U
دسته ای از رشته عصبی در مغز
[ساختمان استخوان بندی ]
Other Matches
skeleton
U
استخوان بندی
skeletons
U
استخوان بندی
structure
U
استخوان بندی
structures
U
استخوان بندی
structuring
U
استخوان بندی
carcass
U
استخوان بندی
framework
U
استخوان بندی
carcasses
U
استخوان بندی
carcse
U
استخوان بندی
carcass
U
استخوان بندی
skelton
U
استخوان بندی
carcases
U
استخوان بندی
frameworks
U
استخوان بندی
corallite
U
استخوان بندی مرجانی
exo skeleton
U
استخوان بندی برونی
skeletal
U
وابسته به استخوان بندی
frame
U
استاتور استخوان بندی
exoskeleton
U
استخوان بندی خارجی
force structure
U
استخوان بندی یکان
skeletal
U
مربوط به استخوان بندی
joint of the foot
U
قوزک پا
[استخوان بندی]
ankle joint
U
قوزک پا
[استخوان بندی]
joint of the foot
U
قوزک
[استخوان بندی]
ankle joint
U
قوزک
[استخوان بندی]
bones
U
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
skeletonize
U
بشکل استخوان بندی دراوردن
boned
U
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
endoskeleton
U
استخوان بندی درونی حیوان
bone
U
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
boning
U
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
framework
U
استخوان بندی قالب چهار دیواری
frameworks
U
استخوان بندی قالب چهار دیواری
polyzoarium
U
کلنی مرجانی یا استخوان بندی حافظ ان
hyprostosis
U
رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
structural steel work
U
اسکلت بندی فلزی ساختمان
biosystematic
U
مربوط به رده بندی موجودات از روی ساختمان یاختههای انان
knee brace
U
پشت بندی که جهت مقاومت ساختمان درمقابل فشار ناشی از بادبسته میشود
building system
U
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
putlog
U
تیر وتخته روی تخته بندی ساختمان که معماران پا روی ان میگذارند کف چوب بست
putlock
U
تیر وتخته روی تخته بندی ساختمان که معماران پا روی ان میگذارند کف چوب بست
green stick
U
شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy
U
برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
syynostosis
U
ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
astragalus
U
استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
zygoma
U
استخوان قوس وجنه استخوان گونه
condyle
U
مهره استخوان- برامدگی استخوان
periosteum
U
پوشش استخوان ضریع استخوان
ischium
U
استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
U
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency
U
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building
U
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
coach-house
U
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
building enterprise
U
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
enterprise network
U
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
occiput
U
استخوان قمحدوه استخوان پس سر
constructional feature
U
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotunda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil
U
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotonda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction
U
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotundas
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure
U
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
vomer
U
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
U
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineament
U
طرح بندی صورت بندی
lineaments
U
طرح بندی صورت بندی
classifications
U
طبقه بندی رده بندی
wording
U
جمله بندی کلمه بندی
laggin
U
اب بندی کردن اب بندی ناوها
classification
U
طبقه بندی رده بندی
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion
U
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
security classification
U
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
bones
U
استخوان
boned
U
استخوان
fleshy
U
بی استخوان
natchbone
U
استخوان
boning
U
استخوان
jawbones
U
استخوان فک
jawbone
U
استخوان فک
fleshier
U
بی استخوان
tarsus
U
استخوان مچ پا
fleshiest
U
بی استخوان
bone
U
استخوان
boneless
U
بی استخوان
ossicle
U
استخوان چه
osteotome
U
استخوان بر
transparent
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
palating
U
استخوان کام
malleolus
U
استخوان غوزک
the humeral bone
U
استخوان بازو
malar bone
U
استخوان گونه
ossific
U
استخوان ساز
hyperostosis
U
برامدگی استخوان
luxation
U
در رفتگی استخوان
malleus
U
استخوان چکشی
stirrup
U
استخوان رکابی
stirrups
U
استخوان رکابی
raspatory
U
استخوان ساب
merrythought
U
استخوان جناغ
maxillary bone
U
استخوان ارواره
To set a bone.
U
استخوان جا انداختن
raspatory
U
استخوان تراش
parietal
U
استخوان اهیانه
pubis
U
استخوان شرمگاه
huckle bone
U
استخوان چاربند
huckle bone
U
استخوان لگن
humeeerus
U
استخوان بازو
humeeerus
U
استخوان عضد
osteogenesis
U
تشکیل استخوان
ilium
U
استخوان حرقفی
shacklebone
U
استخوان قاپ
hammer
U
استخوان چکشی
bony
U
استخوان دار
boney
U
استخوان دار
hammered
U
استخوان چکشی
innominate bone
U
استخوان بی نام
hammers
U
استخوان چکشی
wishbones
U
استخوان جناق
wishbone
U
استخوان جناق
osteoid
U
استخوان وار
kneepan
U
استخوان کشگک
osteologist
U
استخوان شناس
illium
U
استخوان حرقفی
incus
U
استخوان سندانی
rickets
U
نرمی استخوان استخوان نرمی
the humeral bone
U
استخوان عضد
ostosis
U
استخوان سازی
osteomalacia
U
ملاست استخوان
osteomalacia
U
نرمی استخوان
knucklebone
U
استخوان قوزک
osteoma
U
ورم استخوان
osteology
U
استخوان شناسی
osteography
U
شرح استخوان ها
exostosis
U
برامدگی استخوان
os pubis
U
استخوان شرمگاه
thigh bone
U
استخوان ران
thighbone
U
استخوان ران
frontal bone
U
استخوان پیشانی
ossification
U
تشکیل استخوان
spillikin
U
ریزه استخوان
jawbones
U
استخوان ارواره
fracturing
U
شکستگی استخوان
fractures
U
شکستگی استخوان
osteal
U
شبیه استخوان
fractured
U
شکستگی استخوان
epiphysis
U
شاخ استخوان
stapes
U
استخوان رکابی
fish bone
U
استخوان ماهی
foot bone
U
خرده استخوان پا
hyoid bone
U
استخوان لامی
stirrup bone ;stirrup bone
U
استخوان رکابی
orthopedics
U
جراحی استخوان
ethmoid
U
استخوان پرویزنی
talus
U
استخوان قاپ
tarsometatarsus
U
استخوان مچ پاواستخوان کف پا
ethmoid
U
استخوان غربالی
shacklebone
U
استخوان مچ دست
temporal bone
U
استخوان گیجگاه
fracture
U
شکستگی استخوان
kneecaps
U
استخوان کشگک
kneecap
U
استخوان کشگک
navicular bone
U
استخوان زورقی
marrows
U
مغز استخوان
marrow
U
مغز استخوان
bone marrow
U
مغز استخوان
sacrum
U
استخوان خاجی
reckets
U
ملاست استخوان
reckets
U
استخوان نرمی
reckets
U
نرمی استخوان
osteogenesis
U
پیدایش استخوان
bonemeal
U
آرد استخوان
bonemeal
U
استخوان کوبیده
occipital bone
U
استخوان قمحدوه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com