English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
temporary structures U ساختمانهای موقت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
suspension of arms U اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
protempore U موقت شاغل مقامی بطور موقت
temporary structures U ساختمانهای موقتی
farmery U ساختمانهای رعیتی
permanent structures U ساختمانهای دائمی
sediment escape U ساختمانهای تخلیه و شستشو
farmstead U ابنیه و ساختمانهای مجاورمزرعه
access structures U ساختمانهای عبور و مرور
construction work in progress U هزینه ساختمانهای نا تمام
granges U خانه ییلاقی یا ساختمانهای روستایی
grange U خانه ییلاقی یا ساختمانهای روستایی
intrusive bodies U ساختمانهای زمین شناسی بیرون زده
sheet pile U سپر فولادی برای ساختمانهای ابی
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
gutta U تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
freeboard deck U عرشهای که در زیران ساختمانهای غیر قابل نفوذ اب قرارگرفته
holding anchorage U لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
networking U 1-سازمان شبکه . 2-اتصال دو یا چند شبکه در یک اتاق یا ساختمانهای مختلف
civil engineering works U بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
infrastructures U تاسیسات ثابت پادگانی ساختمانهای پادگانی
pontoon bridge U پل موقت
adhoc U موقت
temporary U موقت
provisional U موقت
intrim U موقت
pro tempore U موقت
pontoon U پل موقت
makeshift U موقت
interim U موقت
pontoons U پل موقت
blackout U بیهوشی موقت
modus vivendi U توافق موقت
ischemia U کم خونی موقت
suspensions U اخراج موقت
kluged U ترسیم موقت
suspension U اخراج موقت
temporarily U بطور موقت
buffer U حافظه موقت
armistice U صلح موقت
modulus vivendi U قار موقت
blackouts U بیهوشی موقت
dazzle U کوری موقت
interim plan U برنامههای موقت
coffer dam U سد انحرافی موقت
bridging leon U وام موقت
bridging leon U اعتبار موقت
debarkation hospital U بیمارستان موقت
detention pending trial U حبس موقت
drop tank U تانک موقت
false work U حائل موقت
stopgap U چاره موقت
cofferdam U بند موقت
stopgaps U چاره موقت
dazzling U کوری موقت
dazzles U کوری موقت
interim certificates U گواهی موقت
interim financing U پرداخت موقت
dazzled U کوری موقت
charge d'affaires of the embassy U کاردار موقت
term insurance U بیمه موقت
temporalty U بطور موقت
temporal life U زندگی موقت
tabernacle U پرستشگاه موقت
suspension of arms U اتش بس موقت
bretess U سنگر موقت
bretex U سنگر موقت
bretesse U سنگر موقت
bretise U سنگر موقت
temporary duty U ماموریت موقت
x site U انبار موقت
temporary works U کارهای موقت
temporary wife U زوجه موقت
temporary storage U حافظه موقت
temporary storage U انباره موقت
temporary road U راه موقت
temporary marriage U ازدواج موقت
the pro tem chief U رئیس موقت
temporary hardness U سختی موقت
timbering U چوبست موقت
bretisee U سنگر موقت
brettys U سنگر موقت
protem U موقتا موقت
temporary gauge U اشل موقت
tentative U ازمایشی موقت
lean-to U پناهگاه موقت
lean-tos U پناهگاه موقت
provisional U به طور موقت
armistices U صلح موقت
provisional scrip U تصدیق موقت
temporary duty U شغل موقت
short time duty U کار موقت
pontoon U پل موقت نظامی زدن
shells U برنامه خروج موقت
shelling U برنامه خروج موقت
lapsing U برگشت انحراف موقت
lapse U برگشت انحراف موقت
shell U برنامه خروج موقت
convening authority U فرماندار موقت نظامی
lapses U برگشت انحراف موقت
transient ischemia U کم خونی موضعی موقت
pontoons U پل موقت نظامی زدن
acting sublieutenant U ناوبان دوم موقت
locumtenens U کفیل جانشین موقت
provisionally U بطور موقت عجالتا"
provisional statement U صورت وضعیت موقت
provisional scrip U تصدیق موقت سهام
provisional order U دستور موقت اداری
provisional assignee U مدیر تصفیه موقت
interim injunction U حکم توقیف موقت
juryrig U برپا کردن موقت
kludge U سخت افزار موقت
provisorily U بطور شرطی یا موقت
drug holiday U ترک موقت دارو
rendezvous area U منطقه تجمع موقت
air commodore U سرتیپ موقت هوایی
alternate water terminal U بارانداز ابی موقت
pontoneer U مامور پل موقت سازی
beach dump U انبار موقت ساحلی
convening authority U مقام صلاحیتدار موقت
cover note U بیمه نامه موقت
covering note U بیمه نامه موقت
shadow memory U حافظه ثانوی موقت
scrip U گواهی نامه موقت
pontonier U مامور پل موقت سازی
hard U خطای موقت در سیستم
harder U خطای موقت در سیستم
hardest U خطای موقت در سیستم
parleys U مذاکره درباره صلح موقت
stopgap U وسیله موقت دریچه انسداد
truces U متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
truces U قرارداد متارکه موقت جنگ
register U ذخیره موقت دستورات اجرایی
time charter U کرایه کردن موقت کشتی
juryrig U سوار کردن موقت وسایل
truce U متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
quia timet U قرار تامین دستور موقت
keyboard buffer U حافظه موقت صفحه کلید
truce U قرارداد متارکه موقت جنگ
registering U ذخیره موقت دستورات اجرایی
kludge U سیستم نرم افزار موقت
stopgaps U وسیله موقت دریچه انسداد
registers U ذخیره موقت دستورات اجرایی
parley U مذاکره درباره صلح موقت
parleyed U مذاکره درباره صلح موقت
parleying U مذاکره درباره صلح موقت
progress payments U پرداختهای موقت یا علی الحساب
fifo U فضای ذخیره سازی موقت
tenancies U مدت اجاره مالکیت موقت
tenancy U مدت اجاره مالکیت موقت
clipboard U 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
suspended animation U وقفه موقت فعالیتهای حیاتی وغیره
clipboards U 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
jumper U اتصال موقت روی تخته مدار
dazzles U سوسو زدن کور کردن موقت
dazzled U سوسو زدن کور کردن موقت
blip U عقب زدن اتومبیل بطور موقت
blips U عقب زدن اتومبیل بطور موقت
jumpers U اتصال موقت روی تخته مدار
dazzling U سوسو زدن کور کردن موقت
transients U وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
transients U خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
transient U خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
transient U وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
secondary U وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
coffer-dam U [مانع موقت آب بین دو ردیف شمعها]
outputs U ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
print U توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
printed U توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
output U ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
dazzle U سوسو زدن کور کردن موقت
prints U توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
stack U ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
registers U تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
holding station U محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
station U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
stations U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
stacks U ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stationed U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
registering U تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
stacked U ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
register U تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
yard track U ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
tasks U ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
workfile U یک کپی موقت از برنامه یی که در حال ویرایش است
transient U بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
holding area U منطقه توقف موقت [هوا فضا] [هوانوردی ]
task U ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
transients U بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
temporary storage U ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
supersedeas U دستور موقت دادگاه در موردخودداری از انجام یا ادامه کاری
soft U که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
softer U که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
softest U که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
scratch U فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratched U فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratches U فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratching U فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
intermediate U فضای موقت حافظه برای موضوعاتی که پردازش می شوند
registers U فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
registering U فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com