Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sediment escape
U
ساختمانهای تخلیه و شستشو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cargo outturn message
U
پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation
U
تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
permanent structures
U
ساختمانهای دائمی
temporary structures
U
ساختمانهای موقتی
temporary structures
U
ساختمانهای موقت
farmery
U
ساختمانهای رعیتی
access structures
U
ساختمانهای عبور و مرور
construction work in progress
U
هزینه ساختمانهای نا تمام
farmstead
U
ابنیه و ساختمانهای مجاورمزرعه
grange
U
خانه ییلاقی یا ساختمانهای روستایی
granges
U
خانه ییلاقی یا ساختمانهای روستایی
sheet pile
U
سپر فولادی برای ساختمانهای ابی
intrusive bodies
U
ساختمانهای زمین شناسی بیرون زده
clearing
U
تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings
U
تخلیه محل تخلیه بیماران
gutta
U
تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
freeboard deck
U
عرشهای که در زیران ساختمانهای غیر قابل نفوذ اب قرارگرفته
networking
U
1-سازمان شبکه . 2-اتصال دو یا چند شبکه در یک اتاق یا ساختمانهای مختلف
laundering
U
شستشو
laundered
U
شستشو
launders
U
شستشو
embrocation
U
شستشو
launder
U
شستشو
purification
U
شستشو
ablution
U
شستشو
embrocations
U
شستشو
scouring
U
شستشو
bathed
U
شستشو
washes
U
شستشو
cleaning
U
شستشو
washed
U
شستشو
bath
U
شستشو
wash
U
شستشو
ablutions
U
شستشو
elution
U
شستشو
souse
U
شستشو
lotions
U
شستشو
imbathe
U
شستشو
lavation
U
شستشو
leaching
U
شستشو
washing
U
شستشو
lotion
U
شستشو
bathing
U
شستشو
lixiviation
U
شستشو
civil engineering works
U
بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
infrastructures
U
تاسیسات ثابت پادگانی ساختمانهای پادگانی
washer
U
شستشو کننده
rinser
U
شستشو کننده
washers
U
شستشو کننده
wash out
U
شستشو کردن
abluent
U
شستشو دهنده
purification
U
شستشو تصفیه
wash oil
U
روغن شستشو
to take a bath
U
شستشو کردن
ablutomania
U
وسواس شستشو
acid leach
U
شستشو با اسید
debenzolation
U
شستشو با بنزول
water extraction
U
آبگیری
[پس از شستشو]
levigate
U
شستشو دادن
imbathe
U
شستشو کردن
imbathe
U
شستشو دادن
cleaning door
U
دریچه شستشو
cleaning process
U
فرایند شستشو
cleaning room
U
اطاق شستشو
flush tank
U
حوضچه شستشو
embrocate
U
شستشو دادن
washable
U
قابل شستشو
wash
U
شستشو دادن
washed
U
شستشو دادن
washed
U
اب دادن شستشو
washes
U
شستشو دادن
washes
U
اب دادن شستشو
wash
U
اب دادن شستشو
acid dip
U
شستشو با اسید
aeromedical unit
U
یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
wash off
U
با شستشو پاک کردن
bathes
U
استحمام کردن شستشو
lave
U
چکیدن شستشو کردن
leaching
U
تصفیه بوسیله شستشو
bathe
U
استحمام کردن شستشو
elutriation
U
شستشو با اب فرسایش انتخابی
scrubbing process
U
فرایند شستشو و تصفیه
rinses
U
با اب پاک کردن شستشو
rinsed
U
با اب پاک کردن شستشو
rinse
U
با اب پاک کردن شستشو
wash away
U
با شستشو پاک کردن
dehydration
U
[آبگیری فرش پس از شستشو]
wash out
U
محو کردن شستشو
tubber
U
گازر شستشو دهنده
change (one's) mind
<idiom>
U
مغز کسی را شستشو دادن
absterge
U
تمیز کردن شستشو دادن
shampoos
U
باشامپویا سرشوی شستشو دادن
shampoo
U
باشامپویا سرشوی شستشو دادن
back blowing
U
عمل شستشو و توسعه چاه
abstergent
U
شستشو دهنده ماده پاک کننده
needle bath
U
شستشو در زیر ابی که با دانههای خیلی ریز بر تن میریزد
lavage
U
انجدان رومی شستشوی معده یازخم شستشو دادن
color fastness
U
درجه و میزان ثبات رنگ در مقابل نور و شستشو
leachate
U
مایعی که بوسله شستشو ازخاک یا واسطه دیگری بگذرد
lixiviate
U
تجزیه کردن بوسیله شستشو باقلیا یا ماده حلالی
bleaching materiel
U
پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
cargo outturn report
U
گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
raw wool
U
پشم خام
[پشمی که هیچگونه عملیات سفیدگری یا شستشو روی آن صورت نگرفته باشد.]
emptying
U
تخلیه
discharge
U
تخلیه
discharges
U
تخلیه
LSD
U
تخلیه
landing, storage, delivery
U
تخلیه
unloading
U
تخلیه
depletion
U
تخلیه
evacuating
U
تخلیه
disembarkation
U
تخلیه
evacuate
U
تخلیه
evacuates
U
تخلیه
stripping
U
تخلیه
exhaust
U
تخلیه
evacuation
U
تخلیه
discharged
U
تخلیه
unstuffing
U
تخلیه
evacuated
U
تخلیه
exhausts
U
تخلیه
bleacher
U
کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
discharge opening
U
مجرای تخلیه
discharge pressure
U
فشار تخلیه
drain plug
U
پیچ تخلیه
discharge of chips
U
تخلیه براده ها
flaming discharge
U
تخلیه مشتعل
discharge nozzle
U
فواره تخلیه
discharge velocity
U
سرعت تخلیه
discharge head
U
ارتفاع تخلیه
discharge gate
U
دریچه تخلیه
exhaust stroke
U
مرحله تخلیه
exhaust chute
U
ناودان تخلیه
evacuant
U
تخلیه کننده
electric discharge
U
تخلیه الکتریکی
education pipe
U
لوله تخلیه
disruptive discharge
U
تخلیه جرقهای
discharging wharf
U
اسکله تخلیه
discharging berth
U
اسکله تخلیه
discharger of a capacitor
U
تخلیه خازن
discharge spout
U
ناودانه ی تخلیه
electrical discharge
U
تخلیه برقی
electron discharge
U
تخلیه الکترونها
escape channel
U
مجرای تخلیه اب
discharge opening
U
راهگاه تخلیه
discharge recorder
U
تخلیه نگار
discharge resistance
U
مقاومت تخلیه
clearing out
[of a place]
U
تخلیه
[فضایی]
discharge valve
U
سوپاپ تخلیه
electrostatic discharge
U
تخلیه الکتروستاتیکی
discharge voltage
U
ولتاژ تخلیه
tipper
U
تخلیه کننده
ozone depletion
U
تخلیه اوزون
undulatory discharge
U
تخلیه مواج
oscillating discharge
U
تخلیه مواج
non self maintained discharge
U
تخلیه وابسته
neural discharge
U
تخلیه عصبی
medical recovery
U
تخلیه پزشکی
medical evacuation
U
تخلیه بیماران
point discharge
U
تخلیه نقطهای
surging discharge
U
تخلیه نوشی
sluiceway
U
دهانه تخلیه
site clearance
U
تخلیه کارگاه
self maintained discharge
U
تخلیه ناوابسته
rotary discharger
U
تخلیه گر گردان
road clearance
U
تخلیه جاده
residual discharge
U
تخلیه مانده
relief well
U
چاه تخلیه
internal discharge
U
تخلیه داخلی
impulse discharge
U
تخلیه ضربهای
lightning discharge
U
تخلیه اتمسفری
high rate discharge
U
تخلیه شدید
glow discharge
U
تخلیه تابناک
roll on/roll off
U
بارگیری- تخلیه
to offload
U
تخلیه کردن
medical evacuation
U
تخلیه پزشکی
medical evacuation
U
تخلیه بهداری
main discharge
U
تخلیه اصلی
lightning discharge current
U
جریان تخلیه
catharsis
U
تخلیه هیجانی
glow discharge
U
تخلیه تابنده
evacuates
U
تخلیه کردن
evacuated
U
تخلیه کردن
chain of evacuation
U
سیستم تخلیه
evacuate
U
تخلیه کردن
disembarks
U
تخلیه کردن
disembarking
U
تخلیه کردن
disembarked
U
تخلیه کردن
disembark
U
تخلیه کردن
quitting
U
تخلیه خانه
quit
U
تخلیه خانه
coefficient of discharge
U
ضریب تخلیه
drains
U
تخلیه کردن
cooling water discharge
U
تخلیه اب سرد
brush discharge
U
تخلیه جارویی
evacuating
U
تخلیه کردن
abreaction
U
تخلیه هیجانی
air evacuation
U
تخلیه هوایی
unloads
U
تخلیه کردن
area evacuation
U
تخلیه منطقهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com