English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pawn structure U ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stonewall formation U اسکلت پیادهای دیوار سنگی
wedge U گوه پیادهای شطرنج
pawn chain U زنجیر پیادهای شطرنج
pawn island U جزیره پیادهای شطرنج
pawn storm U توفان پیادهای شطرنج
doubled pawns U پیادهای مضاعف شطرنج
wedged U گوه پیادهای شطرنج
wedges U گوه پیادهای شطرنج
majorities U اکثریت پیادهای شطرنج
majority U اکثریت پیادهای شطرنج
wedging U گوه پیادهای شطرنج
minority attack U حمله اقلیت پیادهای شطرنج
hierarchies U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
sicilian attack U حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
compounded U فرم پیادهای مرکب
crippled majority U اکثریت پیادهای فلج
compound U فرم پیادهای مرکب
closed formation U فرم بسته پیادهای
compounds U فرم پیادهای مرکب
symmetrical pawn structure U ساختمان پیادهای متقارن
blitz formation U فرم پیادهای اذرخش وار
advanced pawn U پیادهای که از نیمه صفحه گذر کرده باشد
carcass U اسکلت
carcass U اسکلت
carcasses U اسکلت
carcases U اسکلت
skeleton U اسکلت
skeletons U اسکلت
carcse U اسکلت
staging U اسکلت
centering U اسکلت چوبی
frame U منطق اسکلت
cracassing U اسکلت سازی
cross-rail U اسکلت چوبی
airframe U اسکلت هواپیما
framework U اسکلت خرپا
carcassing U اسکلت سازی
chassis U اسکلت کالبد
carcase U اسکلت فلزی
atomy U اسکلت انسان
truss bridge U پل اسکلت فلزی
frameworks U اسکلت خرپا
structuring U ساختمان اسکلت فلزی
reinforced concrete carcase U اسکلت بتن فولادی
truss bridge U پل دارای اسکلت اهنی
building steel lathing U اسکلت فلزی ساختمان
structure U ساختمان اسکلت فلزی
structures U ساختمان اسکلت فلزی
structural steel work U اسکلت بندی فلزی ساختمان
carcase U استخوان بندی اسکلت ساختمان
belt frame U اسکلت محیطی بدنه هواپیما
hull U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hulls U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
foundation U اسکلت اصلی فرش [شامل تار و پود]
timber dam U سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
hangers U اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hanger U اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
ground section U بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
structure ساختار
architecture U ساختار
structures U ساختار
structuring U ساختار
fine structure U ساختار فریف
lewis structure U ساختار لوویس
linear structure U ساختار خطی
relational structure U ساختار رابطهای
structure chart U نمودار ساختار
selection structure U ساختار گزینشی
structure factor U عامل ساختار
structure [first order] U ساختار [ریاضی]
tree structure U ساختار درخت
band structure U ساختار نواری
atomic structure U ساختار اتمی
age structure U ساختار سنی
block structure U ساختار بلوکی
shell structure U ساختار لایهای
fabric U ساختار ساختمان
sequence structure U ساختار ترتیبی
ring structure U ساختار حلقهای
inverted structure U ساختار معکوس
structure U ساختار ساخت
structures U ساختار ساخت
file structure U ساختار فایل
structuring U ساختار ساخت
electronic structure U ساختار الکترونی
grain structure U ساختار بلوری
nested structure U ساختار لانهای
network stracture U ساختار شبکه
kekule structure U ساختار ککوله
internal structure U ساختار داخلی
institutional structure U ساختار نهادی
ingots structure U ساختار شمش
network structure U ساختار شبکهای
nuclear structure U ساختار هستهای
molecular structure U ساختار مولکولی
helical structure U ساختار مارپیچی
economic structure U ساختار اقتصادی
superstructures U ساختار بالا
crystalline structure U ساختار بلوری
list structure U ساختار لیست
control structure U ساختار کنترلی
factor structure U ساختار عاملی
loop structure U ساختار حلقهای
close packed structure U ساختار تنگچین
superstructure U ساختار بالا
data structure U ساختار داده ها
cellular structure U ساختار شبکهای
pyramidal structure U ساختار هرمی
decision structure U ساختار تصمیم
diamond structure U ساختار الماس
crane construction U ساختار جرثقیل
crystal structure U ساختار بلور
valence bond structure U ساختار پیوند والانسی
contiguous data structure U ساختار دادههای همجوار
secondary structure of portein U ساختار دوم پروتئین
work breakdown structure U ساختار تفکیک کار
centralized network configuration U ساختار شبکهای متمرکز
structuralist U وابسته به ساختار گرایی
cubic closed packed structure U ساختار مکعبی تنگچین
sequence control structure U ساختار کنترل ترتیبی
structured design U طراحی ساختار یافته
straight chain structure U ساختار راست زنجیر
database structure U ساختار پایگاه داده ها
hydrogen depleted structure U ساختار هیدروژن زدوده
tertiary structure of protein U ساختار سوم پروتئین
loop control structure U ساختار کنترل حلقه
branch control structure U ساختار کنترل انشعاب
graphic data structure U ساختار داده گرافیکی
sequential data structure U ساختار ترتیبی داده
hierachical structure U ساختار سلسله مراتبی
infrastructure U ساختار یا سرویس ابتدایی
hyperfine structure U ساختار فوق فریف
structuralists U وابسته به ساختار گرایی
algebraic structure U ساختار جبری [ریاضی]
structures U پی ریزی کردن ساختار
structure U پی ریزی کردن ساختار
structuring U پی ریزی کردن ساختار
hierarchy U ساختار دادهای سلسله مراتبی
hierarchies U ساختار دادهای سلسله مراتبی
nodes U نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
definitions U شرح ساختار در برنامه یا سیستم
node U نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
definition U شرح ساختار در برنامه یا سیستم
branched chain structure U ساختار زنجیری شاخه دار
wurtzite U ساختار شش گوشهای روی سولفید
inclusion U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
implications U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
implication U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
leaf U گره آخر در ساختار درختی
broch U [ساختار خشکه چینی ماقبل تاریخ]
hexonal zinc sulfide structure U ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست
reconfiguration U تغییر دادن ساختار داده در سیستم
skeletal code U برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
external U دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
h.f.s U structure hyperfine ساختار فوق فریف
forest U تعداد درختهای ساختار داده متصل
forests U تعداد درختهای ساختار داده متصل
externals U دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
DNA double helix U [یک ساختار دو رشته ایی متشکل از ۴ نوکلئوتید است. ]
logic U ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
frameworks U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
schemata U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
framework U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
queued U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
backsteingotit U [آجری با ساختار ساده در معماری قرون وسطایی]
queue U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
queueing U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
High Victorian U [سبک احیای گوتیک با ساختار چند رگه]
schema U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
queues U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
rooks U رخ شطرنج
chequer U شطرنج
chess U شطرنج
al fil U شطرنج
rook U رخ شطرنج
hierarchical communications system U پایگاه دادهای که رکوردها بهم مربوطند با یک ساختار مشخص
one address computer U ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
chimney-cricket U [ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
bandolite U ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
random U سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
randomly U سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
physical U سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده
array U ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
scripts U ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
arrays U ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
variables U شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
variable U شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
plex structure U ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
abutment U [ساختار جامدی که فشار قوس یا شمع بر آن است.] [معماری]
a game of chess U یک مسابقه شطرنج
queen U وزیر شطرنج
queens U وزیر شطرنج
chequer U خانه شطرنج
crampet game U بازی شطرنج
postal chess U شطرنج مکاتبهای
square U خانه شطرنج
squared U خانه شطرنج
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com