English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hyperfine structure U ساختار فوق فریف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
fine structure U ساختار فریف
h.f.s U structure hyperfine ساختار فوق فریف
Other Matches
thickest U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thick U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thicker U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
hierarchies U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
finest U فریف
subtile U فریف
mignon U فریف
precieux U فریف
fine U فریف
fined U فریف
precieuse U فریف
pindling U فریف
delicate U فریف
slender U فریف
minikin U فریف
svelt U فریف
svelte U فریف
elegant U فریف
chichi U فریف
high grade zink U زینک فریف
hyperfine U فوق فریف
lenis U رقیق فریف
elegant style U انشا فریف
in miniature U بطور فریف
elegant maners U اطوار فریف
quaint U خیلی فریف
fine adjustment U تنظیم فریف
aesthetic U فریف طبع
aesthetically U فریف طبع
superfine U بسیار فریف
fine skill U مهارت فریف
airy-fairy U فریف و لطیف
fine structure U استخوانبندی فریف
wiredrawn U طویل و فریف
fine boring U سوراخکاری فریف
tinnily U بطور فریف
sheer U مستقیما فریف
serrulated U دارای دندانههای فریف
dainty U هر چیز فریف و عالی
davenport U یکنوع میزتحریر فریف
supersubtle U فوق العاده فریف
edition de luxe U چاپ فریف یا تجملی
fine miscle movement U حرکت فریف عضلانی
fine motor skills U مهارتهای حرکتی فریف
sheer U پارچه فریف حریری
commercial light gage sheet U ورق فریف تجارتی
fimbrillate U دارای ریشه فریف
fine boring machine U دستگاه مته فریف
serrulate U دارای دندانههای فریف
floc U کلالهای ازرشتههای فریف
fret saw U اره فریف کاری
finesse U ضربه فریف و ماهرانه
fretsaw U اره فریف کاری
nobby U فریف خیلی شیک
capillary U فریف عروق شعریه
finely U بطورعالی یا فریف یا ریز
capillaries U فریف عروق شعریه
plumulate U دارای پرهای فریف و ریز
penicillate U دارای شبکه توری فریف
rugulose U دارای چینهای فریف وکوچک
wire gauze U تور فریف سیم مانند
reticulated U دارای شبکه سه بعدی فریف
curvaceous U دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
cambric U نوعی پارچه کتانی فریف قمیص
in petto U سری بصورت خیلی ریز و فریف
wirespun U زیاد کشیده ونازک لطیف فریف
curvacious U دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
mechlin U توری فریف مخصوص کلاه وتوری دوزی
mignonette U یکجور توری فریف سبز مایل به سفید
close grained U دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
close grain U دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
diatomite U ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
iceneedle U یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
bone china U چینی فراتاب و فریف که از رس سفید و خاکستر استخوان درست شده است
malines U تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
structures U ساختار
structuring U ساختار
architecture U ساختار
structure ساختار
relational structure U ساختار رابطهای
file structure U ساختار فایل
structure [first order] U ساختار [ریاضی]
decision structure U ساختار تصمیم
tree structure U ساختار درخت
diamond structure U ساختار الماس
factor structure U ساختار عاملی
economic structure U ساختار اقتصادی
fabric U ساختار ساختمان
electronic structure U ساختار الکترونی
structure factor U عامل ساختار
institutional structure U ساختار نهادی
internal structure U ساختار داخلی
network stracture U ساختار شبکه
inverted structure U ساختار معکوس
kekule structure U ساختار ککوله
nested structure U ساختار لانهای
lewis structure U ساختار لوویس
linear structure U ساختار خطی
list structure U ساختار لیست
ingots structure U ساختار شمش
network structure U ساختار شبکهای
nuclear structure U ساختار هستهای
structure chart U نمودار ساختار
shell structure U ساختار لایهای
molecular structure U ساختار مولکولی
sequence structure U ساختار ترتیبی
selection structure U ساختار گزینشی
grain structure U ساختار بلوری
helical structure U ساختار مارپیچی
ring structure U ساختار حلقهای
pyramidal structure U ساختار هرمی
loop structure U ساختار حلقهای
data structure U ساختار داده ها
band structure U ساختار نواری
cellular structure U ساختار شبکهای
block structure U ساختار بلوکی
atomic structure U ساختار اتمی
age structure U ساختار سنی
structuring U ساختار ساخت
structure U ساختار ساخت
close packed structure U ساختار تنگچین
crystal structure U ساختار بلور
control structure U ساختار کنترلی
crane construction U ساختار جرثقیل
superstructures U ساختار بالا
superstructure U ساختار بالا
structures U ساختار ساخت
crystalline structure U ساختار بلوری
hydrogen depleted structure U ساختار هیدروژن زدوده
structured design U طراحی ساختار یافته
algebraic structure U ساختار جبری [ریاضی]
loop control structure U ساختار کنترل حلقه
secondary structure of portein U ساختار دوم پروتئین
structuring U پی ریزی کردن ساختار
structuralist U وابسته به ساختار گرایی
valence bond structure U ساختار پیوند والانسی
structuralists U وابسته به ساختار گرایی
tertiary structure of protein U ساختار سوم پروتئین
structure U پی ریزی کردن ساختار
straight chain structure U ساختار راست زنجیر
structures U پی ریزی کردن ساختار
work breakdown structure U ساختار تفکیک کار
sequential data structure U ساختار ترتیبی داده
sequence control structure U ساختار کنترل ترتیبی
hierachical structure U ساختار سلسله مراتبی
contiguous data structure U ساختار دادههای همجوار
centralized network configuration U ساختار شبکهای متمرکز
branch control structure U ساختار کنترل انشعاب
cubic closed packed structure U ساختار مکعبی تنگچین
graphic data structure U ساختار داده گرافیکی
database structure U ساختار پایگاه داده ها
infrastructure U ساختار یا سرویس ابتدایی
wurtzite U ساختار شش گوشهای روی سولفید
definitions U شرح ساختار در برنامه یا سیستم
hierarchies U ساختار دادهای سلسله مراتبی
branched chain structure U ساختار زنجیری شاخه دار
definition U شرح ساختار در برنامه یا سیستم
leaf U گره آخر در ساختار درختی
pawn structure U ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
node U نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
hierarchy U ساختار دادهای سلسله مراتبی
nodes U نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
implications U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
inclusion U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
implication U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
crocus cloth U پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
reconfiguration U تغییر دادن ساختار داده در سیستم
externals U دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
external U دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
skeletal code U برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
hexonal zinc sulfide structure U ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست
broch U [ساختار خشکه چینی ماقبل تاریخ]
forests U تعداد درختهای ساختار داده متصل
forest U تعداد درختهای ساختار داده متصل
thumbnail U نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
thumbnails U نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
logic U ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
queueing U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
backsteingotit U [آجری با ساختار ساده در معماری قرون وسطایی]
queue U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
frameworks U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
queued U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
schema U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
High Victorian U [سبک احیای گوتیک با ساختار چند رگه]
schemata U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
framework U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
DNA double helix U [یک ساختار دو رشته ایی متشکل از ۴ نوکلئوتید است. ]
queues U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
randomly U سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
bandolite U ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
random U سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
physical U سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده
scripts U ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
chimney-cricket U [ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
one address computer U ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
arrays U ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
plex structure U ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
variable U شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com