Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
passementerie
U
زینت الات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pailett
U
زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
pailette
U
زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
Other Matches
compensation trading
U
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
glasswork
U
شیشه الات بلور الات
operating slide
U
دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
adornments
U
زینت
adornment
U
زینت
ornament
U
زینت
zenith
U
زینت
grnish
U
زینت
bedeck
U
زینت دادن
trims
U
زینت دادن
trimmest
U
زینت دادن
trim
U
زینت دادن
decker
U
زینت دهنده
adorns
U
زینت دادن
adorn
U
زینت دادن
gracing
U
زینت بخشیدن
graces
U
زینت بخشیدن
graced
U
زینت بخشیدن
bedecked
U
زینت دادن
bedecking
U
زینت دادن
adorning
U
زینت کننده
ornamented
U
زینت شده
decorations
U
زینت کاری
decoration
U
زینت کاری
grnisher
U
زینت کننده
decorating
U
زینت کردن
decorates
U
زینت کردن
decorate
U
زینت کردن
bedecks
U
زینت دادن
grace
U
زینت بخشیدن
decorous
U
زینت دار
decorated
U
زینت کرده
starred
U
باستاره زینت کردن
flourish
U
زینت کاری کردن
flourished
U
زینت کاری کردن
decked
U
: اراستن زینت کردن
flourishes
U
زینت کاری کردن
deck
U
: اراستن زینت کردن
decks
U
: اراستن زینت کردن
stars
U
باستاره زینت کردن
tessellate
U
باموزاییک زینت دادن
star
U
باستاره زینت کردن
medallions
U
با مدال بزرگ زینت دادن
medallion
U
با مدال بزرگ زینت دادن
head work
U
زینت مخصوص سنگ سرطاق
ornamentally
U
از لحاظ تزئین منباب زینت
ornamentallyr
U
از لحاظ تزئین میناب زینت
spangles
U
پولک وسنگهای بدلی زینت لباس
spangle
U
پولک وسنگهای بدلی زینت لباس
overset
U
زینت دادن زیاد بار کردن
embriodery
U
[آراستن و زینت دادن زمینه فرش به کمک سوزن کاری و گلدوزی]
machinary
U
ماشین الات
brass ware
U
برنج الات
agricultural implements
U
الات کشاورزی
gears
U
الات جامه
geared
U
الات جامه
gear
U
الات جامه
precision tools
U
الات دقیق
instruments
U
الات دقیق
silverware
U
نقره الات
glassware
U
بلور الات
breech block carrier
U
الات متحرک
cast iron ware
U
الات چدنی
obturator
U
الات جازم
irowork
U
اهن الات
surgical instruments
U
الات جراحی
ironware
U
فلز الات
ironware
U
اهن الات
iron mongery
U
اهن الات
tinware
U
حلبی الات
genital organs
U
الات تناسلی
enginery
U
ماشین الات
machinery
U
ماشین الات
hard ware
U
فلز الات
glassware
U
شیشه الات
optical
U
الات بصری
instrument
U
الات دقیق
hardware
U
اهن الات
glass
U
شیشه الات
godroon
U
اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
accessory objects
U
لوازم اضافی جهت زینت بخشیدن به بافت مثل مروارید و پولک و غیره
cutler
U
فروشنده الات برنده
percussion instrument
U
الات موسیقی ضربی
obturator spindle
U
دوکی الات جازم
plants
U
ماشین الات کارخانه
machinery designer
U
طراح ماشین الات
iron monger
U
اهن الات فروش
ironmongers
U
فروشنده اهن الات
heavy machinery
U
ماشین الات سنگین
mechanician
U
مکانیک ماشین الات
wind instruments
U
الات موسیقی بادی
wind instrument
U
الات موسیقی بادی
lighting equipments
U
الات و ادوات روشنایی
hardwareman
U
اهن الات فروش
light machinery
U
ماشین الات سبک
heavy goods
U
ماشین الات سنگین
carpenter's machines
U
ماشین الات درودگری
calibration
U
تنظیم الات دقیق
building machinery
U
ماشین الات ساختمانی
trinkums
U
زیور الات بدلی
instrument
U
الات اندازه گیری
scrap
U
ماشین الات اوراق
scrapped
U
ماشین الات اوراق
scrapping
U
ماشین الات اوراق
scraps
U
ماشین الات اوراق
woodwork
U
چوب الات نجاری
ironmonger
U
فروشنده اهن الات
mechanics
U
علم ماشین الات
hardware
U
اهن الات ابزارالات
surveying instrument
U
الات نقشه برداری
optical instruments
U
الات وابسته به بینایی
plant
U
ماشین الات کارخانه
trinketry
U
جواهر الات بدلی
operator of heavy machinery
U
اپراتور ماشین الات سنگین
trade fixtures
U
الات صنعتی نصب شده
musical instrument digital interface
U
میانجی رقمی الات موسیقی
war implements
U
ساز و برگ یا الات جنگ
midi
U
میانجی رقمی الات موسیقی
operator of light machinery
U
اپراتور ماشین الات سبک
obturator
U
الات مانع خروج گاز
tiepin
U
سنجاق مدال وزینت الات زنانه
reed pipe
U
لوله یا نای الات موسیقی بادی
reed stop
U
کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
equipment
U
تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
interactive
U
الات و یا سرویسی مثل تلفن زدن
grader
U
یکی از ماشین الات راه سازی
automation
U
خودکار شدن ماشین الات اتوماسیون
hygrometer
U
الات وادوات سنجش رطوبت هوا
deferred maintenance
U
قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
economic life
U
مدت بهره برداری از ماشین الات
fixed assets
U
درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
sight
U
الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
sights
U
الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
paleolith
U
الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
acm
U
Computing Asssociationfor انجمن ماشین الات کامپیوتری achinery
microphonics
U
انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
recoil operated
U
مسلح شونده به وسیله عقب نشینی الات متحرک
FAQ
U
الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
pilot model
U
مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
tuning pipe
U
نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
trimmer
U
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
capture
U
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
captures
U
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capturing
U
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
crate
U
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
artificial horizon
U
یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
hallmarks
U
عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
yellow arc
U
محدودهای از طیف نمایش الات دقیق که به عنوان احتیاط و بالاتراز حد نرمال نصب شود
hallmark
U
عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
crates
U
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
biotechnology
U
ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
cybernation
U
کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
bubble turn and slip
U
الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
embellish
U
ارایش دادن زینت دادن
garnishing
U
زینت دادن لعاب دادن
embellished
U
ارایش دادن زینت دادن
embellishes
U
ارایش دادن زینت دادن
embellishing
U
ارایش دادن زینت دادن
guard assembly
U
الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
digital read out
U
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
common hardware
U
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
filigree
U
تزئیناتی بشکل ذرات ریز یادانههای تسبیح که امروزه بصورت سیمهای ریز طلاونقره و یا مسی در اطراف الات زرین وسیمین ساخته میشود
mechanised
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanising
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanises
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizing
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanize
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizes
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
genitalia
U
اندامهای تناسلی الات تناسلی
mechanic
U
مکانیک مکانیک ماشین الات
ironwork
U
اهن ساخته اهن الات
machinery
U
الات موتورخانه موتورخانه ناو
machinery space
U
محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com