English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 22 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
feudatory U زیردست تیولدار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
feudal U تیولدار
feudary U تیولدار
thegn U تیولدار ازاده
thane U تیولدار ازاده
the rear vassals U اتباع تیولدار
liege man U هم بیعت نسبت به تیولدار وفادار
heriot U مالیات یاحقی که پس از مرگ تیولدار به لرد یا امیرپرداخته میشده
subordinating U زیردست
subordinates U زیردست
subaltern U زیردست
subordinated U زیردست
subalterns U زیردست
subordinate U زیردست
he is subord inate to me U زیردست من است
cut under U ضربه زیردست
subordinate U زیردست یامطیع کردن
subordinated U زیردست یامطیع کردن
subordinating U زیردست یامطیع کردن
subordinates U زیردست یامطیع کردن
minister resident U سفیر مقیمی که زیردست سفیرتام الاختیاراست
subactivity U یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com