Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
left over
U
زیاد امده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
load call
U
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
I didnt get much sleep.
U
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
gibbous
U
بر امده
ridgy
U
بر امده
incoming
U
امده
fordone
U
از پا در امده
who came?
U
کی امده
who came?
U
که امده
to hold somebody in great respect
U
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
jutting
U
پیش امده
leavened bread
U
نان ور امده
peregrin or rine
U
از خارجه امده
underhung
U
پیش امده
exserted
U
پیش امده
exserted
U
بیرون امده
enthetic
U
ازبیرون امده
exopathic
U
ازبیرون امده
get
U
بدست امده
jambs
U
تیربیرون امده
jamb
U
تیربیرون امده
red-hot
U
تاب امده
impassionate
U
به جنبش امده
in
U
:رسیده امده
new come
U
تازه امده
unbred
U
بدببار امده
worker
U
ازکار در امده
in-
U
:رسیده امده
gets
U
بدست امده
getting
U
بدست امده
saleint
U
بیرون امده
protractive
U
جلو امده
protrudent
U
جلو امده
red hot
U
تاب امده
protrusive
U
جلو امده
projective
U
جلو امده
aggregate
U
جمع امده
aggregates
U
جمع امده
saleintiant
U
بیرون امده
protrusile
U
جلو امده
overdue
U
دیر امده
overshot
U
پیش امده
landed
U
فرود امده
prognathous
U
پیش امده
worked up
U
ازکار در امده
prognathic
U
پیش امده
take steps
U
اقدامات بعمل امده
bay window
U
پنجره پیش امده
you might have come
U
باید امده باشید
twinborn
U
دوقلو بدنیا امده
unhandy
U
مشکل بدست امده
ecstatically
U
بوجد امده نشئهای
ecstatic
U
بوجد امده نشئهای
inchoate
U
تازه بوجود امده
neoteric
U
تازه بدنیا امده
cantilever
U
تیر پیش امده
beetle brow
U
پیشانی پیش امده
petiolar
U
از برگدم بیرون امده
bay windows
U
پنجره پیش امده
apogean
U
از زمین بالا امده
projecting jaw
U
ارواره پیش امده
born in the purple
U
در نازونعمت بدنیا امده
self born
U
از خود بوجود امده
peregrine
U
ازخارجه امده مسافر
lugs
U
هر عضو جلو امده چیزی
venose
U
دارای رگهای متعددوبر امده
prognathous
U
دارای ارواره پیش امده
lug
U
هر عضو جلو امده چیزی
lugging
U
هر عضو جلو امده چیزی
to t. to account
U
زیر account امده است
to run short
U
زیر short امده است
rimrock
U
لبه بر امده صخره مزبور
bow window
U
پنجره پیش امده کمانی
prognathic
U
دارای ارواره پیش امده
flanges
U
لبه بیرون امده چرخ
ramus
U
قسمت بر امده واطاله یافته
flange
U
لبه بیرون امده چرخ
lugged
U
هر عضو جلو امده چیزی
extrusive
U
اخراج کننده بیرون امده
his stomach sticks out
U
شکمش پیش امده است
bucktooth
U
دندان گراز یا پیش امده
air landed
U
فرود امده از راه هوا
instances have occurred that
U
مواردی پیش امده است
visors
U
لبه پیش امده کلاه
hardly earned money
U
پول سخت بدست امده
weather worn
U
تحت تاثیر هوا در امده
visor
U
لبه پیش امده کلاه
vizor
U
لبه پیش امده کلاه
bow windows
U
پنجره پیش امده کمانی
kid glove
U
ازلای زرق وبرق بیرون امده
forestage
U
قسمت جلو امده صحنه نمایش
ill gotten
U
با وسایل غیر مشروع بدست امده
the bird took its perch
U
مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
biologic
U
بدست امده اززیست شناسی عملی
nook
U
قطعه زمین پیش امده برامدگی
whyŠthere is the answer
U
شرط در امده تقریبا معنی میدهد
ventricous
U
بادکرده دارای شکم پیش امده
oversailing of facade
U
قسمت برجسته یا پیش امده بنا
post edit
U
ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
round shouldered
U
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
bay windows
U
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
round-shouldered
U
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
ribby
U
دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
bay window
U
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
dormers
U
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
dormer
U
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
industrial wealth
U
مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
lyophil
U
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
lyophiled
U
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
it is of doubtful proveance
U
معلوم نیست اصلا از کجا امده است
officinal names of drugs
U
نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
rimrock
U
صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
prize courts
U
به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
straight arm
U
حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
grilse
U
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
brown major
U
براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
catches
U
ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
matriculated students
U
شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
soever
U
واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
odontolite
U
دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
yardage
U
تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
escarpments
U
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
ventriloquism
U
سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
escarpment
U
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
apomict
U
کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
pandects
U
خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
vampires
U
روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
vampire
U
روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
lobes
U
اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
lobe
U
اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
microsoft word
U
یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
margin productivity
U
نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
wind aided
U
اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
surcharge
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
high speed
U
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
derived information
U
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
flanges
U
لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
brown minor
U
براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
stillbirth
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
flange
U
لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
hematogenous
U
از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
stillbirths
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillborn
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
ventricos
U
بادکرده شکم دار دارای شکم پیش امده
he is an incarnate fiend
U
دیوی است که بصورت ادمی در امده است
protrusile
U
دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
united nations organization
U
سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
trapdoors
U
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor
U
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
post tensioning
U
پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
no end of
U
زیاد
glaring
U
زیاد
great-
U
زیاد
high
U
زیاد
intensely
U
زیاد
swingeing
U
زیاد
extensive
U
زیاد
numerous
U
زیاد
supererogatory
U
زیاد
greatest
U
زیاد
immoderate
U
زیاد
heart break
U
غم زیاد
over and above
U
زیاد
late
U
زیاد
many
U
زیاد
excessive
U
زیاد
to a large extent
U
زیاد
extortionary
U
زیاد
tremendously
U
زیاد
extortionate
U
زیاد
intensively
U
زیاد
thickest
U
زیاد
profusely
U
زیاد
large adv
U
زیاد
thicker
U
زیاد
immane
U
زیاد
hugely
U
زیاد
generous
U
زیاد
not a lettle
U
زیاد
muckle
U
زیاد
mickle or muckle
U
زیاد
mickle
U
زیاد
outrageously
U
زیاد
in quantities
U
زیاد
too much
U
زیاد
vastly
U
زیاد
mortally
U
زیاد
thick
U
زیاد
great
U
زیاد
squeamishly
U
زیاد
widest
U
زیاد
in excess
U
زیاد
for all the world
U
بی کم و زیاد
overly
U
زیاد
heavily
U
زیاد
much
U
زیاد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com