Perdic | زوال حرکات تناوبی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	adiadokinesis U	زوال حرکات تناوبی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cyclic U	تناوبی
	alternatives U	تناوبی
	alternative U	تناوبی
	alternating U	تناوبی
	cyclic stress U	تنش تناوبی
	rotation system U	توزیع تناوبی
	periodicity U	خصلت تناوبی
	periodicity U	حالت تناوبی
	peridic quantity U	کمیت تناوبی
	intermittent current U	جریان تناوبی
	periodic table U	جدول تناوبی
	alternating responses U	پاسخهای تناوبی
	period U	دوره تناوبی
	alternating reflexes U	بازتابهای تناوبی
	periods U	دوره تناوبی
	periocic table U	جدول تناوبی عناصر
	demand oxygen system U	سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت تناوبی و همزمان با تنفس شخص باشد
	ebb U	زوال
	fall U	زوال
	loss U	زوال
	downfall U	زوال
	downcome U	زوال
	epp U	زوال
	fadeaway U	زوال
	deterioration U	زوال
	ebbed U	زوال
	ebbing U	زوال
	falling off U	زوال
	decays U	زوال
	falling-off U	زوال
	decaying U	زوال
	decayed U	زوال
	decay U	زوال
	decadence U	زوال
	ebbs U	زوال
	tailspin U	زوال
	sublation U	زوال
	come down U	زوال
	declining U	زوال
	chutes U	زوال
	declines U	زوال
	consumption U	زوال
	declined U	زوال
	chute U	زوال
	decline U	زوال
	decadency U	زوال
	depersonalization U	زوال شخصیت
	anergasia U	زوال کارکرد
	decline U	زوال انحطاط
	declining industry U	صنعت رو به زوال
	declined U	زوال انحطاط
	declines U	زوال انحطاط
	declining U	زوال انحطاط
	falling market U	بازار رو به زوال
	degenerative <adj.> U	زوال آفرین
	evanescence U	زوال تدریجی
	caducity U	قابل زوال
	dementia U	زوال عقل
	downfallen U	زوال یافته
	self naughting U	زوال نفس
	imperishably U	بطور زوال ناپذیر
	epileptic dementia U	زوال عقل صرعی
	alcoholic dementia U	زوال عقل الکلی
	senile dementia U	زوال عقل پیری
	pseudodementia U	زوال عقل کاذب
	dementia infantilis U	زوال عقل کودکی
	depigmentation U	زوال رنگ دانه
	lapsing U	زوال سپری شدن
	lapses U	زوال سپری شدن
	lapse U	زوال سپری شدن
	dementia paralytica U	زوال عقل فلجی
	dementia praecox U	زوال عقل پیشرس
	lysis U	زوال وفساد سلول وغیره
	crumblings U	فاسد شده زوال یافته
	presenile dementia U	زوال عقل پیش پیری
	lysate U	محصول زوال وفساد تدریجی سلول
	dementia U	زوال عقل [نوعی بیماری] [پزشکی]
	gametophyte U	گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
	bending fatigue strength U	مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
	movements U	حرکات
	school figures U	حرکات اسب
	air movements U	حرکات هوایی
	motion analysis U	تحلیل حرکات
	eye movements U	حرکات چشم
	peristalsis U	حرکات حلقوی
	play marking U	حرکات تهاجمی
	tactical movement U	حرکات تاکتیکی
	eurythmics U	تناسب حرکات
	retrograde movement U	حرکات به عقب
	voluntary exercise U	حرکات اختیاری
	puerilism U	حرکات کودکانه
	prescribed exercise U	حرکات اجباری
	compulsory freestyle U	حرکات اجباری
	gestures U	حرکات بیانگر
	cadences U	موزونی حرکات
	optional U	حرکات اختیاری
	rings U	حرکات دارحلقه
	calisthenics U	حرکات سوئدی
	cadence U	موزونی حرکات
	compulsory U	حرکات اجباری
	calisthenics U	حرکات نرمشی
	movements U	حرکات یکانها
	pumps U	حرکات فریبنده
	pumped U	حرکات فریبنده
	pump U	حرکات فریبنده
	rapid eye movements U	حرکات سریع چشم
	eurythmics U	حرکات بدنی موزون
	position of attention U	حرکات و احترامات نظامی
	eurhythmics U	حرکات بدنی موزون
	gestural U	متضمن حرکات واشارات
	appeasement gestures U	حرکات صلح جویانه
	disport U	حرکات نشاط انگیزکردن
	floor exercise U	حرکات زمینی ژیمناستیک
	music of the spheres U	اهنگ حرکات افلاک
	disported U	حرکات نشاط انگیزکردن
	piaffe U	نمایش حرکات یورتمهای
	mass of maneuver U	سنگینی حرکات یکان
	maneuvering board U	تابلوی حرکات ناوها
	disporting U	حرکات نشاط انگیزکردن
	disports U	حرکات نشاط انگیزکردن
	lunes U	حرکات جنون امیز
	lip key	[دستگاه ثبت حرکات لب]
	lateral and sway bracing U	حرکات جانبی و نوسانی
	girlishness U	حرکات یا حالات دخترانه
	road movement U	حرکات روی جاده
	surge U	حرکات افقی اب دریا
	air movement section U	قسمت حرکات هوایی
	composite attack U	حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
	compound attack U	حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
	circulation control U	مدار کنترل حرکات
	notation U	ثبت حرکات شطرنج
	by-play U	حرکات یا مکالمات فرعی
	notations U	ثبت حرکات شطرنج
	surges U	حرکات افقی اب دریا
	transposition U	تبدیل حرکات شطرنج
	surged U	حرکات افقی اب دریا
	air register U	تنظیم حرکات هوایی
	aerobatic U	حرکات آکروباتی با هواپیما
	screwing U	حرکات دورانی یخهای دریایی
	cardiography U	ثبت حرکات وضربان قلب
	kinesiology U	تشریح حرکات بدنی انسان
	air control ship U	ناو کنترل حرکات هوایی
	percentage U	نسبت حرکات موفقیت امیز
	combatdrill U	تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
	percentages U	نسبت حرکات موفقیت امیز
	tics U	حرکات غیر ارادی اندامها
	lip-reads U	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
	by-play U	حرکات یا مکالمات کنار صحنه
	lip read U	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
	tic U	حرکات غیر ارادی اندامها
	lip-read U	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
	patterns U	گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
	pattern U	گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
	theatrical gestures U	حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
	figure skate U	اسکیت با انجام حرکات مختلف
	myocardiograph U	اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
	movement control U	کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
	degree of difficulty U	درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
	score U	گرم کردن اسب ثبت حرکات
	paragraph three U	هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
	figurine algebraic notation U	ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
	scores U	گرم کردن اسب ثبت حرکات
	progressive attack U	پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
	lipreading U	فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
	pinning combination U	مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
	free skating U	قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
	scored U	گرم کردن اسب ثبت حرکات
	stop hit U	ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
	pnemograph U	الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
	psychomotor U	ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
	lindy U	رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
	flag days U	روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
	entrucking table U	جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
	streaking U	یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
	streaked U	یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
	algebriac notation U	ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
	streak U	یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
	streaks U	یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
	regulating station U	پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
	combination shot U	ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد
	beau geste U	حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
	dressage U	حرکات زیبا و شیرین کاری اسبهای تربیت شده
	kymograph U	دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
	escapement U	تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
	calibrate U	تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
	program U	مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
	calibrating U	تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
	calibrates U	تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
	calibrated U	تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
	programs U	مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
	Grand Prix U	مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
	Grands Prix U	مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
	peripheral U	وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
	polar motion U	وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
	mouses U	توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
	mouse U	توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
	adjudicate U	تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
	adjudicates U	تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
	adjudicated U	تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
	adjudicating U	تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح