English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tideland U زمین ساحلی دستخوش جزرومد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
catastrophism U اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
polder U زمین پست ساحلی که بوسیله سد بندی مزروع گردد
ebb and flow U جزرومد
flux and reflux U جزرومد
tide way U روگاه جزرومد
shore patrol U انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
tide U جزرومد ایجاد کردن
the tides ids coming up U جزرومد بالامی اید
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
defense coastal area U منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
beach diagram U طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
prey U دستخوش
undergone U دستخوش
undergo U دستخوش
undergoing U دستخوش
undergoes U دستخوش
coast pilot U کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
adrift دستخوش طوفان
at the mercy of U در اختیار دستخوش
victim U دستخوش شکار
victims U دستخوش شکار
golden handshakes U دستخوش بازنشستگی
peccable U دستخوش خطا
tosser U دستخوش امواج
golden handshake U دستخوش بازنشستگی
subject to the flood U دستخوش سیل
windblown U دستخوش باد
drifting U دستخوش پیشامد بودن
passives U دستخوش عامل خارجی
drifts U دستخوش پیشامد بودن
drift U دستخوش پیشامد بودن
sentient U حساس دستخوش احساسات
passive U دستخوش عامل خارجی
drifted U دستخوش پیشامد بودن
obsessively U دستخوش یک فکر یامیل قوی
prey U دستخوش ساختن طعمه کردن
obsessive U دستخوش یک فکر یامیل قوی
victimises U دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimizes U دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimize U دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimising U دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimized U دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimised U دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
planker U گیاهان و جانورانی که دستخوش جنبش اب دریاهستند
victimizing U دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
adventure درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
adventures U : درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
bridgehead line U خط سر پل ساحلی
sea board U خط ساحلی
coastlines U خط ساحلی
strandline U خط ساحلی
seasider U ساحلی
inshore U ساحلی
inshore water U اب ساحلی
offing U اب ساحلی
coastal U ساحلی
bridge head U سر پل ساحلی
beach head U سر پل ساحلی
coastline U خط ساحلی
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
coast station U ایستگاه ساحلی
coastal frontier U حدود ساحلی
coastal patrol U گشتی ساحلی
coastal artillery U توپخانه ساحلی
coastal route U مسیر ساحلی
foreshores U کمربند ساحلی
coast defence U پدافند ساحلی
coastal zone U منطقه ساحلی
over the beach operations U عملیات ساحلی
quays U دیوار ساحلی
beach reserves U ذخایر ساحلی
quay U دیوار ساحلی
cabotage U کشتیرانی ساحلی
cabotage U تجارت ساحلی
land breeze U باد ساحلی
marina U تفرجگاه ساحلی
marinas U تفرجگاه ساحلی
territorial sea U دریای ساحلی
martello U قلعه ساحلی
coastguard U گارد ساحلی
littoral U ناحیه ساحلی
coastguards U گارد ساحلی
tidewater U خط ساحلی کشند اب
foreshore U کمربند ساحلی
landing craft U کرجی ساحلی
territorial waters U ابهای ساحلی
shorelines U خط ساحل یا خط ساحلی
beach erosion U فرسایش ساحلی
shore erosion U فرسایش ساحلی
beach exit U گذرگاه ساحلی
barrier light U نورافکن ساحلی
inshore current U جریانات ساحلی
inshore current U جریان اب ساحلی
inshore water U ابهای ساحلی
inshorepatrol U گشتی ساحلی
boat telephone U تلفن ساحلی
intermediate type submarine cable U کابل ساحلی
beach patrol U نگهبان ساحلی
beach patrol U گشتی ساحلی
beach organization U یکان ساحلی
beach obstacle U مانع ساحلی
beach matting U کف پوش ساحلی
beach face U کمربند ساحلی
beach exit U معبر ساحلی
shoreline U خط ساحل یا خط ساحلی
shore patrol U پلیس ساحلی
shore stablishment U تاسیسات ساحلی
costal frontier U مرز ساحلی
dune U توده شن ساحلی
links U تپه ساحلی
groyne U سد یا دیواره ساحلی
shore boat U تاکسی ساحلی
sea dike U دیوار ساحلی
shore patrol U دژبان ساحلی
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
battalion landing team U تیم ساحلی گردان
beachmaster's unit U یکان لجستیک ساحلی
beach support area U منطقه پشتیبانی ساحلی
sanbar U دیوار شنی ساحلی
cabotage U کشتی رانی ساحلی
beach minefield U میدان مین ساحلی
beach matting U تور سیمی ساحلی
cabotage U حمل ونقل ساحلی
beach dump U انبار موقت ساحلی
out port U ساحلی مورد استفاده سر پل
beach group U گروه خدمات ساحلی
beach flag U پرچم مشخصه ساحلی
barrier reef U مرجان سنگ ساحلی
coastal frontier U نوار مرزی ساحلی
coastal navigation, coasting U حمل و نقل ساحلی
levee U دیواره ساحلی رودخانه
costal frontier U نوار مرزی ساحلی
coastal route U راه ابی ساحلی
lido U میعادگاه قشنگ ساحلی
lidos U میعادگاه قشنگ ساحلی
coasters U کشتی ویژه خط ساحلی
coaster U کشتی ویژه خط ساحلی
continental shelf U حد ساحلی فلات قاره
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
coastel low U قوانین مربوط به ابهای ساحلی
beach reserves U ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
phalarope U مرغ ساحلی نوک دراز
littoral law U قوانین مربوط به ابهای ساحلی
piloting U ناوبری در کنار ابهای ساحلی
cay U تخته سنگ ساحلی درجزیره
coastal refraction U انعکاس ساحلی امواج رادیویی
Goa U ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
shore party U گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
cove U خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
beach unit U یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
coves U خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
surfbird U مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
offshore U دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
willet U مرغ ساحلی درشت اندام شبیه لک لک یا ماهیخوار
beach organization U یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
sea frontiers U مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
riviera U ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
layig up position U موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
intracoastal sealift U سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
tosses U دستخوش اواج شدن متلاطم شدن
tossed U دستخوش اواج شدن متلاطم شدن
tossing U دستخوش اواج شدن متلاطم شدن
toss U دستخوش اواج شدن متلاطم شدن
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
rill U جوی کوچک شیارهای ساحلی دریا جاری شدن
offshore U در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
daymark U علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
ports U انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com