English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
site U زمین زیر ساختمان
sited U زمین زیر ساختمان
sites U زمین زیر ساختمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
clubhouse U ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
clubhouses U ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
geotectonic U مربوط به مبحث ساختمان وتشکیلات صخرههای پوسته زمین
stereobate U پی مریی وروی زمین ساختمان
tectonics U مبحث ساختمان طبقات زمین شناسی
light-well U [فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
Other Matches
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
building line U بر ساختمان
structuring U ساختمان
structure U ساختمان
erections U ساختمان
structures U ساختمان
erection U ساختمان
construction U ساختمان
types U ساختمان
stances U ساختمان
typed U ساختمان
built up U پر از ساختمان
type U ساختمان
carbody U ساختمان
constructions U ساختمان
homoplastic U هم ساختمان
foundation U پی ساختمان
built-up U پر از ساختمان
making U ساختمان
mechanisms U ساختمان
building U ساختمان
substructures U پی ساختمان
substructure U پی ساختمان
structure of an animal U ساختمان
structureless U بی ساختمان
mechanism U ساختمان
frame U ساختمان
stance U ساختمان
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
home building U ساختمان مسکونی
building costs U هزینههای ساختمان
entrance door U در جلویی [ساختمان]
building connection U انشعاب ساختمان
building component U اجزای ساختمان
construction U تعبیر ساختمان
entry door U در جلویی [ساختمان]
high rise block U ساختمان بلند
entrance U در جلویی [ساختمان]
superstructure U ساختمان فوقانی
superstructures U ساختمان فوقانی
constructions U تعبیر ساختمان
height overall U ارتفاع ساختمان
make U ساختمان ساخت
formation U ساختمان تشکیلات
plant construction U ساختمان کارخانه
primary structure U ساختمان اصلی
shells U بدنه ساختمان
dentition U ساختمان دندانها
civil engineer U مهندس ساختمان
civil engineers U مهندس ساختمان
smokestack U دودکش ساختمان
building permit U پروانه ساختمان
smokestacks U دودکش ساختمان
high-rise U ساختمان بلند
City Hall U ساختمان شهرداری
structuralization U ایجاد ساختمان
makes U ساختمان ساخت
frontage U نمای ساختمان
building material U مصالح ساختمان
frontages U نمای ساختمان
zonation U ساختمان غشایی
building official U بازرسان ساختمان
blocked U یک دستگاه ساختمان
structuralize U ساختمان کردن
structurally U وابسته به ساختمان
structural U وابسته به ساختمان
stonework U ساختمان سنگی
headroom U ارتفاع ساختمان
edifice U ساختمان بزرگ
trenches U گود ساختمان
trisyly U ساختمان سه ستونی
office building U ساختمان اداری
on the stocks U در دست ساختمان
physique U ساختمان بدن
physiques U ساختمان بدن
aircraft structure U ساختمان هواپیما
annexe U ساختمان فرعی
apartment building U ساختمان اپارتمانی
laminated structure U ساختمان متورق
trench U گود ساختمان
tower building U ساختمان برجی
main building U ساختمان اصلی
front U نمای ساختمان
low loss construction U ساختمان کم تلفات
local building inspector U پلیس ساختمان
fleuron U [آراستن ساختمان با گل]
length overall U طول ساختمان
administration building U ساختمان اداری
fabric U ساختار ساختمان
cone U ساختمان مخروطی
exhibition building U ساختمان نمایشگاه
building line U خط کناری ساختمان
architectonic U تکنولوژی ساختمان
steeple U ساختمان بلند
laminated structure U ساختمان لایهای
edifices U ساختمان بزرگ
system's design U ساختمان سیستم
front U نمای ساختمان
imperfect structural U ساختمان ناتمام
blindage U صافکاری ساختمان
fronting U نمای ساختمان
front door [of house] U در جلویی [ساختمان]
blocks U یک دستگاه ساختمان
chapter-house U ساختمان جلسات
hydraulic construction U ساختمان ابی
block U یک دستگاه ساختمان
foundation soil U پی ریزی ساختمان
overall width U عرض ساختمان
steeples U ساختمان بلند
turn out U ساختمان اب پخش
laminated construction U ساختمان ورقهای
auxiliary construction U ساختمان کومکی
under construction U دردست ساختمان
tectonics U ساختمان شناسی
intermediate structure U ساختمان داخلی
integral construction U ساختمان یکپارچه
banded structure U ساختمان نواری
inhouse work U توکار ساختمان
industrial building U ساختمان صنعتی
house building U ساختمان مسکونی
materials U مصالح ساختمان
gross area U پهنه ساختمان
real estate U املاک و ساختمان
cost of construction U هزینه ساختمان
cost of construction U بهای ساختمان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com