English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
quayside U زمین اطراف بارانداز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
touchline U خط اطراف زمین فوتبال
boundry lines U خطوط اطراف زمین والیبال
legs U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
leg U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
wharfs U بارانداز
docks U بارانداز
docked U بارانداز
quay U بارانداز
quays U بارانداز
dock U بارانداز
jetty U :بارانداز
dockside U بارانداز
jetties U :بارانداز
wharf U بارانداز
depots U بارانداز
depot U بارانداز
wharves U بارانداز
dockers U کارگر بارانداز
exq U تحویل در بارانداز
quay wall U دیوار بارانداز
terminal operations U عملیات بارانداز
dock yard U محوطه بارانداز
docker U کارگر بارانداز
free docks U تحویل در بارانداز
beach master U رئیس بارانداز
hard stand U بارانداز هوایی
ex quay U تحویل در بارانداز مقصد
dock warrant U رسید انبار بارانداز
discharge capacity U فرفیت تخلیه بارانداز
alternate water terminal U بارانداز ابی موقت
beach unit U یکان تهیه بارانداز
aerial port squadron U گردان بارانداز هوایی
sea island terminal U بارانداز داخل دریا
aerial port squadron U گردان عملیات بارانداز هوایی
rear waistlock and side sweep U درو با مایه سالتو و بارانداز
yardmaster U رئیس محوطه بارانداز راه اهن
truck head U سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
terminal service company U گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
railhead depot U بارانداز یا سکوی نظامی درایستگاه راه اهن
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
hard stand U بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
navigation head U بارانداز کنار اسکله دریایی محل مبادله بار کشتیها دراسکله
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
environs U اطراف
environment U اطراف
environments U اطراف
milieu U اطراف
milieus U اطراف
from the four winds U از اطراف
milieux U اطراف
parties U اطراف
mess around <idiom> U دو رو اطراف بازیکردن
architrave U گچبری اطراف در
graveside U اطراف قبر
gravesides U اطراف قبر
pappus U کلاله اطراف گل
periderm U پوست اطراف
about U در اطراف نزدیک
edge zone U اطراف لبه
pericardium U اطراف قلب
sides of the question U اطراف موضوع
wryly U به اطراف چرخاندن
ambient noise U صدای اطراف
vicinity U در حدود در اطراف
go around <idiom> U به اطراف سفرکردن
wry U به اطراف چرخاندن
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
black eye U سیاهی اطراف چشم
atmospheres U فضای اطراف هرجسمی
black eyes U سیاهی اطراف چشم
atmosphere U فضای اطراف هرجسمی
parties U متداعیین اطراف دعوی
sea chest U مکندههای اطراف ناو
seaward U اطراف دریا روبدریا
barnyard U محوطهء اطراف انبار
port U ریل اطراف ناو
look round U اطراف کار را دیدن
barnyards U محوطهء اطراف انبار
to look a bout U اطراف کار را پاییدن
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
reel U دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
whiskery U موی اطراف گونه وچانه
heat muff U پوشش اطراف پنجه اگزوز
paraselene U روشنایی اطراف هاله ماه
sword dance U اجرای رقص در اطراف شمشیر
reeling U دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
reeled U دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
safe distance U مسافت امن اطراف مین
snaking U تورگیری اطراف توپ ناو
reels U دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
drop leaf U رومیزی اویخته از اطراف میز
(keep/have one's) ear to the ground <idiom> U بادقت مراقب اطراف بودن
periosteal U واقع در اطراف ضریع استخوان
balteus U [نواری در اطراف بالشتک قوسی]
frame U و مرز اطراف فضای پنجره
whisker U موی اطراف گونه وچانه
areola U محوطهء کوچک اطراف چیزی
greater U شهر و حومه و شهرکهای اطراف آن
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
ambience U نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
ambiance U نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
thistledown U پرز اطراف گلهای خاربن یا ژاژ
plaster cast U گچ گیری اطراف عضو شکسته گچ گرفتن
maul U گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
aureola U هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
albumens U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
albumen U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
burg U حصار یانرده اطراف خانه یاشهر
mauls U گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
cross pointing U ارایش طنابهای اطراف ناو یااستنچی
plaster casts U گچ گیری اطراف عضو شکسته گچ گرفتن
ambient U متوسط دمای طبیعی اطراف یک وسیله
seminars U جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
seminar U جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
vibrissa U سبیل وموی اطراف دهان حیوان
mauled U گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
aureole U هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
mauling U گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
peristyle U ردیف ستونهای اطراف ایوان یا حیاط
cimbia U [نوار یا ابزار مغزی اطراف ستون]
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
terminal command U فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
margin U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
riviera U ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
splinter screen U پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
cladding U ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
primary cluster U تشکیل ورودیهای یک جدول در اطراف یک خانه منفردجدول
aerodynamic shape U شکل یک جسم در رابطه باجریان هوا در اطراف ان
Gibbs surround U [معماری نواری اطراف چارچوب در، طاقچه و پنجره]
to send things flying U [بخاطر ضربه] به اطراف در هوا پراکنده شدن
gipsy bonnet U کلاه زنانه که اطراف ان برگههای پهن دارد
margins U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
to be wary of saying something U در گفتن سخن ملاحظه اطراف کار راکردن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
dead knot U گرهای که با عضوهای اطراف خود اتصال نداشته باشد
fluffing U موهای نرم وکوتاه اطراف لب وگونه کرکدار شدن
periodontics U مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
sprite U شی ای که اطراف صفحه نمایش در گرافیک کامپیوتری حرکت کند
facing distance U مسافت بین نفرات در صف برای سهولت چرخش به اطراف
fluffs U موهای نرم وکوتاه اطراف لب وگونه کرکدار شدن
riparian law U قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
to look round U اطراف کار را دیدن یا پاییدن امکان چیزیی راسنجیدن
broken stowage U فضای خالی اطراف امادها وبارها در داخل کشتی
fluff U موهای نرم وکوتاه اطراف لب وگونه کرکدار شدن
fluffed U موهای نرم وکوتاه اطراف لب وگونه کرکدار شدن
Is there an inexpensive restaurant around here? U آیا رستوران ارزان این اطراف پیدا میشود؟
run around U تنظیم متن در اطراف یک شکل دریک صفحه چاپ شده
joystick U وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
apron U چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
axis U 1-خط ی که چیزی اطراف آن می چرخد 2-خط مرجعی که پایه مختصات یک گراف است
tulip design U طرح گل لاله [گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.]
aprons U چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
centred U محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centre U محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centers U محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centered U محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
joysticks U وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
interrogatory U مجموعه سوالاتی که از شهودیا سایر اطراف دعوی در یک دادگاه میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com