Perdic | زمینه یابی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	survey U	زمینه یابی
	surveyed U	زمینه یابی
	surveys U	زمینه یابی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	attitude survey U	زمینه یابی نگرش
	survey tests U	ازمونهای زمینه یابی
Other Matches

	inversions U	تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
	inversion U	تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
	middle distance U	فاصلهی میان زمینه و پیش زمینه
	tone-on-tone U	[بکار گیری یک رنگ با پس زمینه متفاوت در زمینه فرش بطور مثال دو نوع رنگ قرمز یکی تیره و دیگری روشن]
	involution U	توان یابی قوه یابی
	partition U	بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه
	partitions U	بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه
	foreground U	سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
	sofar U	سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
	ground note U	نت زمینه
	background U	زمینه
	backgrounds U	زمینه
	designs U	زمینه
	tendency U	زمینه
	tendencies U	زمینه
	flat paint U	زمینه
	basis U	زمینه
	ichnograph U	زمینه
	flash color U	زمینه
	conspectus U	زمینه
	ground U	زمینه
	backgrounds U	پس زمینه
	design U	زمینه
	terrain U	زمینه
	predispositions U	زمینه
	sketches U	زمینه
	outlining U	زمینه
	predisposition U	زمینه
	setting U	زمینه
	outlines U	زمینه
	context U	زمینه
	sketched U	زمینه
	contexts U	زمینه
	outlined U	زمینه
	background U	پس زمینه
	settings U	زمینه
	outline U	زمینه
	sketch U	زمینه
	foreground U	پیش زمینه
	themes U	ریشه زمینه
	theme U	ریشه زمینه
	figure ground U	شکل و زمینه
	display background U	زمینه نمایش
	groundwork U	زمینه اساس
	roots U	سرچشمه زمینه
	predispose U	زمینه را مهیاساختن
	predisposed U	زمینه را مهیاساختن
	predisposes U	زمینه را مهیاساختن
	intrigue U	زمینه سازی
	intrigues U	زمینه سازی
	intriguing U	زمینه سازی
	background communication U	ارتباط پس زمینه
	planning U	زمینه سازی
	background current U	جریان زمینه
	background level U	تراز زمینه
	background noise U	اختلال پس زمینه
	background printing U	چاپ پس زمینه
	background radiation U	تابش زمینه
	wherein U	درچه زمینه
	background process U	فرایندهای پس زمینه
	blue print U	زمینه ابی
	root U	سرچشمه زمینه
	predisposing U	زمینه را مهیاساختن
	ambient U	پس زمینه معمولی
	ambient music U	موسیقی پس زمینه
	contrasts U	رنگ زمینه
	contrasting U	رنگ زمینه
	contrasted U	رنگ زمینه
	contrast U	رنگ زمینه
	background noise U	صدای پس زمینه
	background music U	موسیقی پس زمینه
	background sound U	موسیقی پس زمینه
	ground color U	رنگ زمینه
	main color U	رنگ زمینه
	matrixes U	زمینه ملاط
	matrix U	زمینه ملاط
	dominant design U	زمینه اصلی
	protective ground U	زمینه حفافتی
	in this connextion U	دراین زمینه
	host crystal U	بلور زمینه
	ground colour U	رنگ زمینه
	ichnography U	زمینه سازی
	trapping U	غلط یابی
	extrapolations U	برون یابی
	edging U	حاشیه یابی
	factoring U	عامل یابی
	fault detection U	عیب یابی
	fault diagnosis U	عیب یابی
	fringing U	ریشه یابی
	extrapolation U	برون یابی
	goniometry U	زاویه یابی
	i. and evdevolution U	توان یابی
	fault finding U	عیب یابی
	edgings U	حاشیه یابی
	error detection U	خطا یابی
	summation U	مجموع یابی
	mark sensing U	نشان یابی
	sourcing U	منابع یابی
	obstacle sense U	حس مانع یابی
	calibration U	خصلت یابی
	position finding U	موقعیت یابی
	cost finding U	ارزش یابی
	debugger U	اشکال یابی
	direction finding U	جهت یابی
	range finding U	مسافت یابی
	localization U	موضع یابی
	knowledge acquisition	آگاهی یابی
	signal detection U	علامت یابی
	matchmaking U	زوج یابی
	castaway U	عمق یابی
	castaways U	عمق یابی
	ranging U	مسافت یابی
	troubleshooting U	اشکال یابی
	insinuation U	رخنه یابی
	troubleshooting U	عیب یابی
	quadricycle U	چهارچرخه یابی
	levelling U	ارتفاع یابی
	patterning U	طرح یابی
	location U	مکان یابی
	locations U	مکان یابی
	acquisition U	هدف یابی
	acquisitions U	هدف یابی
	achievement U	دست یابی
	achievements U	دست یابی
	orientation U	جهت یابی
	accessing U	دست یابی
	access U	دست یابی
	accessed U	دست یابی
	attainment U	دست یابی
	attainments U	دست یابی
	accesses U	دست یابی
	orientate U	جهت یابی
	interpolations U	میان یابی
	orientating U	جهت یابی
	interpolations U	درون یابی
	positioning U	موقع یابی
	interpolation U	میان یابی
	addressing U	نشانی یابی
	marketing U	بازار یابی
	interpolation U	درون یابی
	termination U	پایان یابی
	orientates U	جهت یابی
	contrast U	زمینه طرح و سایه
	background recalculation U	محاسبه مجدد پس زمینه
	contrasted U	زمینه طرح و سایه
	survey research U	پژوهش زمینه یاب
	contrasting U	زمینه طرح و سایه
	spectrum of war U	جنگ در تمام زمینه ها
	spectrum of war U	زمینه ها یا طیف جنگ
	contrasts U	زمینه طرح و سایه
	predisposing factor U	عامل زمینه ساز
	field U	زمینه رزمی صحرایی
	field lens adjustment	زمینه تنظیم لنز
	fields U	زمینه رزمی صحرایی
	fielded U	زمینه رزمی صحرایی
	undertone U	ته صدا موجود در زمینه
	undertones U	ته صدا موجود در زمینه
	It is in short supply. U	زمینه اش دربازار کم است
	performance evaluation U	ارز یابی کارایی
	parallel access U	با دست یابی موازی
	maximum direction finding U	جهت یابی حداکثر
	marginal costing U	هزینه یابی نهایی
	marginal costing U	هزینه یابی نهائی
	locate mode U	باب مکان یابی
	localization of function U	موضع یابی کارکرد
	frigid manners U	اطوارخنک یابی مزه
	job costing U	هزینه یابی کار
	item scaling U	مقیاس یابی پرسشها
	spot U	مسافت یابی کردن
	spots U	مسافت یابی کردن
	sound U	عمق یابی کردن
	sounded U	عمق یابی کردن
	quick access U	با دست یابی تند
	three dimensional direction finding U	جهت یابی فضایی
	target aquisition U	سیستم هدف یابی
	sounds U	عمق یابی کردن
	spatial orientation U	موقعیت یابی فضایی
	space orientation U	موقعیت یابی فضایی
	soundest U	عمق یابی کردن
	sound ranging U	مسافت یابی صوتی
	ranging pole U	شاخصهای مسافت یابی
	random processing U	با دست یابی تصادفی
	radio direction finding U	جهت یابی بی سیم
	flash ranging U	مسافت یابی نوری
	detailing U	یات و مسیر یابی
	cost centre U	مرکز هزینه یابی
	extender board U	وسیله عیب یابی
	excitor U	عصب یابی محرک
	cost unit U	واحد هزینه یابی
	interpolates U	درون یابی کردن
	absurdities test U	ازمون مهمل یابی
	detail U	یات و مسیر یابی
	acoustic minehunting U	مین یابی صوتی
	extrapolating U	برون یابی کردن
	direction finding U	سمت یابی کردن
	direction finding U	جهت یابی کردن
	direction finding aerial U	انتن جهت یابی
	direction finding station U	پست جهت یابی
	aerial target aquisition U	هدف یابی هوایی
	interpolated U	درون یابی کردن