English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
protective ground U زمینه حفافتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
security countermeasures U اقدامات حفافتی پیش بینیهای حفافتی
inversion U تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
inversions U تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
middle distance U فاصلهی میان زمینه و پیش زمینه
tone-on-tone U [بکار گیری یک رنگ با پس زمینه متفاوت در زمینه فرش بطور مثال دو نوع رنگ قرمز یکی تیره و دیگری روشن]
final protective line U خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
partitions U بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه
partition U بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
protective deck U پل حفافتی نا
protective U حفافتی
protective barrier U سد حفافتی
protective fire U اتش حفافتی
guarding U نرده حفافتی
protective equipment U تجهیزات حفافتی
protective cover U پوشش حفافتی
rock facing U سنگریز حفافتی
protective measure U اندازه حفافتی
protective coloring U رنگینگی حفافتی
shielding parameter U پارامتر حفافتی
guard U نرده حفافتی
security countermeasures U پیشگیریهای حفافتی
guards U نرده حفافتی
security files U فایلهای حفافتی
security program U برنامه حفافتی
security controls U کنترلهای حفافتی
shielding constant U ثابت حفافتی
protective pitching U سنگریز حفافتی
shielding effect U اثر حفافتی
preventive U ماده حفافتی
protect bit U ذره حفافتی
preventive measure U اندازه حفافتی
preventive maintenance U نگهداری حفافتی
mimetism U تقلید حفافتی
pitching U فکافته سنگچین حفافتی
final protective fires U اخرین اتشهای حفافتی
security council U شورای حفافتی یکان
bed beaching U سنگ چین حفافتی کف
protective earthing U زمین کردن حفافتی
firepower umberella U چتر حفافتی اتش
safeguard U قفل حفافتی یا تامین دار
protective U زره حفافتی محافظت کننده
safeguarded U قفل حفافتی یا تامین دار
safeguarding U قفل حفافتی یا تامین دار
safeguards U قفل حفافتی یا تامین دار
seapainter U طناب حفافتی قایق ناو
granfather file U یک طرح حفافتی که در ان سه فایل جدید
interlock U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocked U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocking U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocks U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
apron U لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
aprons U لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
conspectus U زمینه
flat paint U زمینه
flash color U زمینه
sketched U زمینه
sketches U زمینه
context U زمینه
contexts U زمینه
ichnograph U زمینه
predisposition U زمینه
predispositions U زمینه
ground U زمینه
ground note U نت زمینه
sketch U زمینه
terrain U زمینه
design U زمینه
background U زمینه
outline U زمینه
outlined U زمینه
outlines U زمینه
outlining U زمینه
designs U زمینه
setting U زمینه
background U پس زمینه
backgrounds U زمینه
tendency U زمینه
tendencies U زمینه
basis U زمینه
settings U زمینه
backgrounds U پس زمینه
ground colour U رنگ زمینه
blue print U زمینه ابی
display background U زمینه نمایش
background radiation U تابش زمینه
figure ground U شکل و زمینه
background music U موسیقی پس زمینه
background sound U موسیقی پس زمینه
dominant design U زمینه اصلی
ground color U رنگ زمینه
in this connextion U دراین زمینه
main color U رنگ زمینه
ichnography U زمینه سازی
host crystal U بلور زمینه
ambient music U موسیقی پس زمینه
contrasts U رنگ زمینه
intrigue U زمینه سازی
intrigues U زمینه سازی
intriguing U زمینه سازی
contrasted U رنگ زمینه
contrasting U رنگ زمینه
planning U زمینه سازی
wherein U درچه زمینه
groundwork U زمینه اساس
roots U سرچشمه زمینه
root U سرچشمه زمینه
theme U ریشه زمینه
themes U ریشه زمینه
foreground U پیش زمینه
predispose U زمینه را مهیاساختن
predisposed U زمینه را مهیاساختن
predisposes U زمینه را مهیاساختن
predisposing U زمینه را مهیاساختن
ambient U پس زمینه معمولی
contrast U رنگ زمینه
background current U جریان زمینه
background level U تراز زمینه
survey U زمینه یابی
matrixes U زمینه ملاط
matrix U زمینه ملاط
background noise U صدای پس زمینه
background noise U اختلال پس زمینه
background printing U چاپ پس زمینه
background process U فرایندهای پس زمینه
background communication U ارتباط پس زمینه
surveys U زمینه یابی
surveyed U زمینه یابی
background recalculation U محاسبه مجدد پس زمینه
field lens adjustment زمینه تنظیم لنز
contrasted U زمینه طرح و سایه
survey tests U ازمونهای زمینه یابی
field U زمینه رزمی صحرایی
survey research U پژوهش زمینه یاب
spectrum of war U زمینه ها یا طیف جنگ
contrasts U زمینه طرح و سایه
undertones U ته صدا موجود در زمینه
fielded U زمینه رزمی صحرایی
undertone U ته صدا موجود در زمینه
predisposing factor U عامل زمینه ساز
attitude survey U زمینه یابی نگرش
contrast U زمینه طرح و سایه
It is in short supply. U زمینه اش دربازار کم است
spectrum of war U جنگ در تمام زمینه ها
fields U زمینه رزمی صحرایی
contrasting U زمینه طرح و سایه
color contrast U تضاد رنگی در زمینه فرش
He talked in this connection (vein). U دراین زمینه صحبت کرد
basic ground U زمینه و متن اصلی فرش
plat U نقشه کشی زمینه سازی
To pave the way . To prepare the ground. U زمینه رافراهم ( هموار) کردن
foreground task U کار یا وفیفه پیش زمینه
ich nographic U وابسته به طراحی و زمینه سازی
scenario U زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
cosmic microwave radiation background U زمینه تشعشعی میکرو موجی کیهانی
scenarios U زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
karyolymph U ماده اساسی زمینه هسته سلولی
This painting has a green background. U زمینه این تابلو سبز است
grillage U زمینه و طرح مشبک توری و غیره
We shall be reasoning on the grounds that. . U روی این زمینه استدلال خواهیم کرد که ...
positive U تصویر صفحه نمایش با پشت زمینه سفید
scarlet U [زمینه فرش بافته شده قرمز یکدست]
belcher U دستمال گردن با زمینه ابی وخال سفید
blurred black ground U زمینه و متن فرشی که نامشخص و مبهم باشد
reverse video U کاراکترهای تیره بر روی زمینه نمایش روشن تصویرمعکوس
wallpapers U تصویر یا الگو استفاده شده به عنوان پیش زمینه پنجره
underlies U در زیر چیزی لایه قرار دادن زمینه جیزی بودن
wallpaper U تصویر یا الگو استفاده شده به عنوان پیش زمینه پنجره
I have to go back a little bit. [This requires a little background {explanation} ] . U این نیاز به کمی پیش زمینه [توضیح بیشتر] دارد.
underlie U در زیر چیزی لایه قرار دادن زمینه جیزی بودن
underlain U در زیر چیزی لایه قرار دادن زمینه جیزی بودن
embriodery U [آراستن و زینت دادن زمینه فرش به کمک سوزن کاری و گلدوزی]
filling out U [پر کردن زمینه فرش با گل ها و یا اشکال مختلف جهت تزئین بیشتر متن]
sightscreen U دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
conveyancing U در CL این اصطلاح بیشتر در زمینه تسهیل معاملات مربوط به اموال غیر منقول مصداق دارد
abrash U دو رنگی شدن زمینه و حاشیه فرش به دلیل استفاده از کلاف های متفاوت پشم و یا رنگرزی نامناسب
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
condonation U اغماض و چشم پوشی یکی اززوجین در مورد خلافی که ازدیگری در زمینه وفایف زناشویی صادر شده است
positive U که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
gold lace [braids] U گلابتون [نخ های تزئینی از طلا یا نقره برای جلوه های ویژه در زمینه قالیچه]
filed U زمینه اصلی فرش [که عموما تا قسمت حاشیه ادامه یافته و در بعضی از فرش ها کل بافت را در بر می گیرد.]
embossing U طرح برجسته [برجسته کردن زمینه فرش]
presentation graphics U گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
non dedicated server U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
background noise U در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
special drawing rights U این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
blueprints U نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
blueprint U نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
cloud lattice design U طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد .
sampler U واگیره [تکرار طرح در متن فرش جهت پوشش کل زمینه. در واگیره یا از مشابه بته جقه و یا نگاره های مختلف استفاده می شود.]
Dudley carpet U فرش سفارشی ایرانی دادلی [مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
dragon sumak U طرح سومک اژدهایی [این طرح در قرون نوزدهم و بیستم میلادی در قفقاز بافته شده و زمینه اصلی آن جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
background level U الودگی متن الودگی زمینه
glid U تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
the concert of europe U منظوردولی هستند که پس ازشکست ناپلئون اول در سال 5181 در کنفرانس وین سیاست خارجی خود را با هم هماهنگ ساختند و این هماهنگی بخصوص در زمینه مسائل مربوط به بالکان وعثمانی محسوس بود
Reihan U ریحان [شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
paradise rug U طرح درختی باغ و گل [در این طرح انواع درخت، گل و پرنده زمینه طرح را در بر می گیرند و نمادی از طبیعت بوجود می آورند که گاه به آن طرح بهشتی می گویند.]
Pope, Arthur Upham U آرتور پوپ [که در ایران به پروفسور پوپ معروف می باشد یک کاشف و منتقد آمریکایی استکه در زمینه های مختلف هنر ایران سال ها تحقیق نموده.]
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
mirror carpet U طرح آینه [در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com