Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (37 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
scabble
U
زمخت وناصاف تهیه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coarsened
U
زمخت شدن زمخت کردن
coarsen
U
زمخت شدن زمخت کردن
coarsening
U
زمخت شدن زمخت کردن
coarsens
U
زمخت شدن زمخت کردن
laying up
U
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
roughest
U
زمخت کردن
rough
U
زمخت کردن
gothicize
U
زمخت وبدون فرافت کردن
purvey
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
grosser
U
جمع کردن زمخت کردن
grossed
U
جمع کردن زمخت کردن
grosses
U
جمع کردن زمخت کردن
grossing
U
جمع کردن زمخت کردن
grossest
U
جمع کردن زمخت کردن
gross
U
جمع کردن زمخت کردن
purveyed
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
schematize
U
بصورت برنامه دراوردن طرح یا نقشهای تهیه کردن ابتکار کردن
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
pre engage
U
ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
to pull off something
[contract, job etc.]
U
چیزی را تهیه کردن
[تامین کردن]
[شغلی یا قراردادی]
castellation
U
تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
procuring
U
تهیه کردن
administering
U
تهیه کردن
processes
U
تهیه کردن
affording
U
تهیه کردن
provision
U
تهیه کردن
procured
U
تهیه کردن
process
U
تهیه کردن
afforded
U
تهیه کردن
preparing
U
تهیه کردن
procure
U
تهیه کردن
supplying
U
تهیه کردن
afford
U
تهیه کردن
to find in
U
تهیه کردن
blend
U
تهیه کردن
administers
U
تهیه کردن
procures
U
تهیه کردن
catered
U
تهیه کردن
supply
U
تهیه کردن
blends
U
تهیه کردن
catering
U
تهیه کردن
caters
U
تهیه کردن
provides
U
تهیه کردن
cater
U
تهیه کردن
administered
U
تهیه کردن
supplied
U
تهیه کردن
prepares
U
تهیه کردن
administer
U
تهیه کردن
prepare
U
تهیه کردن
affords
U
تهیه کردن
provide
U
تهیه کردن
orchestrates
U
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
back up
U
کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
orchestrating
U
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrate
U
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrated
U
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
back-up
U
کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
process
U
تهیه و تولید کردن
preparations
U
تهیه کردن اتش
extemporises
U
فورا تهیه کردن
conserve
U
کنسرو تهیه کردن
conserving
U
کنسرو تهیه کردن
conserved
U
کنسرو تهیه کردن
conserves
U
کنسرو تهیه کردن
enable
U
تهیه کردن برای
prearrange
U
قبلا تهیه کردن
programme
U
برنامه تهیه کردن
to lay in a stock
U
موجودی تهیه کردن
effigies
U
تمثال تهیه کردن
effigy
U
تمثال تهیه کردن
program
U
برنامه تهیه کردن
harnessing
U
اشیاء تهیه کردن
preparation
U
تهیه کردن اتش
processes
U
تهیه و تولید کردن
harnessed
U
اشیاء تهیه کردن
programs
U
برنامه تهیه کردن
quadruplicate
U
در چهارنسخه تهیه کردن
whomp up
U
بسرعت تهیه کردن
harness
U
اشیاء تهیه کردن
enabling
U
تهیه کردن برای
enables
U
تهیه کردن برای
enabled
U
تهیه کردن برای
programmes
U
برنامه تهیه کردن
fund
U
تهیه وجه کردن
bill
U
تهیه کردن صورتحساب
get
U
تهیه کردن فهمیدن
extemporize
U
فورا تهیه کردن
gets
U
تهیه کردن فهمیدن
extemporizes
U
فورا تهیه کردن
extemporizing
U
فورا تهیه کردن
extemporised
U
فورا تهیه کردن
extemporized
U
فورا تهیه کردن
getting
U
تهیه کردن فهمیدن
triplicate
U
در سه نسخه تهیه کردن
funded
U
تهیه وجه کردن
bills
U
تهیه کردن صورتحساب
extemporising
U
فورا تهیه کردن
handwrite
U
نسخه خطی تهیه کردن
drafted
U
تهیه کردن پیش نویس
aminister
U
تهیه کردن بکار بردن
boss
U
نقش برجسته تهیه کردن
to serve the city with water
U
اب برای شهر تهیه کردن
to raise funds
U
تهیه وجه یاسرمایه کردن
financing
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
bossed
U
نقش برجسته تهیه کردن
to provide for old age
U
برای پیری تهیه کردن
bosses
U
نقش برجسته تهیه کردن
financed
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
draft
U
تهیه کردن پیش نویس
circumstantiate
U
امارات لازمه را تهیه کردن
finance
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
bossing
U
نقش برجسته تهیه کردن
drafts
U
تهیه کردن پیش نویس
to draw up
U
تهیه کردن درصف اوردن
finances
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
mush
U
حریره اردذرت تهیه کردن
finance
U
علم دارایی تهیه پول کردن
financing
U
علم دارایی تهیه پول کردن
financed
U
علم دارایی تهیه پول کردن
finances
U
علم دارایی تهیه پول کردن
develop
U
توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
develops
U
توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
preparative
U
تدارکی مربوط به تهیه کردن چیزی
outlines
U
مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
outlining
U
مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
outline
U
مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
munition
U
تدارکات جنگ افزار تهیه کردن
outlined
U
مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
revictual
U
دوباره غذا یا خواربار تهیه کردن
mekeready
U
وسایل تهیه کردن فرم وصفحه بندی
mekeready
U
تهیه واماده کردن فرم وصفحه و گراور
formulation
U
تهیه جمع اوری فرمول بندی کردن
rude
U
زمخت
tougher
U
زمخت
ruder
U
زمخت
ill grained
U
زمخت
rudest
U
زمخت
impolite
U
زمخت
gross
U
زمخت
clumsy
U
زمخت
coarse
U
زمخت
hard
U
زمخت
crude
U
زمخت
grosser
U
زمخت
coarser
U
زمخت
grossed
U
زمخت
grosses
U
زمخت
coarsest
U
زمخت
crudest
U
زمخت
cruder
U
زمخت
toughest
U
زمخت
grossing
U
زمخت
blowzed
U
زمخت
rugged
U
زمخت
churlish
U
زمخت
clumsier
U
زمخت
clumsiest
U
زمخت
harder
U
زمخت
coarse fibred
U
زمخت
rudas
U
زمخت
crass
U
زمخت
tough
U
زمخت
hardest
U
زمخت
grossest
U
زمخت
finances
U
درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
furnishing
U
تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
furnish
U
تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
finance
U
درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
financing
U
درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
financed
U
درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
furnishes
U
تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
procurement
U
تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
booking
U
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
bookings
U
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
to draw out
U
تهیه کردن طرح کردن
furnishes
U
مزین کردن تهیه کردن
makes
U
تهیه کردن طرح کردن
furnish
U
مزین کردن تهیه کردن
make
U
تهیه کردن طرح کردن
put out
U
تهیه کردن اشفته کردن
To make reservations. To book seats.
U
جا تهیه کردن ( رزرو کردن )
furnishing
U
مزین کردن تهیه کردن
blowzy
U
خشن زمخت
raucous
U
زمخت ناهنجار
trachyphonia
U
زمخت صدایی
blowsy
U
خشن زمخت
broad tuning
U
میزانسازی زمخت
heavyset
U
کلفت زمخت
rough
U
زمخت ناهموار
toughest
U
زمخت بادوام
tougher
U
زمخت بادوام
stogie
U
کفش زمخت
stogy
U
کفش زمخت
tough
U
زمخت بادوام
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com