English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
time of flight U زمان پرواز گلوله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
time of flight U زمان پرواز هواپیما
launch time U زمان پرواز هوایی هواپیما
scheduled service plane U هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
scheduled plane U هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
prudent limit of endurance U حداکثر زمان پرواز مطمئن هواپیما از نظر سوخت
retards U درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retarding U درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retard U درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
inflight reliability U تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
sensing U تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
missed U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trend U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trends U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
misses U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
flight coordination U هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
clues U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
fire ball U گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
clue U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
ogive U ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
runways U راه پرواز باند پرواز
sortie U پرواز یک هواپیما یایک پرواز
runway U راه پرواز باند پرواز
sorties U پرواز یک هواپیما یایک پرواز
flying status U وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
dud U منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
splinterproof U ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
velocity jump U جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
side spray U بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
inflight phase U مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
beacon flight U پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
seek time U زمان جستجو زمان طلب
presented U زمان حاضر زمان حال
presenting U زمان حاضر زمان حال
presents U زمان حاضر زمان حال
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
present U زمان حاضر زمان حال
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
ballistics of penetration U شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
equation of time U خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
angle of arrival U زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course U مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
loom time U مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequencies U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
night flying U شب پرواز کن
flight deck U پل پرواز
night flying U پرواز
fly U پرواز
blast-off U پرواز
flying U پرواز
flight decks U پل پرواز
flightless U بی پرواز
flight line U خط پرواز
trip U پرواز
ceiling U حد پرواز
sorties U پرواز
flight U پرواز
blast off U پرواز
ceilings U حد پرواز
tripped U پرواز
sortie U پرواز
trips U پرواز
high-flying U بلند پرواز
flight level U سطح پرواز
kite U پرواز کردن
space flight U پرواز فضایی
take off U پرواز کردن
flight leader U فرمانده پرواز
flight gear U لباس پرواز
flight control U کنترل پرواز
flight engineer U مهندس پرواز
in-flight U حین پرواز
blood agent U مدت پرواز
flight level U سقف پرواز
flight ration U جیره پرواز
flight platform U سکوی پرواز
flight path U مسیر پرواز
flight operations U عملیات پرواز
flight navigator U هدایتگر پرواز
flight manual U دستورالعمل پرواز
ambitious U بلند پرواز
sortie reference U شماره پرواز
flight computer U کامپیوتر پرواز
aviate U پرواز کردن
to take wing U پرواز کردن
runway U باند پرواز
flight decks U عرشه پرواز
runways U خیابان پرواز
combat available U اماده به پرواز
return flight U پرواز برگشت
runways U باند پرواز
altivolant U بلند پرواز
single flight U پرواز رفت
soloist U خلبان تک پرواز
goggling U عینک پرواز
goggled U عینک پرواز
dead reckonning U پرواز کور
cruising altitude U ارتفاع پرواز
helms U سکان پرواز
flying U پرواز کننده
flight deck U عرشه پرواز
flight clearance U اجازه پرواز
ceilings U سقف پرواز
flege U قابل پرواز
soarer U پرواز کننده
ceiling U سقف پرواز
administrative flight U پرواز اداری
fly U پرواز کردن
air medal U نشان پرواز
to take off U پرواز کردن
to launch into the air U پرواز کردن
kites U پرواز کردن
runway U خیابان پرواز
helm U سکان پرواز
soloists U خلبان تک پرواز
flightworthy U قابل پرواز
flight U پرواز کردن
instrument fkight U پرواز کور
instrument flight U پرواز کور
goggle U عینک پرواز
post flight U بعد از پرواز
aspirational [British E] <adj.> U بلند پرواز
preflight U قبل از پرواز
flight U مسیر پرواز
flypasts U پرواز در ارتفاع کم
visual flight U پرواز بصری
volant U پرواز کننده
high flying U بلند پرواز
flypast U پرواز در ارتفاع کم
flybys U پرواز در ارتفاع کم
winging U پرواز پرش
wing U پرواز پرش
flyby U پرواز در ارتفاع کم
icarian U بلند پرواز
scamper U پرواز سریع
flying shot U تیر سر پرواز
flyable U قابل پرواز
mission ready U اماده پرواز
flying ground U میدان پرواز
on the wing U پرواز کننده
flying speed U سرعت پرواز
volitant U پرواز کننده
path of flight U مسیر پرواز
scampers U پرواز سریع
scampering U پرواز سریع
flighty deck U اطاق پرواز
scampered U پرواز سریع
flying officer U افسر پرواز
free flight U پرواز ازاد
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
afterflight inspection U بازدید بعد از پرواز
fly U پرواز کردن پریدن
floating U نوک پرواز کننده
hoverting U حفظ ارتفاع پرواز
What's the flight number? U شماره پرواز چیست؟
airworthiness certificate U گواهینامه صلاحیت پرواز
aero U مربوط به پرواز یا هواپیما
cruising level U سقف پرواز ثابت
planed U صاف کردن پرواز
on the line U هواپیمای اماده پرواز
fly U گریختن پریدن پرواز
special area U منطقه پرواز مخصوص
hovers U پرواز نزدیک زمین
hovered U پرواز نزدیک زمین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com