Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
head seek time
U
زمان جستجوی هد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to prospect for gold
U
جستجوی زردر محلی کردن برای جستجوی زر در جایی پی کردن
line haul
U
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
caches
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
after
U
در جستجوی
in search of
U
در جستجوی
binary search
U
جستجوی دوتایی
area search
U
جستجوی ناحیهای
dichotomizing search
U
جستجوی دورستهای
area search
U
جستجوی دامنهای
area search
U
جستجوی ناحیه
chaining search
U
جستجوی زنجیرهای
backward search
U
جستجوی پسرو
dichotomizing search
U
جستجوی دو حالته
global search
U
جستجوی سراسری
fibonacci search
U
جستجوی فیبوناچی
binary search
U
جستجوی دودوئی
dichotomizing search
U
جستجوی دوقسمتی
binary chop
U
جستجوی دودویی
perquisition
U
جستجوی کامل
linear search
U
جستجوی خطی
pervestigation
U
جستجوی کامل
sequential search
U
جستجوی ترتیبی
table look up
U
جستجوی جدول
the search of
U
جستجوی چیزی
herborize
U
جستجوی گیاه کردن
rummage up
U
با جستجوی زیاد در اوردن
rummage out
U
با جستجوی زیاد در اوردن
parallel search storage
U
انباره جستجوی موازی
multifile search
U
جستجوی چند پروندهای
full text searching
U
جستجوی تمام متن
optimum tree search
U
جستجوی بهینه درخت
realtime
U
زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
to rummage out
U
با جستجوی زیاد پیدا کردن
hits
U
جستجوی موفق در پایگاه داده
hitting
U
جستجوی موفق در پایگاه داده
hit
U
جستجوی موفق در پایگاه داده
circuits
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time
U
یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand.
U
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
free WAIS
U
گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
hunting
U
فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل
to seek a position
U
جستجوی کاریامقامی کردن پی کاری گشتن
searched
U
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search
U
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searchingly
U
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searches
U
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
cover search
U
جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
search
U
جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
searched
U
جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
searches
U
جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
retrospective search
U
جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
searchingly
U
جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
chaining
U
جستجوی یک عنصر فایل که در لیست زنجیره مرتب شده است
binary look up
U
روش جستجوی سریع برای استفاده از لیست مرتب داده
search and replace
U
جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
fullest
U
انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
full
U
انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
list
U
لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
access time
U
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM
U
فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
presenting
U
زمان حاضر زمان حال
response time
U
زمان جواب زمان پاسخگویی
present
U
زمان حاضر زمان حال
arrival
U
زمان حضور زمان رسیدن
presented
U
زمان حاضر زمان حال
arrivals
U
زمان حضور زمان رسیدن
presents
U
زمان حاضر زمان حال
seek time
U
زمان جستجو زمان طلب
view
U
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
viewed
U
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
views
U
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
viewing
U
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
read time
U
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
false
U
فایلهای ناخواسته بازیاب شده از پایگاه داده از طریق استفاده از کدهای جستجوی غلط
tour of duty
U
زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
job to job transition
U
فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
right of search
U
حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
times
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule
U
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
time
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
imprescriptible
U
وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation
U
پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
equation of time
U
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
execution
U
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
canvassing
U
جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvasses
U
جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassed
U
جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvass
U
جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
wild card character
U
نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
stopping
U
لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stop
U
لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stopped
U
لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stops
U
لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
loom time
U
مدت زمان بافت
[از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
right of
U
حق جستجوی کشتی بی طرف از طرف دولت متحارب
surf
U
جستجوی وب سایت با نگاه کردن به صفحات وب به صورت نا مرتب ولی حرکت ساده بین صفحات با استفاده از اتصالات
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
interlook dormant period
U
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequencies
U
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency
U
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
splits
U
زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
utility
U
برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
short cycle annealing
U
سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
early time
U
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
cryptoperiod
U
زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
tensing
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tensed
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tensest
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tense
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tenser
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tenses
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
angular velocity sight
U
زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
station time
U
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
stroked
U
زمان
stroke
U
زمان
cotemporaneous
U
هم زمان
periods
U
زمان
whene'er
U
هر زمان
strokes
U
زمان
timepiece
U
زمان
yet
U
تا ان زمان
stroking
U
زمان
zeitgeist
U
زمان
away
U
از ان زمان
cycle time
U
زمان
tempos
U
زمان
synchronous
U
هم زمان
synchrone
U
هم زمان
term
U
زمان
terming
U
زمان
tempo
U
زمان
simultaneously
U
در یک زمان
time-consuming
U
زمان بر
time consuming
U
زمان بر
thence
U
از ان زمان
contemporaneous
U
هم زمان
thitherto
U
تا ان زمان
clock
U
زمان
period
U
زمان
ticker
[colloquial]
[watch]
U
زمان
time-piece
U
زمان
termed
U
زمان
clocks
U
زمان ها
date
U
زمان
dates
U
زمان
time of blowing
U
زمان دم
coinstantaneous
U
هم زمان
times
U
زمان
timed
U
زمان
time
U
زمان
down time
U
زمان بیکاری
passtime
U
زمان گذارستون
lapsing
U
گذشت زمان
maintenance period
U
زمان تعمیرات
non productive time
U
زمان مرده
peace time
U
زمان صلح
peace time
U
در زمان صلح
physiological time
U
زمان فیزیولوژیکی
prescriptions
U
مرور زمان
chronoscope
U
زمان نما
chronoscope
U
زمان سنج
dilation of time
U
انبساط زمان
period of concentration
U
زمان تمرکز
prescription
U
مرور زمان
makeup time
U
زمان جبران
miscellaneous time
U
زمان متفرقه
maximum duration
U
زمان حداکثر
mean time
U
زمان متوسط
microcycle
U
واحد زمان
add time
U
زمان افزایش
adaptation time
U
زمان انطباق
distribution time
U
زمان توزیع
adverb of time
U
فرف زمان
multiplication time
U
زمان ضرب
activity time
U
زمان هر فعالیت
regression time
U
زمان برگشت
man and boy
U
از زمان بچگی
dilation of time
U
اتساع زمان
orthogenesis
U
جبر زمان
chronophobia
U
زمان هراسی
lapse
U
گذشت زمان
lapses
U
گذشت زمان
add time
U
زمان جمع
response time
U
زمان پاسخ
reference time
U
زمان مرجع
compilation time
U
زمان کامپایل
clk
U
زمان سنج
return perion
U
زمان برگشت
recurrence interval
U
زمان برگشت
recovery time
U
زمان بهبود
timing
U
زمان گیری
timing
U
زمان بندی
reflex time
U
زمان بازتاب
coking time
U
زمان کک سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com