Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
timing
U
زمان احتراق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
timing
U
تنظیم زمان احتراق موتور
Other Matches
crossfiring
U
اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
premature ignition
U
احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
critical grid current
U
جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
line haul
U
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
cache
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
realtime
U
زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuits
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time
U
یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand.
U
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
seeting on fire
U
احتراق
lighting
U
احتراق
firing
U
احتراق
oxidization
U
احتراق
inflammation
U
احتراق
burning
U
احتراق
ignition
U
احتراق
deflagration
U
احتراق
combustion
U
احتراق
explosion
U
احتراق
explosions
U
احتراق
arson
U
احتراق
access time
U
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM
U
فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
presenting
U
زمان حاضر زمان حال
seek time
U
زمان جستجو زمان طلب
presents
U
زمان حاضر زمان حال
presented
U
زمان حاضر زمان حال
present
U
زمان حاضر زمان حال
response time
U
زمان جواب زمان پاسخگویی
arrival
U
زمان حضور زمان رسیدن
arrivals
U
زمان حضور زمان رسیدن
base ignition
U
احتراق تحتانی
burning brand
U
نوع احتراق
ignition switch
U
کلید احتراق
two spark ignition
U
احتراق دو جرقهای
combustion area
U
محفظه احتراق
pre ignition
U
زود احتراق
ignition
U
اشتعال احتراق
ignition spark
U
جرقه احتراق
combustibility
U
قابلت احتراق
ignition voltage
U
ولتاژ احتراق
sulphur
U
اصل احتراق
magneto ignition
U
احتراق با مگنت
combustiblity
U
قابلیت احتراق
premature ignition
U
احتراق زودرس
combustion chamber
U
محفظه احتراق
combustion efficiency
U
راندمان احتراق
advanced ignition
U
اوانس احتراق
combustion efficiency
U
بازده احتراق
combustor
U
محفظه احتراق
internal combustion
U
احتراق داخلی
inexplosive
U
غیرقابل احتراق
triple ignition
U
احتراق سه برقی
duplex ignition
U
احتراق دوگانه
combustible
U
قابل احتراق
hot bulb ignition
U
احتراق سرسرخ
misfiring
U
احتراق ناقص
ignitability
U
قابلیت احتراق
single ignition
U
احتراق تک برقی
ignitable
U
قابل احتراق
igniter switch
U
سوئیچ احتراق
igniter switch
U
کلید احتراق
ignitibility
U
قابلیت احتراق
ignitible
U
قابل احتراق
igniting agent
U
عامل احتراق
combustible
U
احتراق پذیر
heat value
U
گرمای احتراق
external combustion
U
احتراق خارجی
combustion
U
اشتعال احتراق
firing accessories
U
لوازم احتراق
firing order
U
ترتیب احتراق
firing position
U
موقعیت احتراق
dual ignition
U
احتراق دو برقی
flame out
U
قطع احتراق
flash point
U
نقطه احتراق
surface burning
U
احتراق سطحی
sulfur
U
اصل احتراق
heat of combustion
U
گرمای احتراق
igniting point
U
نقطه احتراق
igniting spark
U
جرقه احتراق
ignition charge
U
خرج احتراق
ignition pulse
U
پالس احتراق
ignition lag
U
تاخیر احتراق
ignition device
U
وسیله احتراق
ignition choke
U
پیچک احتراق
ignition circuit
U
مدار احتراق
ignition condition
U
حالت احتراق
ignition control
U
کنترل احتراق
ignition pulse
U
ضربه احتراق
ignition current
U
جریان احتراق
ignition by incandescence
U
احتراق التهابی
heating value
U
گرمای احتراق
ignition by contact
U
احتراق تماسی
ignition pulse
U
ایمپولز احتراق
ignition cable
U
کابل احتراق
read time
U
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty
U
زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
dual ignition system
U
سیستم احتراق دوتایی
order of fire
U
ترتیب احتراق موتور
molar heat of combusion
U
گرمای مولی احتراق
molar enthalpy of combusion
U
انتالپی مولی احتراق
maximum gate trigger current
U
جریان احتراق حداکثر
delay zction firing
U
عمل احتراق با تاخیر
jump spark ignition
U
احتراق با جرقه جهنده
burning brand
U
علامت احتراق نیمسوزی
explosively
U
بطور قابل احتراق
maximum gate trigger voltage
U
ولتاژ احتراق حداکثر
incombustible
U
غیر قابل احتراق
compression ingition
U
احتراق توسط فشار
constant pressure combustion
U
احتراق در فشار ثابت
ignition by contact breaking
U
احتراق با قطع کنتاکت
incombustibility
U
عدم امکان احتراق
ignition voltage
U
فشار الکتریکی احتراق
ignition temperature
U
درجه حرارت احتراق
combustor
U
سیستم احتراق توربین
ignition system
U
سیستم احتراق موتور
internal combustion engine
U
موتور احتراق داخلی
make and break ignition
U
احتراق با قطع و وصل
internal combustion engines
U
موتور احتراق داخلی
ignition analyzer
U
اسیلوگراف کنترل احتراق
preignition
U
احتراق قبل از وقت
combustible
U
جسم قابل احتراق
vaporizing combustor
U
سیستم احتراق توربین گاز
can annular
U
محفظه احتراق حلقوی شکل
capacitor discharge ignition
U
سیستم احتراق با انرژی زیاد
cannular
U
محفظه احتراق حلقوی شکل
afterburning
U
عملیات بعد از احتراق سوخت
burner cans
U
محفظه احتراق موتورهای توربینی
firedamp
U
گاز قابل احتراق معدن
explosive
U
قابل احتراق ماده محترقه یا منفجره
canning
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
can
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
precombustion chamber engine
U
موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
ignition
U
احتراق اتش زدن مشتعل کردن
cans
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
dive schedule
U
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
timed
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
imprescriptible
U
وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
equation of time
U
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
unemployment compensation
U
پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
plug nozzle
U
نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
backfiring
U
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfires
U
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfired
U
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfire
U
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
execution
U
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
igniter
U
ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
burner compartment
U
قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
hot test
U
تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
loom time
U
مدت زمان بافت
[از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
restricted propellant
U
سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
charactristic lenght
U
نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
residence time
U
مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
interlook dormant period
U
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequencies
U
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency
U
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
multipropellant
U
سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
hung start
U
شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
splits
U
زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
multi chamber
U
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
cryptoperiod
U
زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
early time
U
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
short cycle annealing
U
سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
combustion starter
U
مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
rate of flame propagation
U
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
tensing
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tenses
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tenser
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tense
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tensed
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tensest
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
diesel ramjet
U
موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
external combustion engine
U
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
engine
U
موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
angular velocity sight
U
زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
ignition anode
U
اند کمکی اند احتراق
station time
U
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
firing order
U
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
contemporaneous
U
هم زمان
tempo
U
زمان
time consuming
U
زمان بر
thitherto
U
تا ان زمان
dates
U
زمان
time of blowing
U
زمان دم
yet
U
تا ان زمان
thence
U
از ان زمان
tempos
U
زمان
cotemporaneous
U
هم زمان
periods
U
زمان
terming
U
زمان
termed
U
زمان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com