Perdic | زردک مانند موی قرمز | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	carrot U	زردک مانند موی قرمز
	carrots U	زردک مانند موی قرمز

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	carroty U	زردک مانند
	carrot U	زردک
	carrots U	زردک
	parsnip U	زردک وحشی
	parsnips U	زردک وحشی
	storm warning U	پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
	carminic acid U	اسید کارمینیک [عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
	infrared line scan U	ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
	infrared imagery U	عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
	natural dyes U	رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
	Turkaman rugs U	فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
	infrared ray U	اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
	bushbaby U	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
	bushbabies U	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
	fossiliferous U	فسیل مانند سنگواره مانند
	lamellate U	لایه مانند ورقه مانند
	adjustable wheel U	چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
	vermillion U	قرمز
	vermeil U	قرمز
	redheads U	مو قرمز
	redhead U	مو قرمز
	laky a U	قرمز
	bloodshot U	قرمز
	erythroid U	قرمز
	raddle U	گل قرمز
	rubric U	خط قرمز
	rubrics U	خط قرمز
	gules U	قرمز
	vinaceous U	قرمز
	red line U	خط قرمز
	reds U	قرمز
	sanguineous U	قرمز
	coralline U	قرمز
	aka U	قرمز
	redder U	قرمز
	ponceau U	قرمز
	red <adj.>	قرمز
	reddest U	قرمز
	cramoisy U	قرمز
	vermilion U	قرمز
	erythrean U	قرمز
	reddens U	قرمز کردن
	reddening U	قرمز شدن
	reddened U	قرمز شدن
	reddened U	قرمز کردن
	redden U	قرمز شدن
	nacarat U	قرمز روشن
	scarlet U	قرمز لاکی
	scarlet U	قرمز جگری
	reddens U	قرمز شدن
	elm U	نارون قرمز
	infrared U	مادون قرمز
	infrared U	زیر قرمز
	red lips U	لبهای قرمز
	red nucleus U	هسته قرمز
	martagon U	سوسن قرمز
	neutral red U	قرمز خنثی
	ripe lips U	لبهای قرمز
	elms U	نارون قرمز
	ruddy U	قرمز رنگ
	gold fish U	ماهی قرمز
	minium U	شنجرف قرمز
	flushes U	قرمز کردن
	methyl red U	قرمز متیل
	flushing U	قرمز کردن
	infra-red U	زیر قرمز
	infra red U	زیر قرمز
	red peppers U	فلفل قرمز
	rel pole U	قطب قرمز
	redlining U	خط قرمز کشیدن
	crimson U	قرمز روناسی
	kidney beans U	لوبیا قرمز
	minium U	اکسید قرمز
	red pepper U	فلفل قرمز
	red letter U	با حروف قرمز
	red brick U	اجر قرمز
	kidney bean U	لوبیا قرمز
	goldfish U	ماهی قرمز
	murrey U	قرمز ارغوانی
	hot line U	تلفن قرمز
	red card U	کارت قرمز
	hot lines U	تلفن قرمز
	caramel U	مایل به قرمز
	ladyfinger U	فلفل قرمز
	flush U	قرمز کردن
	red lead U	سرب قرمز
	infera red U	مادون قرمز
	ruffous U	قرمز کم رنگ
	first class brick U	اجر قرمز
	phenol red U	قرمز فنول
	crimson U	قرمز سیر
	oxide of copper U	توتیای قرمز
	cochineal U	قرمز شراب کش
	red lights U	چراغ قرمز
	cochineal U	قرمز دانه
	redden U	قرمز کردن
	ruby of arsenic U	زرنیخ قرمز
	chlorophennol red U	قرمز کلروفنول
	gorcock U	با قرقره قرمز
	safflower carmine U	قرمز کافیشه
	red light U	چراغ قرمز
	body brick U	اجر قرمز
	bright red U	قرمز روشن
	Cayenne U	فلفل قرمز
	rufous U	قرمز کم رنگ
	Red chilli U	فلفل قرمز
	chilli pepper U	فلفل قرمز
	caramels U	مایل به قرمز
	staring red U	قرمز زننده
	congo red U	قرمز کنگو
	reddening U	قرمز کردن
	rosily U	برنگ قرمز
	roucou U	قرمز بویا
	angriest U	قرمز شده
	dressed inred U	قرمز پوش
	angry U	قرمز شده
	rubefy U	قرمز کردن
	rubescent U	قرمز شونده
	hot pepper U	فلفل قرمز
	rubious U	قرمز یاقوتی
	encrimson U	قرمز کردن
	cresol red U	قرمز کرزول
	rubefaction U	قرمز سازی
	rubefacient U	قرمز کننده
	angrier U	قرمز شده
	fireback U	قرقاول پشت قرمز
	red oxide of zinc U	اکسید قرمز روی
	thermal imagery U	عکاسی مادون قرمز
	red tape U	نوار باریک قرمز
	strawberry roan U	اسب قرمز رنگ
	chianti U	نوعی شراب قرمز
	spatalite U	اکسید قرمز روی
	far infrared U	زیر قرمز دور
	plover page U	ابیای پشت قرمز
	farouche U	یونجه گل قرمز کمرو
	ruby zinc U	اکسید قرمز روی
	red zinc ore U	اکسید قرمز روی
	red shift U	جابجایی به سوی قرمز
	dunlin U	ابیای پشت قرمز
	bloodier U	خون الود قرمز
	bloody U	خون الود قرمز
	bloodiest U	خون الود قرمز
	light red U	رنگ قرمز روشن
	redshank U	مرغ پا قرمز کرانه زی
	carbuncled U	مزین به یاقوت قرمز
	rubricate U	قرمز نشان دادن
	sanguine U	قرمز برنگ خون
	incarnadine U	رنگ قرمز گوشتی
	hot pepper U	بوته فلفل قرمز
	ultrared U	انطرف اشعه قرمز
	hubble effect U	جابجایی به سوی قرمز
	rubiginous U	برنگ قرمز اجری
	zincite U	اکسید قرمز روی
	infrared viewer U	دوربین مادون قرمز
	infrared spectrum U	طیف زیر قرمز
	vermeil U	لعل قرمز رنگ
	infrared absorption U	جذب زیر قرمز
	hemolysis U	تحلیل گویچههای قرمز
	kermes U	قرمزدانه :کرم قرمز
	crimson U	لاکی قرمز کردن
	redstart U	بلبل دم قرمز اروپایی
	bays U	سرخ مایل به قرمز
	baying U	سرخ مایل به قرمز
	rubicund U	رنگ مایل به قرمز
	bayed U	سرخ مایل به قرمز
	bay U	سرخ مایل به قرمز
	sepia	رنگ قرمز قهوه ای
	scarlet U	قرمز مایل به زرد
	to tinge with red U	کمی قرمز کردن
	rudd U	ماهی گول قرمز
	clarets U	نوعی شراب قرمز
	claret U	نوعی شراب قرمز
	rubricize U	قرمز نشان دادن
	roset U	رنگ نفاشی قرمز
	purple red U	قرمز مایل به ارغوانی
	rubella U	قرمز کننده پوست
	auburn U	قهوهای مایل به قرمز
	magenta U	یکجور رنگ قرمز
	pharaoh ant U	مورچه قرمز کوچک
	ochreish U	قرمز چون گل اخری
	pyrope U	لعل قرمز سیر
	near infrared U	زیر قرمز نزدیک
	red clause credit U	اعتبار با ماده قرمز
	carmine U	نوعی رنگ قرمز
	Indianred <adj.> <noun> U	نوعی رنگ قرمز
	petunias U	رنگ قرمز مایل بابی
	primary colour U	رنگهایاصلی-قرمز RedسبزGreen آبیBlue
	rubrication U	خط یا چاپ یا نشان قرمز تذهیب
	pansies U	رنگ قرمز مایل به ابی
	pansy U	رنگ قرمز مایل به ابی
	raisin U	رنگ قرمز مایل به ابی
	raisins U	رنگ قرمز مایل به ابی
	see red <idiom> U	ازشدت خشم قرمز شدن
	petunia U	رنگ قرمز مایل بابی
	hematoblast U	گویچه قرمز نارس خون
	rust U	رنگ قرمز مایل به قهوه ای
	infrared U	وابسته به اشعه مادون قرمز
	red flag U	پرچم قرمز اتومبیل رانی
	red green blindness U	رنگ کوری سبز- قرمز
	redorange <adj.> <noun> U	رنگی میان قرمز و نارنجی