Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (33 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to pipe up
U
زدن یا خواندن اغاز کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lilts
U
اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
lilt
U
اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
inaugurated
U
اغاز کردن
launched
U
اغاز کردن
births
U
اغاز کردن
launches
U
اغاز کردن
initiating
U
اغاز کردن
birth
U
اغاز کردن
inaugurates
U
اغاز کردن
launch
U
اغاز کردن
commencing
U
اغاز کردن
commences
U
اغاز کردن
to push off
U
اغاز کردن
commenced
U
اغاز کردن
incept
U
اغاز کردن
commence
U
اغاز کردن
push off
U
اغاز کردن
begin
U
اغاز کردن
inaugurating
U
اغاز کردن
inaugurate
U
اغاز کردن
launching
U
اغاز کردن
lead off
U
اغاز کردن
initiate
U
اغاز کردن
initiates
U
اغاز کردن
inchoate
U
اغاز کردن
initiated
U
اغاز کردن
begins
U
اغاز کردن
reoccupy
U
دوباره اغاز کردن
to take arms
U
جنگ اغاز کردن
face off
U
رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
begins
U
اغاز نهادن شروع کردن
begin
U
اغاز نهادن شروع کردن
tee off
U
اغاز کردن محکم زدن
dawns
U
اغاز اغاز شدن
dawning
U
اغاز اغاز شدن
dawn
U
اغاز اغاز شدن
dawned
U
اغاز اغاز شدن
alliterate
U
چند کلمهء نزدیک بهم را با یک حرف اغاز کردن
initiating
U
اغاز کردن شروع کردن
initiates
U
اغاز کردن شروع کردن
initiate
U
اغاز کردن شروع کردن
initiated
U
اغاز کردن شروع کردن
orate
U
نطق کردن خواندن
sight-read
U
فی البداهه خواندن یا اجرا کردن
sight read
U
فی البداهه خواندن یا اجرا کردن
to spell out
U
بزحمت خواندن یا هجی کردن
sight-reading
U
فی البداهه خواندن یا اجرا کردن
sight-reads
U
فی البداهه خواندن یا اجرا کردن
prelect
U
سخنرانی کردن خطا به خواندن
praelect
U
سخنرانی کردن خطا به خواندن
recall
U
فرا خواندن احضار لغو کردن
recalls
U
فرا خواندن احضار لغو کردن
recalled
U
فرا خواندن احضار لغو کردن
descant
U
اواز زیر خواندن ازادانه انتقاد کردن
descants
U
اواز زیر خواندن ازادانه انتقاد کردن
pop
U
خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
popped
U
خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
pops
U
خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
prayed
U
نماز خواندن بدرگاه خدا استغاثه کردن خواستارشدن
prays
U
نماز خواندن بدرگاه خدا استغاثه کردن خواستارشدن
praying
U
نماز خواندن بدرگاه خدا استغاثه کردن خواستارشدن
pray
U
نماز خواندن بدرگاه خدا استغاثه کردن خواستارشدن
read head
U
هد خواندن راس خواندن
to call the roll
U
حاضر غایب کردن
[نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
opens
U
آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
open
U
آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
opened
U
آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
study for bar
U
دوره تعلیماتی و کاراموزی کانون وکلا را طی کردن درس حقوق خواندن
crashingly
U
خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crash
U
خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashed
U
خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashes
U
خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashing
U
خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
head crash
U
برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
extends
U
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extending
U
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extend
U
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
head switching
U
فعال کردن نوک خواندن ونوشتن به هنگام خوانده ونوشته شدن اطلاعات توسط دستگاه ذخیره با دستیابی تصادفی
head
U
دیسک مخصوص برای تمیز کردن نوک خواندن / نوشتن دیسک
preparations
U
تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
preparation
U
تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
degauss
U
پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
wand
U
دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
wands
U
دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
beginning
U
اغاز
instep
U
اغاز
origins
U
اغاز
insteps
U
اغاز
outset
U
اغاز
origin
U
اغاز
incipience or ency
U
اغاز
scratch line
U
خط اغاز
beginnings
U
اغاز
originationu
U
اغاز
entrancing
U
اغاز
entrances
U
اغاز
entranced
U
اغاز
primordium
U
اغاز
jump off
U
اغاز
exordium
U
اغاز
commencement
U
اغاز
authorship
U
اغاز
initiation
U
اغاز
kick-off
U
اغاز
initio
U
در اغاز
kick-offs
U
اغاز
inception
U
اغاز
inchoation
U
اغاز
venue
U
اغاز
abinitio
U
از اغاز
entrance
U
اغاز
getaway
U
اغاز
kick off
U
اغاز
venues
U
اغاز
initation
U
اغاز
terminus a que
U
اغاز
getaways
U
اغاز
onset
U
اغاز
get away
U
اغاز
from a to izzard
U
از اغاز تا انجام
uppermost
U
از اغاز از ابتدا
birth
U
اغاز زاد
initials
U
واقع در اغاز
alphas
U
اغاز شروع
births
U
اغاز زاد
alpha and omega
U
اغاز و فرجام
som
U
اغاز پیام
nodal point
U
نقطه اغاز
at first
U
در اغاز کار
primed
U
درجه یک اغاز
initialing
U
واقع در اغاز
start of taxt
U
اغاز متن
introductive
U
اغاز کننده
debut
U
اغاز کار
incipit
U
شروع و اغاز
prime
U
درجه یک اغاز
debuts
U
اغاز کار
start of message
U
اغاز پیام
at the start
U
در اغاز کار
alpha
U
اغاز شروع
takeoff
U
اغاز پرش
primes
U
درجه یک اغاز
wire to wire
U
از اغاز تا فرجام
thru
U
از اغاز تاانتها
initialled
U
واقع در اغاز
begins
U
اغاز شدن
initial
U
واقع در اغاز
revival
U
اغاز رونق
initialed
U
واقع در اغاز
inaugurator
U
اغاز کننده
begin
U
اغاز شدن
takeoffs
U
اغاز پرش
self initiated
U
خود اغاز
soft start
U
اغاز نرم
revivals
U
اغاز رونق
leadoff
U
اغاز ضربت
to take to
U
اغاز نهادن
start bit
U
بیت اغاز
start of heading
U
اغاز سرفصل
jump off
U
اغاز حمله
initialling
U
واقع در اغاز
initial point
U
نقطه اغاز
originate
U
اغاز شدن یاکردن
corrosive attack
U
اغاز و توسعه خورندگی
preface
U
اغاز پیش گفتار
prefaces
U
اغاز پیش گفتار
prefaced
U
اغاز پیش گفتار
jump the gum
U
خطا در اغاز پرش
multilaunching
U
اغاز بکار چندتایی
through
U
از اغاز تا انتها کاملا
initial boiling point
U
نقطه اغاز جوشش
prefacing
U
اغاز پیش گفتار
grid start
U
حرکت اتومبیلها با هم در اغاز
pullulate
U
اغاز توسعه نهادن
flagman
U
پرچم دار خط اغاز
staggers
U
خط اغاز مسیر هر دونده
staggering
U
خط اغاز مسیر هر دونده
upfield
U
نقطه اغاز بازی
wires
U
خط اغاز یا پایان مسابقه
start bit
U
ذرهء اغاز نما
decadence
U
فساد اغاز ویرانی
kick off
U
ضربه اغاز بازی
era
U
اغاز تاریخ عصر
stage
U
قراردادن اتومبیل در خط اغاز
stages
U
قراردادن اتومبیل در خط اغاز
kickoff
U
ضربه اغاز بازی
new departure
U
اغاز رویه تازه
set position
U
اماده در نقطه اغاز
stagger
U
خط اغاز مسیر هر دونده
hajime
U
اغاز مبارزه کاراته
aurora
U
سرخی شفق اغاز
originates
U
اغاز شدن یاکردن
christmas tide
U
هفتهای که اغاز ان 42دسامبراست
originating
U
اغاز شدن یاکردن
eolithic
U
متعلق به اغاز عصرسنگ
guard line
U
خط اغاز مسابقه شمشیربازی
exordial
U
مربوط به اغاز یا مقدمه
wire
U
خط اغاز یا پایان مسابقه
eras
U
اغاز تاریخ عصر
originated
U
اغاز شدن یاکردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com