Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
knock down
U
زدن با تانک یا توپ هواپیما از کار انداختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
on
U
فرمان سمت خوب درتیراندازی با تانک لوله تانک در سمت هدف است
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
bazooka
U
ضد تانک
panzer
U
تانک
tankers
U
تانک
tanker
U
تانک
anti-tank
U
ضد تانک
water towers
U
تانک اب
water tower
U
تانک اب
reservoir
U
تانک
reservoirs
U
تانک
bazookas
U
ضد تانک
tank
U
تانک
antitank
U
ضد تانک
antiarmor
U
ضد تانک
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
antitank artillery
U
توپخانه ضد تانک
intermediate frequency tank circuit
U
مدار تانک
flail tank
U
تانک ضد مین
drop tank
U
تانک موقت
amphibious tank
U
تانک اب خاکی
main battle tank
U
تانک اصلی
tank deck
U
شاسی تانک
tank destroyer
U
توپ ضد تانک
stalled tank
U
تانک ایستاده
antitank obstacle
U
مانع ضد تانک
caterpillar tracks
U
وسائلنقلیهسنگینمثل"تانک"
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
tankage
U
گنجایش تانک یا مخزن
control vehicle
U
تانک نافم حرکت
hull defilade
U
سنگر گرفتن تانک
landing craft tank
U
ناو تانک پیاده کن
skirting armor
U
زره دامنه تانک
decked
U
سکوی جلوی تانک
decks
U
سکوی جلوی تانک
armor group
U
گروه زره تانک
bulkheads
U
دهلیزداخلی دهلیز تانک
turret
U
برجک توپ یا تانک
bulkhead
U
دهلیزداخلی دهلیز تانک
deck
U
سکوی جلوی تانک
cupolas
U
برجک فرماندهی تانک
stalled tank
U
تانک از کار افتاده
turrets
U
برجک توپ یا تانک
fuel tank vent
U
هواکش تانک سوخت
track tension
U
تنظیم شنی تانک
cupola
U
برجک فرماندهی تانک
antitank launcher
U
موشک انداز ضد تانک
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
flail tank
U
تانک غلطک دار ضد مین
scorpion
U
نوعی تانک سبک شناسایی
high explosive antitank
U
گلوله سوختار شدید ضد تانک
scorpions
U
نوعی تانک سبک شناسایی
main battle tank
U
قوی ترین تانک رزمی
bring down
U
به زمین انداختن حریف انداختن شکار
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
tank recovery vehicle
U
خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
ullage
U
حجم بالای سطح مایع تانک
whippet
U
سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
intercom
U
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
intercoms
U
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
entac
U
موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
hull
U
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
compass course
U
مسیر مغناطیسی خودرو یاهواپیما یا تانک
skirting armor
U
ضخیم ترین قسمت زره تانک
whippets
U
سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
hulls
U
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
scorpions
U
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
scorpion
U
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
main armament
U
جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو
haul defilade
U
قرار دادن قنداق تانک درپناه سنگر
hull down
U
قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
secondary armament
U
جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
gunnery
U
توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
sprocket
U
دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
jeopard
U
بخطر انداختن بمخاطره انداختن
horrifies
U
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrifying
U
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrify
U
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrified
U
بهراس انداختن به بیم انداختن
integral tank
U
تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
wet wing
U
بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
steer roping
U
کمند انداختن به گاو ونگهداشتن ناگهانی اسب برای انداختن گاو بزمین
sponson
U
جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
hunting
U
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
biocidal action
U
عمل موادیکه جهت کشتن میکروبها و باکتریها به تانک سوخت اضافه میشود
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude
U
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
metal deactivator
U
مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
let down
U
پایین انداختن انداختن
bog
U
توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
bogs
U
توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
ramp
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
azimuth guidance
U
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
compensating port
U
مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
bqm
U
سیستم هدف کش فایربی سیستم هدف کش ضد هوایی یا ضد تانک
aeroplanes
U
هواپیما
tailplane
U
دم هواپیما
aeroplane
U
هواپیما
aircraft
U
هواپیما
flight
U
هواپیما
one aircraft was shot down
U
یک هواپیما
anti-aircraft
U
ضد هواپیما
flying machine
U
هواپیما
escadrille
U
6 هواپیما
airplain
U
هواپیما
planed
U
هواپیما
planes
U
هواپیما
airplanes
U
هواپیما
airplane
U
هواپیما
planing
U
هواپیما
air plane
U
هواپیما
air craft
U
هواپیما
plane
U
هواپیما
spall
U
تکههای جدا شده از زره تانک بعلت انفجار تکههای پرتاب شده از زره
hangar
U
اشیانه هواپیما
path of flight
U
مسیر هواپیما
crew
U
خدمه هواپیما
propeller
U
ملخ هواپیما
avigation
U
فن هدایت هواپیما
leading line
U
خط هدایت هواپیما
crews
U
خدمه هواپیما
crewing
U
خدمه هواپیما
crewed
U
خدمه هواپیما
air hostess
U
مهماندار هواپیما
landings
U
نشستن هواپیما
aviation fuel
U
سوخت هواپیما
aviation gasoline
U
بنزین هواپیما
axes of an airplane
U
محورهای هواپیما
axial of an aircraft
U
محور هواپیما
landings
U
فرودگاه هواپیما
landing
U
نشستن هواپیما
bail out
U
پریدن از هواپیما
landing
U
فرودگاه هواپیما
screws
U
ملخ هواپیما
screw
U
ملخ هواپیما
load
U
بارمهمات هواپیما
hangars
U
اشیانه هواپیما
crew member
U
خدمه هواپیما
arresting sheave
U
پل مهار هواپیما
port
U
فرودگاه هواپیما
planing
U
صاف هواپیما
planes
U
صاف هواپیما
planed
U
صاف هواپیما
plane
U
صاف هواپیما
avgas
U
بنزین هواپیما
loads
U
بارمهمات هواپیما
captaining
U
فرمانده هواپیما
captains
U
فرمانده هواپیما
altitude
U
ارتفاع هواپیما
aerocommander
U
نوعی هواپیما
aeromechanic
U
مکانیک هواپیما
agl
U
رادار هواپیما
aircraft gun laying
U
رادار هواپیما
fuselages
U
دماغه هواپیما
fuselages
U
بدنه هواپیما
fuselage
U
دماغه هواپیما
captained
U
فرمانده هواپیما
airmen
U
خدمه هواپیما
aerodrome
U
فرودگاه هواپیما
aerodromes
U
فرودگاه هواپیما
airman
U
خدمه هواپیما
invention of the aeroplane
U
اختراع هواپیما
flap
U
باله هواپیما
ground crew
U
کارکنان هواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com