English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hyaloid U زجاجی شفاف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
glassine U نوعی کاغذ نازک شفاف یانیمه شفاف که هوا یا روغن از ان نمیتواند عبور کند
glassy U زجاجی
hyaline U زجاجی
vitreous U زجاجی
hyaloid membrane U غشاء زجاجی
translucence U حالت زجاجی
translucency U حالت زجاجی
hyaloid U غشاء زجاجی
hyaloid U عضو زجاجی
vitreous U زجاجی شبیه شیشه
translucid U روشن کننده زجاجی
galssy U شیشه مانند زجاجی
transparence U شفافیت حالت زجاجی
hyalitis U ورم رطوبت زجاجی
vitrifiable U قابل تبدیل بحالت زجاجی
hyaloplasm U ماده پروتوپلاسمی روشن زجاجی
salpa U جنسی ازجانوران گرمسیری زجاجی وخمرهای شکل اقیانوسی
salp U جنسی ازجانوران گرمسیری زجاجی وخمرهای شکل اقیانوسی
diaphanous U شفاف
transpicuous U شفاف
transparencies U شفاف
pellucid U شفاف
hyaline U شفاف
lucid U شفاف
translucid U شفاف
perspicuous U شفاف
glaze ice U یخ شفاف
crystalline U شفاف
clear ice U یخ شفاف
nitid U شفاف
transparency U شفاف
clearer U شفاف
transparently U شفاف
clear U شفاف
clearest U شفاف
crystals U شفاف
overlays U شفاف
overlaying U شفاف
overlay U شفاف
transparent U شفاف
crystal U شفاف
clears U شفاف
semigloss U نیمه شفاف
transparent color U رنگ شفاف
transluscent U نیم شفاف
sharp image U تصویر شفاف
sharp picture U تصویر شفاف
translucid U شفاف کننده
clear picture U تصویر شفاف
shellac U لاک شفاف
semitransparent U نیمه شفاف
semitranslucent U نیمه شفاف
semiopaque U نیمه شفاف
tumbler U لیوان [شفاف]
lucidity U شفاف بودن
amorphous U غیر شفاف
sleekest U صاف شفاف
sleeker U صاف شفاف
sleek U صاف شفاف
clears U شفاف زدودن
black ice U یخ شفاف روی اب
translucent U نیمه شفاف
translucent U نیم شفاف
clearest U شفاف زدودن
opaque U غیر شفاف
clear U شفاف زدودن
clearer U شفاف زدودن
fluoresce U شفاف شدن
clear varnish U لاک شفاف
elucidate U توضیح دادن شفاف
elucidated U توضیح دادن شفاف
elucidates U توضیح دادن شفاف
fluoroscope U صفحه شفاف رادیوسکپی
elucidating U توضیح دادن شفاف
Cellophane U لایه پلاستیکی شفاف با بنیان سلولزی
dioptrics U مبحث انکسار نور در اجسام شفاف
canopy U پوشش شفاف روی قسمت خدمه پرواز
to see through U از بین چیزی مات [غیر شفاف] دیدن
canopies U پوشش شفاف روی قسمت خدمه پرواز
map template U صفحه شفاف مخصوص نصب روی نقشه
celluloid U لایه پلاستیکی شفاف ازنیتروسلولز اغشته به کافور
iceland spar U کلسیت شفاف دارای خاصیت انکسار مضاعف
xerophthalmia U خشک و غیر شفاف شدن ملتحمه چشم
acrylic U پلاستیک ترموست شفاف ازجنس استرهای پلیمریزه اسیدهای اکریلیک
iceneedle U یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
Perspex U خانوادهای از پلاستیکها که بعنوان شیشه یا پلاستیکهای شفاف و نوگذران در هواپیماکاربرد فراوان دارد
alabaster U [کربنات کلسیم نیمه شفاف در رنگ های زرد و سفید که اغلب در نورگیر پنجره استفاده می شود.]
hyaline cartilage U غضروف شفاف غضروف هیالن
rounded U گرد شده شفاف شده
clear U روشن کردن صاف کردن شفاف کردن
clearer U روشن کردن صاف کردن شفاف کردن
clears U روشن کردن صاف کردن شفاف کردن
clearest U روشن کردن صاف کردن شفاف کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com