English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
low level language U زبان سطح پایین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
plan U زبان برنامه نویسی سطح پایین
plans U زبان برنامه نویسی سطح پایین
interdental consonant U حرف مصمتی که با گذاردن زبان در میان دندانهای بالاو پایین تلفظ میشود
low level programming language U زبان برنامه نویسی سطح پایین
Other Matches
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
depresses U پایین دادن لوله پایین اوردن
depress U پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul U پایین کشیدن رشته پایین کشنده
down U سوی پایین بطرف پایین
translators U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly U زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
languages U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language U زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler U که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol U Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targeted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental U زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
author language U زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
mealymouthed U ادم چرب زبان شیرین زبان
professional slang U زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
He is speechless (inarticulate). U سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal U زبان ساده شده زبان اسمبلی
interpreting U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic U زبان تازی زبان عربی
language U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
glib U چرب زبان زبان دار
interpret U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interprets U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
scottish gaelic U زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue U گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
low level U پایین
bal U از مچ پا به پایین
beneath U پایین
down U پایین
beneath U پایین تر
below U پایین
sub- U یا پایین تر
lower limit U حد پایین
lower most U پایین تر
dowm U پایین
submiss U پایین
down stairs U پایین
infara U پایین
subteen U پایین تر از سن 31
hypogenous U پایین رو
flattest U پایین
underneath U پایین
shortest U پایین تر
subatmospheric U پایین تر از جو
lower U پایین
shorter U پایین تر
short U پایین تر
infara U پایین تر
further down U پایین تر
tailwater U پایین اب
vide infara U پایین
flat U پایین
hereinafter [formal] <adv.> U در پایین
hereafter <adv.> U در پایین
thereinafter [archaic or formal] <adv.> U در پایین
bottom U پایین
lowers U پایین تر
bottoms U پایین
low U پایین
de- U پایین
neath or neath U پایین
neath or neath U پایین تر
below <adv.> U در پایین
lowering U پایین تر
lower U پایین تر
shitu U پایین
lowered U پایین تر
the masses U دستههای پایین تر
downfield U میدان پایین
hereinbelow U در پایین این
the lower world U جهان پایین
nether world U جهان پایین
on the down grade U پایین رونده
go down U پایین رفتن
go dan barai U رد کردن از پایین
nutate U پایین افتادن
nutant U پایین افتاده
downmost U پایین ترین
breast U نورد پایین
oars down U پارو پایین
hereinbelow U ازاین پایین تر
lower mast U دکل پایین
to look down U پایین امدن
to let down U پایین کردن
bottommost U پایین ترین
submaxilla U ارواره پایین
dim light U نور پایین
infrahuman U پایین تر از انسان
download U بارگیری پایین
disrate U پایین اوردن
to go down U پایین رفتن
down current U جریان رو به پایین
down draft U جریان رو به پایین
neath or neath U پایین زیرین
From top to bottom. U ازبالاتا پایین
down stroke U ضربه رو به پایین
downward stroke U ضربه رو به پایین
downfeed U تغذیه رو به پایین
desceht U پایین امدن
lee U پایین باد
drives U ضربه از پایین
drive U ضربه از پایین
beneath U از زیر پایین تر از
depression U پایین دادن
to come down U پایین امدن
prolapsus U پایین افتادگی
prolapse U پایین افتادن
downtrend U سیربطرف پایین
downward U پایین زیرین
downward U روبه پایین
pushdown U پایین فشردنی
downward swing U نوسان رو به پایین
nether U زیر پایین
downward travel U ضربه رو به پایین
downstairs U طبقه پایین
downward movement U حرکت رو به پایین
downward compatible U سازگار رو به پایین
to get down U پایین رفتن
downward compatibility U سازگارمتمایل به پایین
prolapse U پایین افتادگی
push down stack U پایین فشردنی
downstream U پایین رود
overhand U از پایین ببالا
the valley lies below U ده در پایین است
foot U پایین بادبان
shutting U پایین اوردن
shuts U پایین اوردن
shut U پایین اوردن
res U noitaloseR پایین
minor U پایین رتبه
comedown U پایین رفتن
downstream U پایین دست
to bring down U پایین اوردن
to beat down U پایین اوردن
subordinating U فرعی پایین تر
subordinates U فرعی پایین تر
subordinated U فرعی پایین تر
subordinate U فرعی پایین تر
face down feed U خورد رو به پایین
lowest U پایین ترین
depressions U پایین دادن
decurrent U پایین افتاده
top-down U از بالا به پایین
top down U از بالا به پایین
bottom up U از پایین به بالا
descends U پایین امدن
descend U پایین امدن
lowermost U پایین ترین
low pass U پایین گذر
nether U واقع در پایین
catabatic U پایین اینده
feet U پایین دامنه
alow U روبه پایین
lower class U طبقه پایین
lower classes U طبقه پایین
low order U پایین رتبه
low level U در سطح پایین
lower threshold U استانه پایین
bate U پایین اوردن
low U پایین اهسته
low U پایین ضعیف
lowpass U پایین گذار
lower most U پایین ترین
low order U مرتبه پایین
uoppon pyon soon koot U کف دست پایین
low frequency U فرکانس پایین
degrades U پایین دادن
lower limit U کران پایین
look down U پایین امدن
degrade U پایین دادن
undermost U پایین ترین
low altitude U ارتفاع پایین
low activity U فعالیت پایین
to reach down U پایین اوردن
At lower levels. U در سطوح پایین تر
low wing U بال پایین
mean low water U اب پایین میانگین
low energy U انرژی پایین
low resolution U تفکیک پایین
low resolution U وضوح پایین
up and down U بالا و پایین
to sink in the scale U پایین رفتن
lower bound U کران پایین
to set down U پایین اوردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com