English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
procedure oriented language U زبان رویه گرا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
hol U Language Order High زبان برنامه نویسی رویه گرا
Other Matches
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
translator U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
assembly U زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
languages U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
host language U زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler U که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol U Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targetting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental U زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targeted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
author language U زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
professional slang U زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
mealymouthed U ادم چرب زبان شیرین زبان
bal U زبان ساده شده زبان اسمبلی
He is speechless (inarticulate). U سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
language U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic U زبان تازی زبان عربی
languages U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interprets U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib U چرب زبان زبان دار
interpreted U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
scottish gaelic U زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
policies U رویه
encrustation U رویه
encrustations U رویه
tenor U رویه
instep U رویه
ism U رویه
water surface U رویه اب
vamp U رویه
policy U رویه
tenors U رویه
immethodical U بی رویه
facet U رویه
outsides U رویه
outside U رویه
tactics U رویه
comportment U رویه
these t. were not U رویه
upper crust U رویه
insteps U رویه
metier U رویه
surfaces U رویه
practice U رویه
surfaced U رویه
metiers U رویه
mTtiers U رویه
facing U رویه
facings U رویه
procedure U رویه
praxis U رویه
uppers U رویه
irregular U بی رویه
facets U رویه
surface U رویه
upper U رویه
schemed U ترتیب رویه
cover U رویه لفاف
coverings U رویه لفاف
scheme U ترتیب رویه
tacked U پونز رویه
covers U رویه لفاف
tack U پونز رویه
pentahedral U پنج رویه
recovery procedure U رویه ترمیمی
recursive procedure U رویه بازگشتی
tacking U پونز رویه
card face U رویه کارت
cant U رویه اریب
in stream procedure U رویه با مسیل
plane U رویه هموار
ism U اعتقاد رویه
ostrich policy U رویه کبک
judicial precedent U رویه قضایی
triacontahedral U سی رویه سی طرفی
top milk U رویه شیر
single sided disk U دیسک یک رویه
tacks U پونز رویه
schemes U ترتیب رویه
top U رویه عالی
pillow case U رویه بالش
procedure oriented U رویه گرا
procedure declaration U اعلان رویه
surfaced U رویه دادن
pure procedure U رویه جامع
surface U رویه فاهر
surface U رویه دادن
systems U قاعده رویه
scheme of life U رویه زندگی
system U قاعده رویه
smooth surface U رویه صاف
rough surface U رویه زبر
road surface U رویه راه
surfaces U رویه دادن
the policy of the government U رویه دولت
planimeter U رویه پیما
sandals U کفش بی رویه
sandal U کفش بی رویه
planed U رویه هموار
planes U رویه هموار
planing U رویه هموار
surfaced U رویه فاهر
surfaces U رویه فاهر
rubbed surface U رویه صاف
precedents U رویه قضایی
precedent U رویه قضایی
facet theory U نظریه رویه ها
surface-to-air U رویه به هوا
code page U رویه رمز
exfoliation U رویه سابی
practice U رویه پیشه
dummy module U رویه ساختگی
encrustations U رویه بندی
hard soil U رویه محکم
encrustation U رویه بندی
cross section U رویه برش
impolicy U رویه غلط
flippy U فلاپی دو رویه
line U حدود رویه
finishing coat U اندود رویه
lines U حدود رویه
control procedure U رویه کنترل
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
overgrown U دارای رشد بی رویه
surface treatment U عملیات سطح رویه
revamping U دوباره رویه انداختن
revamp U دوباره رویه انداختن
slope weir U بندسرریز با رویه شیبدار
to explain oneself U رویه یاقصدخودراشرح دادن
to change the tack U تغییر رویه دادن
slope weir U شادروان با رویه شیبدار
revamped U دوباره رویه انداختن
revamps U دوباره رویه انداختن
new departure U اغاز رویه تازه
international practice U رویه بین المللی
irregular act U عمل خلاف رویه
low key posture U رویه محافظه کارانه
binder course U قشر زیرین رویه
input output procedure U رویه ورودی- خروجی
bristled U رویه تجاوزکارانه داشتن
bristle U رویه تجاوزکارانه داشتن
impolitic U مخالف رویه صحیح
procedure U رویه طریقه فرایند
one time tape U نوار یک رویه کلید رمز
tambour U رویه یادیواره متحرک چوبی
one time pad U صفحات کلید رمز یک رویه
altar-stone U [سنگ رویه فوقانی محراب]
to change one's course U خط مشی یا رویه خودرا تغییردادن
the old p should be continued U رویه پیش بایدادامه یابد
flippy diskette U دیسکت با دو رویه قابل ضبط
deck board U کف یا رویه پالت حمل مهمات
honesty is the best policy U راستی ودرستی بهترین رویه
frosting U رویه خامهای کیک یا شیرینی
to pull in U دست از کار یا رویه خودکشیدن
cataloged procedure U رویه فهرست بندی شده
to take a course U رویه ایی را اتخاذ کردن
altar-slad U [سنگ رویه فوقانی محراب]
resurfacing U شن بخورد راه دادن بازسازی رویه
rolltop desk U میز تحریر دارای رویه کشودار
to mark out one's course U طرحی برای رویه خود ریختن
sops U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
sop U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
spa U Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
planometer U صفحه همواری که رویه هارابدان می پیمایند ترازمسطحات
spas U Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
moquette U پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
scrap heap policy U رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
newton raphson U اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
prunella U پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
oxtongue U گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
tactics U دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
faces U قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
face U قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
change over U تغییر روش تغییر رویه
rpg language U زبان ار پی جی
grss language U زبان جی پی اس اس
tongue [language] U زبان
abusers U بد زبان
tongueless U بی زبان
abuser U بد زبان
languages U زبان ها
language U زبان
report progarm generator U زبان ار- پی- جی
language U زبان
hound's tongue U سگ زبان
as one man U با یک زبان
tongue U زبان
languages U زبان
c++ U زبان ++C
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com