Perdic | زبان ترکی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	the turkish language U	زبان ترکی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	kara U	به معنای رنگ سیاه [در زبان ترکی]
Other Matches

	Anatolia U	منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
	disassembler U	برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
	triskele U	سه ترکی
	triglyph U	سه ترکی
	triskelion U	سه ترکی
	Turkish U	ترکی
	turcism U	کیش ترکی
	mogul lampholder U	سرپیچ ترکی
	turkism U	اصطلاحات ترکی
	overhand U	ترکی دوزی
	turkish knot U	گره ترکی
	to sew overhand U	ترکی دوزی کردن
	turkism U	اداب وسنن ترکی
	Anatolia rug U	فرش ترکی یا آناتولی
	oversew U	ترکی دوزی کردن
	feather-boarding U	[پوشش ترک ترکی با تخته]
	feather boarding U	پوشش ترک ترکی باتخته
	turki U	زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
	turkic U	زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
	alinik design U	واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی
	carnation motif U	طرح گل میخک در قالی های قفقازی و ترکی
	translator U	برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
	translators U	برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
	languages U	استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
	assembly U	زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
	language U	برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
	languages U	برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
	language U	استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
	host language U	زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
	season cracking U	ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
	compiler U	که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
	snobol U	Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
	targeted U	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
	linguo dental U	زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
	targets U	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
	targetted U	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
	targetting U	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
	target U	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
	targeting U	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
	sand crack U	ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
	hook knife U	چاقوی قلاب شکل [جهت گره زدن خامه ها در روش ترکی بافت]
	modula U	یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
	author language U	زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
	mealymouthed U	ادم چرب زبان شیرین زبان
	bal U	زبان ساده شده زبان اسمبلی
	He is speechless (inarticulate). U	سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
	professional slang U	زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
	Elibilinde U	[طرحی ترکی در گلیم بافی که نمادی از یک انسان و حالت دست به کمر وی را نشان می دهد.]
	phoenix U	مرغ آتشین [سیمرغ] [نقش این پرنده افسانه ای در فرش های ترکی، چینی و ایرانی استفاده می شود.]
	Arabic U	زبان تازی زبان عربی
	languages U	مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
	glib U	چرب زبان زبان دار
	interpreted U	ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
	interprets U	ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
	interpret U	ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
	interpreting U	ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
	language U	مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
	scottish gaelic U	زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
	assembler U	یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
	caucasus U	منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
	symmetric knot U	گره ترکی [گره نامتقارن] [که بدور دو تار زده می شود و معمولا از قلاب جهت خفت زدن استفاده می شود.]
	kepse motife U	[ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
	kanat U	نوعی گلیم ترکی [روشی از بافت گلیم است که در آن ابتدا رشته های باریک را بافته، سپس آنها را به یکدیگر می دوزند. این روش بین روستائیان ترکیه بیشتر مرسوم می باشد.]
	Gabbeh U	گبه [با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
	Sarab U	سراب [حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
	Quchan U	قوچان [شمال خراسان که از اوایل قرن یازدهم هجری قمری به بافت فرش مشغول بوده و بافندگان آن کردهای مهاجر کردستان می باشند.بیشتر فرش ها تماما پشم بوده و گره ترکی دارند.]
	apl U	یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
	kikalak design U	طرح قوچ [در ترکی این واژه به معنای شاخ قوچ می باشد. این طرح در فرش های ترکیه بکار رفته و بصورت قرینه در چهار طرف نقطه مرکزی بافته می شود.]
	table carpet U	فرش رومیزی [اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
	oxtongue U	گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
	loop pile U	پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
	report progarm generator U	زبان ار- پی- جی
	hound's tongue U	سگ زبان
	glossa U	زبان
	two tongued U	زبان
	abusers U	بد زبان
	abuser U	بد زبان
	language lab U	زبان
	grss language U	زبان جی پی اس اس
	rpg language U	زبان ار پی جی
	tongues U	زبان
	tongue U	زبان
	tongueless U	بی زبان
	c++ U	زبان ++C
	language U	زبان
	languages U	زبان
	languages U	زبان ها
	as one man U	با یک زبان
	apt language U	زبان ای پی تی
	apl language U	زبان ای پی ال
	tongue [language] U	زبان
	language U	زبان
	serbian U	زبان صربستانی
	servian U	زبان صربی
	commerical language U	زبان تجاری
	command language U	زبان فرماندهی
	universal language U	زبان فراگیر
	command language U	زبان دستوری
	command language U	زبان فرمان
	Latin U	زبان لاتین
	uvula U	زبان کوچک
	bengali U	زبان بنگاله
	fabricated language U	زبان ساختگی
	semitic language U	زبان سامی
	vulgate U	زبان عامیانه
	basic language U	زبان بیسیک
	compile language U	زبان کامپایل
	slavic U	زبان اسلاوی
	mother tongues U	زبان مادری
	tongue-tied U	زبان بسته
	smooth tongued U	چرب زبان
	mother tongue U	زبان مادری
	avestan U	زبان اوستایی
	common language U	زبان عمومی
	erse U	زبان گالی
	Hebrew U	زبان عبری
	simula language U	زبان سیمیولا
	simscript language U	زبان سیمسکریپت
	baluchi U	زبان بلوچی
	estonian U	زبان استونی
	silver tongued U	چرب زبان
	slip of the tongue U	لغزش زبان
	gaulish U	زبان گال
	licks U	زبان زدن
	dumb U	زبان بسته
	dumber U	زبان بسته
	dumbest U	زبان بسته
	Afrikaans U	زبان آفریکانز
	zibet U	زبان هندی
	zend U	زبان زند
	written language U	زبان نوشتاری
	licked U	زبان زدن
	lick U	زبان زدن
	assyrian U	زبان اشوری
	pseudolanguage U	شبه زبان
	fortran iv U	زبان فرترن 2
	loll U	زبان بیرون
	lolled U	زبان بیرون
	cobol U	زبان کوبول
	lolling U	زبان بیرون
	lolls U	زبان بیرون
	Urdu U	زبان اردو
	psycholinguistics U	روانشناسی زبان
	charlatanry U	زبان بازی
	fortran U	زبان فرترن
	formal language U	زبان صوری
	publication language U	زبان نشری
	rap U	زخم زبان
	raps U	زخم زبان
	flemish U	زبان فلاندرز
	publication language U	زبان انتشارات
	body language U	زبان بدن
	welch U	زبان ولز
	scythian U	زبان سکایی
	comit language U	زبان کامیت
	design language U	زبان طراحی
	welsher U	زبان ولز
	charlatanism U	زبان بازی
	roumanian U	زبان رومانی
	sankskirt U	زبان سانسکریت
	romanic U	زبان رومی
	romanian U	زبان رومانی
	welcher U	زبان ولز
	Welsh U	زبان ولز
	formmal language U	زبان صوری
	brickbat U	زخم زبان
	aphasia U	زبان پریشی
	sign languages U	زبان علامات
	decompilation U	به زبان اصلی
	sign languages U	زبان اشاره
	technical language U	زبان تخصصی
	technical language U	زبان فنی
	declarative language U	زبان تشریحی
	declarative language U	زبان اعلانی
	computer oriented language U	زبان کامپیوترگرا
	sign language U	زبان اشاره
	sign language U	زبان علامات
	idioms U	زبان ویژه
	source language U	زبان اصلی
	the persian language U	زبان فارسی
	jargon U	زبان حرفهای
	jargon U	زبان فنی
	Chinese U	زبان چینی
	computer language U	زبان کامپیوتری
	computer language U	زبان کامپیوتر
	idiom U	زبان ویژه
	accadian U	زبان اکد
	target language U	زبان مقصود
	ambiguous language U	زبان مبهم
	symbolic language U	زبان نمادی
	czech U	زبان چکوسلواکی
	sweet spoken U	شیرین زبان
	algol 0 U	زبان الگول 06
	cypriot U	زبان قبرس
	cryptologic U	زبان رمز
	algorithmic language U	زبان الگوریتمی
	control language U	زبان کنترل
	dactylology U	زبان انگشتی
	algebraic language U	زبان جبری
	target language U	زبان هدف