Perdic | زبانهای پردازش رشته | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	string processing languages U	زبانهای پردازش رشته

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	list processing langauge U	زبانهای پردازش لیست
	snobol U	زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
	string U	زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
	null U	رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
	fill U	حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
	fills U	حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
	thready U	رشته رشته باصدای باریک
	postprocessor U	برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است
	modern languages U	زبانهای امروزی
	Bantu U	زبانهای بانتو
	tone language U	زبانهای اهنگی
	photocomposition U	کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
	xenoglossophobia U	هراس از زبانهای بیگانه
	xenoglossophilia U	عشق به زبانهای بیگانه
	robot control languages U	زبانهای کنترل روبوت
	indo aryan U	به زبانهای اریایی و هندوستان
	The living languages of the world. U	زبانهای زند ؟ دنیا
	low level languages U	زبانهای سطح پایین
	enarthrosis U	مفصل کام و زبانهای
	modern languages U	زبانهای این عصر
	interactive processing U	پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
	backing U	رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
	turkic U	زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
	turki U	زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
	lingua francas U	زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
	Bantu U	عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
	glottochronology U	مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
	To have a flair for languages. U	ذوق فرا گیری زبانهای خارجی را داشتن
	lingua franca U	زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
	database U	مجموعه زبانهایی که مثل زبانهای شرح داده
	databases U	مجموعه زبانهایی که مثل زبانهای شرح داده
	batch U	1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
	batches U	1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
	gpr U	ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
	edp U	پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
	pipeline U	اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
	pipelines U	اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
	fibrillation U	رشته رشته سازی
	threads U	رشته رشته شدن
	thread U	رشته رشته شدن
	fiberize U	رشته رشته کردن
	vdl U	زبانی برای تعریف و معناشناسی زبانهای برنامه نویسی
	There are many difference between Persian and English . U	بین زبانهای فارسی وانگلیسی فرق های زیادی وجود دارد
	codasyl U	مشاوره در مورد زبانهای سیستمهای اطلاعات Language DataSystems On Conferenceکنفرانس سیستم زبان داده ها
	universal U	قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
	distributed processing system U	سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
	centralized data processing U	پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
	in line processing U	پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
	generations U	مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
	generation U	مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
	american national standards institute U	سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
	fifth generation computers U	مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
	ansi U	سازمان آمریکایی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری را مشخص میکند که آنچه مربوط به زبانهای سطح بالای برنامه نویس میشود هم شامل آن است
	sierra U	رشته کوه تیز ودندانه دار رشته جبال تیز ودندانه دار
	Borland U	شرکت نرم افزاری که زبانهای برنامه نویسی زیادی را توسعه داده است و نیز سیتمهای پایگاه داده ها و برنامههای صفحه گسترده
	renumber U	خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
	strand U	رشته
	strands U	رشته
	artery U	رشته
	filaria U	رشته
	ranges U	رشته
	arteries U	رشته
	series U	رشته
	line U	رشته
	thread U	رشته
	fiber U	رشته
	threads U	رشته
	coneatenation U	رشته
	catena U	رشته
	chain U	رشته
	filaments U	رشته
	chains U	رشته
	yarns U	رشته
	yarn U	رشته
	filament U	رشته
	lines U	رشته
	ranged U	رشته
	branch U	رشته
	fibres U	رشته
	fibre U	رشته
	sequence U	رشته
	branches U	رشته
	tatter U	رشته رشته
	suites U	رشته
	unifilar U	یک رشته
	train U	رشته
	suite U	رشته
	trains U	رشته
	trained U	رشته
	sequences U	رشته
	fielded U	رشته
	range U	رشته
	string U	رشته
	funicle U	رشته
	seriated U	رشته رشته
	field U	رشته
	ghaut U	رشته
	reeve U	رشته
	fields U	رشته
	trains U	رشته سلسله
	specialities U	رشته اختصاصی
	trained U	یک رشته موج
	train U	یک رشته موج
	branch U	شعبه رشته
	branches U	رشته ساقه
	train U	رشته سلسله
	branches U	شعبه رشته
	systems U	رشته دستگاه
	branch U	رشته ساقه
	computing U	رشته کامپیوتر
	ridges U	رشته تپه
	sequences U	رشته ترتیب
	discipline U	رشته علمی
	ridge U	رشته تپه
	specialty U	رشته اختصاصی
	system U	سلسله رشته
	system U	رشته دستگاه
	systems U	سلسله رشته
	range	رشته کوه
	vermicelli U	رشته فرنگی
	ranges U	رشته کوه
	disciplines U	رشته علمی
	disciplining U	رشته علمی
	ranks U	قطار رشته
	trains U	یک رشته موج
	ranked U	قطار رشته
	rank U	قطار رشته
	heaters U	رشته گرمساز
	heater U	رشته گرمساز
	trained U	رشته سلسله
	tract U	رد بپا رشته
	tracts U	رد بپا رشته
	sequence U	رشته ترتیب
	ranged U	رشته کوه
	speciality U	رشته اختصاصی
	branch U	رشته [دانشی]
	the province of science U	رشته علوم
	symbolic string U	رشته علائم
	stup string U	رشته تنظیم
	strobilation U	تشکیل رشته
	string variable U	متغیر رشته
	string manipulation U	دستکاری رشته
	string length U	طول رشته
	string handling U	بکارگیری رشته
	spinnerete U	رشته ساز
	spinneret U	رشته ساز
	solid wire U	سیم تک رشته
	sequence of events U	رشته حوادث
	search string U	رشته جستجو
	optical fiber U	رشته اپتیکی
	null string U	رشته تهی
	the province of science U	رشته علمی
	train of thought U	رشته افکار
	field U	رشته [دانشی]
	area U	رشته [دانشی]
	division U	رشته [دانشی]
	pasta U	رشته فرنگی
	null string U	رشته پوچ
	noodle U	رشته فرنگی
	bit stream U	رشته ذره یی
	barbicel U	رشته باریک پر
	alphabetic string U	رشته الفبائی
	macaroni U	رشته فرنگی
	commentary U	رشته یادداشت
	commentaries U	رشته یادداشت
	quartermasters U	سر رشته دار
	quartermaster U	سر رشته دار
	hot-wiring U	رشته حرارتی
	hot-wires U	رشته حرارتی
	hot-wired U	رشته حرارتی
	hot-wire U	رشته حرارتی
	hot wire U	رشته حرارتی
	spaghetti U	رشته فرنگی
	nerves U	رشته عصبی
	nerve U	رشته عصبی
	bit string U	رشته ذرهای
	bit string U	رشته بیتی
	main sequence U	رشته اصلی
	lighting filament U	رشته ملتهب
	incandescent filament U	رشته ملتهب
	hair worm U	کرم رشته
	guinea worm U	کرم رشته
	ghat U	رشته سلسله
	finite series U	رشته کراندار
	finespun U	نازک رشته
	filiform U	رشته مانند
	filament resistor U	مقاومت رشته
	filum U	رشته لیفی
	empty string U	رشته خالی
	craftsman trade U	رشته فنی
	copper strand U	رشته مسی
	character string U	رشته کاراکتری
	character string U	رشته دخشهای
	symbol stringe U	رشته نمادی
	fibres U	رشته علفی
	string U	رشته خالی
	yarn U	رشته طناب
	string U	رشته کردن
	yarns U	رشته طناب
	fibre U	رشته علفی