Perdic | زاویه پراکندگی حداکثر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	maximum scattering angle U	زاویه پراکندگی حداکثر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	dispersion scale U	طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
	dispersion pattern U	مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
	dispersion U	پراکندگی منطقه پراکندگی
	dispersion U	پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
	graduated circle of an alidade U	دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
	longitudinal dihedral U	اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
	grivation U	زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
	deflection pattern U	مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
	max min system U	سیستم حداکثر و حداقل سیستم انبارداری که در ان حداقل و حداکثر موجودی تعیین میگردد
	angle of convergence U	زاویه تقرب زاویه پارالاکس
	loss angle U	زاویه تلف زاویه تلفات
	angle of repose U	زاویه تعادل زاویه ارامش
	entering angle U	زاویه ورودی زاویه دخول
	angle of rotation U	زاویه دوران زاویه چرخش
	declination U	زاویه انحراف زاویه میل
	maximal aerobic power U	بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
	maximal oxygen uptake U	حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
	maximal oxygen consumption U	حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
	bombing angle U	زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
	capacity cost U	هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
	distance angle U	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
	constant angle arch dam U	بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
	broadcasts U	پراکندگی
	broadcast U	پراکندگی
	variance U	پراکندگی
	dispersion U	پراکندگی
	spreading U	پراکندگی
	strewment U	پراکندگی
	leakage U	پراکندگی
	scatter U	پراکندگی
	scatters U	پراکندگی
	leakages U	پراکندگی
	sparsity U	پراکندگی
	scattering U	پراکندگی
	diaspora U	پراکندگی
	dispersal U	پراکندگی
	diffusion U	پراکندگی
	dissipation U	پراکندگی
	angle offset method U	روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
	relative dispersion U	پراکندگی نسبی
	dispersion coefficient U	ضریب پراکندگی
	range dispersion U	پراکندگی بردی
	dissipate U	پراکندگی کردن
	rutherford scattering U	پراکندگی رادرفورد
	scatter diagram U	نمودار پراکندگی
	dissipating U	پراکندگی کردن
	range dispersion U	پراکندگی در برد
	discriminal dispersion U	پراکندگی افتراقی
	cone of dispersion U	مخروط پراکندگی
	dispersion error U	اشتباه پراکندگی
	dispersion pattern U	شکل پراکندگی
	dispersion rectangle U	مستطیل پراکندگی
	dispersal area U	منطقه پراکندگی
	dispersion U	پراکندگی تیر
	elastic scattering U	پراکندگی کشسان
	magnetic leakage U	پراکندگی مغناطیسی
	center of dispersion U	مرکز پراکندگی
	spread effects U	اثرات پراکندگی
	interspersal U	نثارسازی پراکندگی
	scattering power U	قدرت پراکندگی
	coherent scattering U	پراکندگی همدوس
	sparseness U	کم پشتی پراکندگی
	coefficient of variation U	ضریب پراکندگی
	inelastic scattering U	پراکندگی ناکشسان
	coefficient of dispersion U	ضریب پراکندگی
	lateral dispersion U	پراکندگی جانبی
	incoherent scattering U	پراکندگی ناهمدوس
	storm smear U	پراکندگی طوفان
	bragg scattering U	پراکندگی براگ
	dissipates U	پراکندگی کردن
	scatterplot U	نمودار پراکندگی
	light scattering U	پراکندگی نور
	longitudinal dispersion U	پراکندگی طول
	scattergram U	نمودار پراکندگی
	scissor U	پراکندگی اختلاف
	light scattering by air molecules U	پراکندگی هوا
	superelevation U	تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
	parallactic angle U	زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
	scattering U	پراکندگی بخش کردن
	rectangle of dispersion U	مستطیل پراکندگی گلوله ها
	to whip in U	از پراکندگی باز داشتن
	dispersal U	پراکندگی پراکنده سازی
	scattering of alpha particles U	پراکندگی ذرات الفا
	variation U	نوسان متناوب پراکندگی
	variations U	نوسان متناوب پراکندگی
	modal dispersion U	شکلی از پراکندگی پالس ها
	center of dispersion U	مرکزمستطیل پراکندگی گلوله ها
	cone of fire U	مخروط پراکندگی تیرها
	atomic scattering factor U	ضریب پراکندگی اتمی
	cone of dispersion U	مخروط پراکندگی بسکها
	atomic form factor U	ضریب پراکندگی اتمی
	distribution area U	منطقه پراکندگی تیر
	magnetic leakage U	پراکندگی فوران مغناطیسی
	zone of dispersion U	منطقه پراکندگی گلوله ها
	dispersion error U	اشتباه ناشی از پراکندگی تیر
	sprawl U	بطورغیرمنظم پخش شدن پراکندگی
	light scattering by air molecules U	پراکندگی نورتوسط مولکولهای هوا
	distribution U	سازمان دادن پراکندگی تیر
	sprawling U	بطورغیرمنظم پخش شدن پراکندگی
	sprawls U	بطورغیرمنظم پخش شدن پراکندگی
	distributions U	سازمان دادن پراکندگی تیر
	disperse U	[درجه تعلیق و پراکندگی مواد رنگی در رنگرزی]
	circular probable error U	دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
	lied U	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
	lies U	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
	lie U	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
	apogee U	زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
	apex angle U	زاویه راسی هدف زاویه راسی
	endurance U	حداکثر
	peak U	حداکثر
	uttermost U	حداکثر
	outsides U	حداکثر
	outside U	حداکثر
	peaking U	حداکثر
	maximum U	حداکثر
	maximal U	حداکثر
	peaks U	حداکثر
	peak load U	حداکثر بار
	flank speed U	حداکثر سرعت
	optimum height U	حداکثر ارتفاع
	full bore U	حداکثر تلاش
	price ceilings U	حداکثر قیمت
	maximum of intensity U	حداکثر شدت
	full speed U	حداکثر سرعت
	flat out U	حداکثر سرعت
	global maximum U	حداکثر مطلق
	peak demand U	حداکثر تقاضا
	peak voltage U	ولتاژ حداکثر
	peak speed U	حداکثر سرعت
	peak output U	حداکثر تولید
	peak load U	بار حداکثر
	maximum performance U	کارایی حداکثر
	intensity maximum U	حداکثر شدت
	maximum frequency U	فرکانس حداکثر
	maximum energy U	انرژی حداکثر
	maximization U	به حداکثر رسانیدن
	maximum amplitude U	دامنه حداکثر
	maximum available powere U	توان حداکثر
	maximum capacity U	فرفیت حداکثر
	maximum current U	جریان حداکثر
	maximum efficiency U	راندمان حداکثر
	peak current U	جریان حداکثر
	maximum efficiency U	حداکثر کارائی
	maximum deflection U	انحراف حداکثر
	maximum duration U	زمان حداکثر
	maximum detector U	اشکارساز حداکثر
	maximum density U	حداکثر تراکم
	maximum demand U	بار حداکثر
	maximum gain U	تقویت حداکثر
	maximum limited stress U	تنش حداکثر
	maximum work U	کار حداکثر
	maximum value U	مقدار حداکثر
	maximum thermometer U	گرماسنج حداکثر
	maximum speed U	حداکثر سرعت
	maximum slope U	حداکثر شیب
	maximum ratings U	مقدار حداکثر
	maximum prr ermissible U	مجاز حداکثر
	maximum profit U	حداکثر سود
	maximum price U	حداکثر بها
	maximum power demand U	مصرف حداکثر
	maximum performance U	عملکرد حداکثر
	maximum output U	خروجی حداکثر
	maximum moment U	حداکثر لنگر
	maximal U	وابسته به حداکثر
	maximum load U	بار حداکثر
	maximum deviation U	انحراف حداکثر
	high tides U	حداکثر مد دریا
	relative maximum U	حداکثر نسبی
	payload U	حداکثر بار
	payloads U	حداکثر بار
	peak U	حداکثر کاکل
	peaking U	حداکثر کاکل
	peaks U	حداکثر کاکل
	supercharge U	خرج حداکثر
	wage ceiling U	حداکثر دستمزد
	submaximal U	زیر حداکثر
	high tide U	حداکثر مد دریا
	maximum in power gain U	تقویت قدرت حداکثر
	traffic peak U	حداکثر عبور و مرور
	maximum direction finding U	جهت یابی حداکثر
	high water U	حداکثر ارتفاع اب مد دریا
	maximum flexibility U	خمش پذیری حداکثر
	maximum gate trigger current U	جریان احتراق حداکثر
	maximum gate trigger voltage U	ولتاژ احتراق حداکثر
	maximum input frequency U	فرکانس ورودی حداکثر
	maximum landing weight U	حداکثر وزن فرود
	maximum probility detection U	تعیین احتمال حداکثر
	maximum power operation U	کار با توان حداکثر
	maximum power gain U	تقویت توان حداکثر
	maximum permissible voltage U	ولتاژ مجاز حداکثر
	maximum permissible load U	بار مجاز حداکثر
	angle of repose U	حداکثر شیب استقرار
	maximum output voltage U	ولتاژ خروجی حداکثر
	maximum operating voltage U	ولتاژ کار حداکثر
	maximum natality U	حداکثر زاد و ولد
	maximum modulating frequency U	فرکانس حداکثر مدولاسیون
	maximum load U	بار گذاری حداکثر
	maximum liklihood method U	روش حداکثر احتمال
	maximum light transmission U	انتقال نور حداکثر
	maximum ratings U	مقدار نامی حداکثر