English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
monorail U ریل واحدمخصوص حرکت ترن یک چرخه
monorails U ریل واحدمخصوص حرکت ترن یک چرخه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cycle time U مدت چرخه زمان چرخه
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
tricycle U سه چرخه
velocipede U سه چرخه
trike U سه چرخه
tricyclic U سه چرخه
cyclones U چرخه
water cycle U چرخه اب
hydrologic cycle U چرخه اب
rotation U چرخه
cycles U چرخه
tricycles U سه چرخه
cycled U چرخه
monocycle U یک چرخه
cyclone U چرخه
monocyle U یک چرخه
cycle U چرخه
six by six U ماشین شش چرخه
handlebar U دسته دو چرخه
hertz U چرخه در ثانیه
execute cycle U چرخه اجرا
cycle stealing U مدت چرخه
cardiac cycle U چرخه قلبی
pedicab U سه چرخه پایی
cycle stealing U چرخه دزدی
carnot cycle U چرخه کارنو
storage cycle U چرخه انباره
hz U چرخه درثانیه
cyclones U چرخه باد
cyclone U چرخه باد
instruction cycle U چرخه دستورالعمل
four cycle U چهار چرخه
fetch cycle U چرخه واکشی
tricar U اتومبیل سه چرخه
duty cycle U چرخه کار
activity cycle U چرخه فعالیت
search cycle U چرخه جستجو
biorhythm U چرخه زیستی
design cycle U چرخه طراحی
circulation of a vector U چرخه بردار
cycles per second U چرخه در ثانیه
cycle time U مدت چرخه
tropical cyclone U چرخه استوایی
cycling U چرخه زنی
life-cycles U چرخه زندگی
life-cycle U چرخه زندگی
execution cycle U چرخه اجرا
display cycle U چرخه نمایش
life cycle U چرخه دوام
memory cycle U چرخه حافظه
cycle U چرخه زدن
menstrual cycle U چرخه قاعدگی
minor cycle U خرد چرخه
minor cycle U چرخه خرد
major cycle U چرخه بزرگ
cycles U چرخه زدن
major cycle U بزرگ چرخه
magnetic whirl U چرخه مغناطیسی
kilocycle U هزار چرخه
cycled U چرخه زدن
machine cycle U چرخه ماشین
cycles U چرخ چرخه
megacycle U مگا چرخه
cycled U چرخ چرخه
megacycle U میلیون چرخه
cycle U چرخ چرخه
internal cycle time U زمان چرخه داخلی
data processing cycle U چرخه پردازش داده
gigacycle U هزار میلیارد چرخه
toothed wheel U چرخه دندانه دار
born haber cycle U چرخه بورن- هابر
kilomegacycle U یک بیلیون چرخه در ثانیه
read write cycle U چرخه خواندن و نوشتن
computer processing cycle U چرخه پردازش کامپیوتر
citric acid cycle U چرخه سیتریک اسید
read restore cycle U چرخه خواندن و ترمیم
reset cycle U چرخه باز نشانی
six by six U وسیله نقلیه شش چرخه
program development cycle U چرخه ایجاد برنامه
kilomegacycle U هزار میلیون چرخه
gramdfather cycle U چرخه پدر بزرگ
tarantass U درشکه بی فنروچهار چرخه روسی
wagonette U گردونه چهار چرخه یک یا چنداسبه
trailer U یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
trailers U یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
tumbrel or bril U ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
wheel U [همچنین علامتی در فرش چین به مفهوم چرخه زندگی]
waggonette U گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
cycle stealing U ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
null cycle U زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile U بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion U معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
demeanor U حرکت
motioning U حرکت
travel U حرکت
motionless U بی حرکت
moveless U بی حرکت
stock-still U بی حرکت
vapid U بی حرکت
oi U در حرکت
progressed U حرکت
motioned U حرکت
demeanour U حرکت
shift U حرکت
shifted U حرکت
agog U در حرکت
afloat U در حرکت
motion U حرکت
behaviour U حرکت
shifts U حرکت
traveled U حرکت
travels U حرکت
on the move U در حرکت
departure U حرکت
gest U حرکت
still U بی حرکت
stiller U بی حرکت
stillest U بی حرکت
scrolling U حرکت
animation U حرکت
stills U بی حرکت
running U در حرکت
animals U حس و حرکت
animal U حس و حرکت
movement U حرکت
locomotion U حرکت
animations U حرکت
immobile U بی حرکت
departures U حرکت
progress U حرکت
otiose U بی حرکت
progresses U حرکت
progressing U حرکت
motions U حرکت
maneuver U حرکت
haviour U حرکت
frozen U بی حرکت
inert U بی حرکت
geste U حرکت
stirs U حرکت
moved U حرکت
vowel point U حرکت
circulations U حرکت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com